زهرا عبدالهی فعال رسانه در یادداشتی نوشت: رستگاری روایتی ماورایی از زندگی پس از مرگ و بازگشت و بازخورد اعمال است؛ در جایی که مدرنیته روز به روز سایه خود را بیش از پیش روی جامعه افکنده و رسانههای متعدد با پمپاژ اخبار، مدیا و محتواهای مختلف، شهروندان را در معرض فرهنگهای بیگانه قرار میدهد ساخت آثاری که برگرفته از آموزههای دینی باشد از ضرورتهای صدا و سیما است.
آثار ماورایی با نگاه به زندگی پس از مرگ، یک هشدار و نگاه به موضوعاتی است که در فرهنگ ما وجود دارد اما در چند دهه اخیر به دلیل آنچه پیشتر اشاره شد از آن فاصله گرفتیم.
«رستگاری» در یک قصه سرراست و متفاوت از کسانی میگوید که تصور نمیکنند قرار است بمیرند. این سریال برای واگویه مرگ سراغ متمولین کلیشهای نمیرود بلکه دست روی افرادی میگذارد که اتفاقا جز طیف حاکم و به ظاهر مذهبی و البته متمول محسوب میشوند.
حافظ قصه «رستگاری» با بازی خوب محمود پاک نیت از جمله اقشاری است که شاید کمتر کسی حوصله کند در آثار تلویزیونی به سراغ آنها برود اما ده نمکی در «رستگاری» به سراغ این قشر میرود و زوایای پیدا و پنهان زندگی او را چون آینهای تمام قد از زندگی آدمهای این طبقه برملا میکند.
کبر، غرور، بیمبالاتی و طمع و بهانه تراشی برای اینکه ثابت شود کار درست حتی به بهای نابودی آبهای زیرزمینی انجام میشود و صدای کسی در نمیآید چراکه حافظ با بهتر است بگوییم حاج حافظها پشت این قصههای دراماتیک و واقعی جامعه جا خوش کرده اند.
«رستگاری» فارغ از نقاط قوت و ضعف یک تلنگر و هشدار به طیف طبقه حاج حافظ است. آنان که به زبان به دنیای پس از مرگ اعتقاد دارند اما در عمل منافع شخصی کورشان کرده و در شیبی ملایم همه چیز را حتی خانوادهشان را از آنان خواهد گرفت.
قیاس «رستگاری» با دیگر سریالهای ماورایی نشان میداد فارغ از نقاط مشترک در ساختار کلی، این سریال از منظر جلوههای ویژه یک سر و گردن بالاتر از نمونههای قبلی ساخته شده است و باورپذیری و البته تأثیرگذاری سریال به واسطه این جلوهها بیشتر است.
از همه مهمتر اینکه رکن «رستگاری» قصهگویی است. دهنمکی قصهای سلیس را با واگویهای تند و نکاتی تاثیرگذار بیان میکند و همین امر موجب میشود مخاطب تا قدم آخر با سریال همراه باشد.
بخشی از رسالت تلویزیون ساخت چنین آثاری است آثاری که سالها در تلویزیون شاهد آنبودیم ک بنظر میرسد خط ریل تولید آن با «رستگاری» آغاز شده است.
انتهای پیام/
نظر شما