به گزارش میراث آریا به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان، سعید پارسائیان کارشناس مسئول بافتها و حرایم اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سیستان وبلوچستان ۲۹ بهمن ماه اظهار کرد: این محوطه با وسعت ۱۵۰ هکتار از بزرگترین محوطه های شرق فلات ایران است که در دشت سیستان به فاصله ۵۷ کیلومتری شهر زابل واقع شده و ابتدا بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۸ میلادی توسط باستانشناسان ایتالیایی موسسه ایزمئو و سپس از سال ۱۹۹۷ تاکنون توسط گروه باستان شناسان ایرانی کاوش شده است و با توجه به ارتباط شهرسوخته با تمدنهای هم زمان خود، وضعیت جغرافیایی نشان می دهد که همیشه یک جاده ارتباطی در طول رودخانه هیرمند وجود داشته و علاوه بر این راه ارتباطی در طول مرز بین ایران و پاکستان یک جاده فصلی فرعی به سمت جنوب تا حوزه بمپور برقرار بوده است.
این کارشناس ارشد باستانشناسی افزود: همچنین یک جاده ارتباطی دیگر که در تمام طول سال مورد استفاده قرار میگرفته سیستان را از طریق کوههای خراسان به ترکمنستان وصل میکرده است. مطالب گفته شده بر اساس شواهد باستان شناسی است، زیرا دارای شواهد روشنی از سفالینههایی است که یگانگی و تشابه سفالهای شهرسوخته را با موندیگاک، محوطههای بمپور و جنوب ترکمنستان به خوبی نشان می دهد این ارتباطات و حتی نظریه چند قومیتی بودن جامعه شهرسوخته به خوبی گواهی است بر پویایی و تحرک این استقرار بزرگ عصر مفرغ در جنوب شرق و شرق ایران.
کارگاه شماره ۳۰ در بخش موسوم به صنعتی شهر سوخته در ۳۰۰ متری جنوب شرق آن به گورستان و در ۵۰۰ متری شرق ساختمان شماره یک(موسوم به بنای یادمان) قرار دارد. هدف از انتخاب این محدوده برای کاوش، دستیابی به ساختارهای مرتبط با فعالیتهای صنعتی بوده که براساس گزارشهای کاوش قبل از انقلاب در همین مکان از کاوش گروه ایتالیایی در ترانشهای چسبیده به ضلع جنوبی ترانشه کارگاه شماره ۳۰ مقادیر فراوانی سنگ لاجورد و فیروزه بدست آمده بود. سطح کارگاه پوشیده از قطعات سفال با خمیره عمدتاً نخودی و آجری است که بیشتر شامل بدنه خمره و کاسه می شود. بر روی سطح، شواهد وجود دیواری بلند در امتداد جنوب به شمال قابل مشاهده است.
عکس هوایی محوطه شهر سوخته. مآخذ: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری س و ب
قرار گیری شهرسوخته درمنطقه ۷ ایران (Malek Shahmirzadi ۲۰۰۳:۱۰۴)
مناطق اصلی محوطه شهرسوخته
موقعیت منطقه صنعتی وکارگاه ۳۰/ مربعEWL در شهرسوخته
کاوش در کارگاه ۳۰ /EWL منطقه صنعتی
سعید پارسائیان افزود: کارگاه ۳۰ به ابعاد ده در ده متر به مربعهایی به ابعاد ۱×۱ متر شبکه بندی و در نهایت تعداد ۱۰۰ واحد بطور کامل تا لایه دوم حفاری شد.
با توجه با اهمیت کاوش در مربع EWL برای دستیابی به محل فرآوری سنگهای نیمه قیمتی لاجورد و فیروزه، تمامی خاک حاصل از کار در سه مرحله برای یافتن داده های فرهنگی مورد نیاز سرند و الک شده است. در تمامی مراحل الک کردن، نمونه های آزمایشگاهی که بیشتر شامل ذغال، چوب، استخوان، صدف، نمونه خاک، و دست ساخته هایی شامل تراشه های سنگی، ریز تیغه، چرتها، ریز سنگهای لاجورد، فیروزه، مهره لاجورد، مهره فیروزه، قطعات شکسته ظروف مرمری، سرباره، قطعات مفرغی است جمع آوری شد. سفالهای سطحی کارگاه ۳۰ را سفال ساده نخودی و منقوش، آجری ساده و منقوش، تعدادی بسیار کم خاکستری، قرمز و رنگارنگ تشکیل میدهد.
روش کاوش در هر کدام از مربع های ۱×۱ متر مراحل الک کردن خاکهای حاصل از کاوش
معماری:
بقایای معماری ساختمان کارگاه ۳۰ در دو لایه مشخص شده اند که بقایای لایه اول دقیقا بر روی دیوارهای لایه پایین تر یا همان لایه دوم بنا شده اند. ساختمان از ۸ فضا یا اتاق با جهتی شمالی جنوبی با دیوارهایی تراز و منظم هندسی از خشت ساخته شده که دیوارها بصورت راستگوش به همدیگر چفت و بست دارند. کفها فرسوده و تمامی از خاک کوبیده و پا خورده ساخته شده بودند. وجود ساختاری خشتی در فضای شماره ۶ به ابعاد ۲۶۰×۲۶۰ سانتیمتر از تعدادی خشت که بر روی خاک نرم قرار گرفته و به شدت دارای جوش نمک می باشد از پدیده های معماری موجود در فضای ساختمان شماره ۳۰ است که کاربری آن نامشخص است.
در انتهای ضلع غربی ساختمان درلایه دوم کارگاه ۳۰، ساختاری رمپ مانند به صورت خشتچین وجود دارد که بسیار فرسوده شده و تا انتهای دیوار قطور طولی لایه دو امتداد دارد. چیدمان خشتها به صورت طولی و عرضی کنار هم و با ابعاد ۱۱×۲۲×۵۰ سانتیمتر است که متاسفانه تنها ۲ ردیف از خشتها باقی مانده و بر اثر مرور زمان دچار فرسودگی شده و نظم خود را از دست داده اند. در انتهای این رمپ تعداد ۱۵۶ تراشه و تیغه سنگی یافت شد. استفاده از خشتهای خشک شده و مستحکم کار شده نشاندهنده این امر است که سازندگان بنا توجه ویژه ای به استحکام بنا داشته اند البته اندود نبودن هیچ یک از دیواره در هر دو لایه تامل برانگیز است.
بقایای معماری و مواد فرهنگی لایه یک
الف) معماری
لایه یک در واقع جدیدترین مرحله استقرار در این ساختمان می باشد و شامل دیوارهایی قطور با خشتهای خام سالم و قالب زده است. معماری این لایه منظم و منسجم شامل سه فضا است. فضای ۲ و ۱ فضایی کوچک و انبار مانند است که دارای کفی کاملا فرسوده و از جنس خاک فشرده و پا خرده می باشد. بخشی از کف فضای ۲ بر روی دیوار قطور لایه دو ساخته شده و مابقی آن با خاک فشرده هم سطح گردیده است. بر دیوار غربی فضای ۵ این لایه که فضایی حیاط مانند است طاقچه مسدود شده با ابعاد ۴۲×۴۵ سانتیمتر و ۴ ردیف خشت طولی و عرضی قرار دارد. دیوارهای این لایه با یک دیگر قفل و بست شده و کاملا راست گوش می باشند. فضاهای یک و دو جهتی شمالی جنوبی و فضای پنج با جهتی شرقی غربی ساخته شده و فاقد هر گونه راه ارتباطی با هم هستند. متاسفانه تمامی کف های بدست آماده در این لایه کاملا فرسوده و بیشتر بخشهای آن از بین رفته است. به طور میانگین عمق کاوش در لایه یک از تراز ارتفاعی ترانشه تا کفهای سه گانه ۸۵- سانتیمتر می باشد. نوع خاک کاوش شده در این لایه خاک نرم و قهوه ایی ودر بخشهایی از آن خاک آبرفتی و همچنین آوار خشت به چشم می خورد و در بیشتر قسمتها پراکندگی زغال و خاکستر مشاهده شد.
عکس هوایی معماری کارگاه ۳۰ پلان کلی معماری کارگاه ۳۰
برش شرقی غربی فضاهای ۶- ۷- ۸ لایه دو برش شرقی غربی فضاهای ۲- ۵- ۷ لایه یک و دو
برش شمالی جنوبی فضاهای ۵- ۶ لایه یک و دو
ب) مواد فرهنگی
مواد فرهنگی به دست آمده در این لایه شامل خرده سفالهای رایج دوره III همچون سفالهای نخودی ساده و منقوش و سفالهای آجری و ۵ قطعه سفال خاکستری منقوش به همراه سه قطعه سفال رنگارنگ می باشد. نقوش بیشتر هندسی و گیاهی و تعداد بسیار کمی نقش بز نیز دیده می شود. به طور میانگین فراوانی با ظروف ساده شامل کاسه، پیاله، لیوان گلابی شکل و نیز قطعات متعلق به خمره ها هستند. همچنین در این لایه تعداد زیادی ابزار سنگی شامل تیغه، ریزتیغه، تراشه، چرت و بخشهای از ظروف مرمری شامل لبه و کف، چند قطعه پیکره انسانی و جانوری، فلاخن و بالشتکهای گلی حرارت دیده، یک عدد مهر مفرغی و اثر مهر، میله های مفرغی، سرباره، گلوله های شمارشی، قطعات کوچک کار نشده سنگ فیروزه، لاجورد و تعداد کمی مهره کوچک لاجورد و فیروزه یافت گردید. یکی از اشیاء شاخص این لایه بالشتک گلی حرارت دیده کاملا سالم با اثر مهر بر روی آن می باشد.
سفالهای لایه ۱ برشهای ۱ و ۲ کارگاه ۳۰/EWL
بقایای معماری و مواد فرهنگی لایه دوم
الف) معماری
معماری لایه دوم قدیمی ترین مرحله استقرار در این ساختمان را نشان می دهد و در برگیرنده دیوارهایی قطور با خشتهای سالم، قالب زده است. معماری این لایه نیز بسیار منظم و شامل ۵ فضا می باشد.
ب) مواد فرهنگی لایه دوم
مواد فرهنگی لایه دوم شامل خرده سفالهای رایج فاز قدیمی تر دوره سه همچون سفالهای نخودی ساده و منقوش و سفالهای آجری، ۳۴ قطعه سفال خاکستری منقوش و ساده به همراه سه قطعه پلی کروم و ۵ قطعه سفال قرمز منقوش و ساده می باشد که نقوش آنها بیشتر هندسی و گیاهی و تعداد بسیار کم نقش بز نیز دیده می شود. به طور میانگین فراوانی با ظروف ساده شامل کاسه، پیاله، لیوان گلابی شکل می باشد. همچنین مقدار فراوانی قطعات ظروف خمره ای هم به دست آمده است.
در این لایه ابزار سنگی شامل تیغه، ریزتیغه، تراشه، چرت، بخشهای از ظروف مرمری شامل لبه و کف، پیکرههای انسانی، جانوری با فراوانی بیشتر نسبت به لایه یک، فلاخن و تعداد کمی بالشتکهای گلی حرارت دیده، یک عدد اثر مهر، میله های مفرغی، سرباره، گلوله های شمارشی و قطعات کوچ کار نشده سنگ فیروزه و لاجورد و تعداد کمی مهره کوچک لاجورد و فیروزه به دست آمد.
سفالهای لایه ۲ برش ۲ کارگاه ۳۰/EWL
نتیجه گیری:
کاوش در منطقه ی موسوم به صنعتی در کارگاه ۳۰ با هدف شناسایی کارگاهی که به شکل تخصصی در امر فرآوری سنگهای نیمه قیمتی همچون لاجورد و فیروزه انتخاب و مورد کاوش قرار گرفت. اما پس از کاوش در این کارگاه با توجه به گزارش کاوش هیئت ایتالیایی از گمانه چسبیده به کارگاه ۳۰ در قبل از انقلاب و کاوشهای دکتر بیشونه و دکتر کازانوا بعد از انقلاب در این منطقه شواهدی از فعالیتهای صنعتی که مد نظر بود به دست نیامد. بر این اساس می شود گفت که کارگاه ۳۰ یک مجموعه معماری با کاربری مسکونی-کارگاهی است و احتمالا مجموعهای متعلق به یک خانواده با سطح بالای اجتماعی و تمکن مالی که دارای بخشهای متعددی برای زندگی و کارگاهی برای تامین مایحتاج ضروری خود بوده است.
تراز بودن و نظم هندسی دیوارها و بزرگی مجموعه بر اهمیت این سازه معماری تاکید دارد. استفاده از خشتهای خشک شده و مستحکم کار شده نشاندهنده این امر است که سازندگان بنا توجه ویژه ایی به استحکام بنا داشته اند. البته اندود نبودن هیچ یک از دیواره ها در هر دو لایه تاًمل برانگیز است. در حال حاضر شواهد موجود نشانگر تولید در این قسمت از مجموعه ساختمانی نمی باشد و با توجه به فراوانی ادوات سنگی همچون تیغه، ریز تیغه، تراشه و همچنین به دست آمدن تعداد قابل توجهی بالشتکهای مثلثی حرارت دیده به صورت ناقص و تعدادی سالم همراه با اثر مهر و پیکرکهای جانوری و انسانی، مجموعه مسکونی کارگاهیبودن این بخش منطقی تر به نظر می آید.
*در لایه دوم این ساختمان با یک فضای بزرگ مرکزی که به احتمال زیاد بخش بیرونی ساختمان بوده روبرو هستیم، این فضا نیز از خاک انباشت شده یک دست پر شده بود. از ویژهگی های این فضا وجود ساختاری نا مفهوم با یک ردیف خشت بر روی خاک نرم و فراوانی زغال و خاکستر در اطراف آن و همچنین یافت شدن تعداد زیادی پیکرک انسانی و جانوری در آن است که ارتباط با زندگی روزمره را بیشتر به ذهن می آورد و شاید بتوان بر اساس فراوانی پیکرکهای بدست آمده بیان کرد که در مرحله ای از سکونت در این فضا امور نیایشی انجام می گرفته و از این سازه به عنوان سکوی نذر و اهدای نذری بهره برده شده باشد.
انتهای پیام/
نظر شما