مریم سلمانیان، مشاور مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان در یادداشتی نوشت: صنعت گردشگری بسیار شکننده و حساس است و برای بقا و شکوفایی نیاز به صلح و آرامش دارد. تقریباً همه با این موضوع موافق هستند که صلح یک پیششرط برای سفر و گردشگری است و عموماً جنگ، تروریسم و تنازعات سیاسی، رونق گردشگری را به خطر میاندازد. ایجاد تصویر منفی و اصلاحات خشن دمکراتیک منجر به کاهش جدی صنعت گردشگری خواهد شد. کشورهایی که در کوتاهمدت و یا درازمدت تحت تأثیر جنگ و تروریسم و خشونت قرار گرفتهاند و اقتصادشان از بین رفته است، صنعت گردشگری صنعتی پویا و فعال بوده و میتواند در بازه زمانی کوتاه صلح و رونق اقتصادی را به جامعه بازگرداند. وضعیت کنونی گردشگری نشان میدهد که این صنعت برای همه فعالان گردشگری اهمیت ویژهایی دارد و گردشگری را بهعنوان شیوهای پایدار گسترش بدهند روابطی که در سفر و گردشگری ایجاد میشود منجر به عشق واقعی به انسانیت یا همزیستی انسان و طبیعت، لذت و کسبوکار پایدار، رونق اقتصادی، کاهش فقر، عدم مهاجرت و... خواهد شد.
توسعه صنعت گردشگری منجر به اثرات اقتصادی در مقیاس جهانی و دارای پتانسیلهای عظیمی برای ترویج تبادل فرهنگی بهعنوان وسیلهای برای از بین بردن اختلافات بین ملل مختلف و ایجاد تفاهم بیشتر بین افراد خواهد بود. همچنین فرصت مناسبی برای گردشگران فراهم میسازند تا آگاهیهای زیستمحیطی خود را توسعه داده و آنها را وادار میکند تا به این فکر کنند که برای اطمینان از رفاه پایدار زمین که منجر به کاهش منازعه است چهکاری انجام دهند.
گردشگری همچنین فرآیند فقرزدایی و توزیع درآمد بین کشورها را تسهیل کرده و درنتیجه به توسعه متوازنتر اقتصادهای جهان کمک میکند که این فرآیند جهان را به سمت صلح پایدار سوق خواهد داد قابلتوجه است که بیشتر گردشگران از کشورهای توسعهیافته که نسبتاً ثروتمند هستند به مکانهای مختلفی ازجمله بسیاری از کشورهای کمتر توسعهیافته سفر میکنند و تداوم سفر گردشگران، گردش ثروت را از کشورهای ثروتمند به کشورهای کم برخوردار به جریان درآورده و بهناچار کشورهای کم برخوردار به دلیل ادامه روند این جریان به دنبال برقراری صلح و کاستن منازعات و اختلافات خواهند بود.
توسعه اقتصادی در فراگیر کردن گردشگری، میتواند شکاف عمیق اقتصادی بین بازدیدکنندگان مهمان و ساکنان میزبان را کاهش داده و شروع یک تعامل دوسویه بهعنوان ضرورتی برای رونق منطقه خواهد بود و مردم محلی دید آرامتری نسبت به گردشگران خواهند داشت و سعی میکنند در مورد آنها بیاموزند و با آنها دوستانهتر برخورد کنند و گردشگران نیز احساس نزدیکی به بومیها کرده و تلاش برای ترویج درک متقابل و اعتماد متقابل و صلح و دوستی خواهد بود.
جدایی از ملل مختلف و فرهنگهای دیگر، فاصله روانی و ذهنی را برای پرورش ترسها و بدگمانیها ایجاد کرده و منجر به منازعات متفاوت در بین ملل مختلف گردد. مردم کشورها در جوامع منزوی اغلب نسبت به افراد خارج از مرزها بدگمان و دشمن هستند و کشورهای بسته مستعد درگیری و منازعات مسلحانه هستند و متعاقباً احتمال درگیری مخرب بین کشورها را فراهم میکند کم کردن این فواصل و جداییها بین افراد با پیشینههای فرهنگی مختلف در کشورها تنها بهوسیله توسعه گردشگری در کشورها اتفاق خواهد، زیرا جوهر گردشگری حرکت فیزیکی افراد به حوزههای مختلف فرهنگی است که به گردشگران فرصت میدهد تا یک کشور را از دیدگاههای مختلف شناخته و حتی اگر کشور مقصد بهعنوان کشور متخاصم یا حامی تروریسم معرفیشده باشند گردشگران با سفر به این کشورها متوجه شوند که بسیاری از مردم برخورد دوستانه داشته و دیدگاههای متفاوتی با دولت خوددارند و درنهایت این نتیجه که هیچ فرهنگی کاملاً سیاه یا سفید نیست. گردشگری باعث میشود مردم متوجه شوند که در کشورهای بد افراد خوب وجود دارند درحالیکه در کشورهای خوب ازجمله کشور خودشان نیز افراد بد وجود دارند. برخورد رودررو همیشه قویتر از رویارویی است. توسعه گردشگری آگاهی مردم را بهتدریج از محلی به جهانی افزایش میدهد.
با توسعه توریسم، گردشگران بیشتر بافرهنگ و تمدن و آدابورسوم مقاصد گردشگری علاقهمند شده و فرصت مناسبی برای ارتباطات بین فرهنگی و گفتگوی بین ادیان به وجود خواهد آمد، هر بار که گردشگران به خرید میروند، در یک رستوران غذا میخورند، از موزه یا میراث تاریخی بازدید میکنند و هر کاری را در طول سفر انجام میدهند، فرصت مناسبی است برای ملاقات و گفتگو با مردم محلی که فرهنگ و تمدن و آدابورسوم و ایدئولوژی یا ادیان متفاوتی دارند. قطعاً سوءتفاهم در اولین برخوردها بین جامعه میزبان و مهمان که برای اولین بار یکدیگر را ملاقات میکنند بسیار زیاد است، اما با ادامه روند صعودی توسعه گردشگری سوءتعبیرها کمتر شده و تأثیرات چندوجهی توسعه گردشگری، باعث میشود جامعه میزبان قدرت تعامل با افراد و فرهنگهای دیگر را بیشتر کرده و به سمت ایجاد صلح پایدار به دلیل کسب منافع آن گرایش داشته باشد.
نتیجه اینکه اساس و پتانسیلهای گردشگری بهعنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار در گسترش صلح بینالمللی است و گردشگری هم از صلح منتفع است و هم مولد صلح است و سفر و جهانگردی نیروی حیاتی برای صلح است و همچنین توسعه گردشگری میتواند به ماهیت چندوجهی صلح و کم کردن منازعه و ایجاد ارتقای شیوههای رفتاری و اخلاقی مناسب در بین ملتها و دولتها کمک کرده و جهان را به سمت آرامش و صلح و استفاده از گردشگری به نفع صلح هدایت کند.
انتهای پیام/
نظر شما