حسین عامری به عنوان یک کارگردان فیلم اولی منش و نگاه زندهیاد عباس کیارستمی را دنبال میکند. «ظاهر» قصهای ساده دارد اما در انتها برخی مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی را به مخاطباتش القا میکند. دیدگاه زیبایی شناختی فیلمهای کیارستمی در این فیلم نیز جلوهگری میکند.
«ظاهر» تصاویری را ایجاد میکند که در کنار بخش روایی فیلم رنگ و بویی شاعرانه دارد. کارگردان این فیلم ضمن حفظ نمادها و المانهای مرسوم سینمای کیارستمی، با سنجاق کردن داستان شهامت و مردانگی جوانی در دوران سربازی را به تصویر کشیده که لحظات عاشقانه نابی دارد.
ظاهر پسری ۱۸ساله و در شمال کشور سرباز است. او با اکبر و زیبا پیرمرد و پیرزنی که در کلبهای نزدیک پادگان زندگی میکنند، آشنا میشود و همزمان عاشق یک دختر روستایی میشود. در ادامه اتفاقهایی برایش رقم میخورد.
مخاطب با خط روایی فیلم همراه شده و نسبت به آن حس دلزدگی پیدا نمیکند.
«ظاهر» نماینده سینمای تجربی است که رنگ و لعاب خوبی دارد. دکوپاژ و میزانسن خوب، سپردن بخشی اژ فیلم به طبیعت زیبا و بکر شمال و…. از جمله نقاط قوت این اثر سینمایی است که میتواند مخاطبانی به ویژه از طیف نسل جوان و فرهیخته جامعه داشته باشد.
کمکهای انسانی سرباز به پیرمرد و پیرزن روستایی خرده پیرنگی را به فیلم تزریق میکند و این نکته حائز اهمیت است که روح داستان از طریق طبیعت به فیلم القا میشود.
روح معنوی با ظاهر همراه است؛ دوستی ظاهر با یک کبوتر آسیب دیده از ابتدای فیلم آغاز میشود. این کبوتر همیشه و همه جا همراه ظاهر است تا اینکه او را برای رسیدن به معنویتی بزرگتر رها میکند.
انتهای پیام/
نظر شما