شهرام امیری، کارشناس ارشد میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان در یادداشتی نوشت: در هفتهای که گذشت، باغشهر تاریخی نطنز میزبان سومین همایش دوسالانه بینالمللی آب و حکمرانی آب در فرهنگ و تمدن ایرانزمین و سرزمینهای مجاور با حضور اساتید و صاحبنظران و مسئولان استان و شهرستان بهویژه مدیرکل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان بود، لذا با توجه به اینکه فرهنگ و تمدن فلات مرکزی ایران با بیش از ۱۰ هزار سال تاریخ مکتوب در سرزمینی خشک و نیمهخشک شکل یافته، پرداختن هرچند کوتاه به نقش آب در حیات اجتماعی و فرهنگی این ملت بزرگ بهویژه در حوزه فلات مرکزی ایران و پهنه فرهنگی اصفهان چندان خالی از لطف نیست.
اسناد و مدارک و بررسیهای اولیه برخی دیرینه شناسان، مورخان و باستان شناسان حاکی است که تا پیش از ۱۵ هزار سال قبل، مرکز ایران را بهواسطه سیطره دوران بارندگی، پهنه دریاچهای عظیم لکن کمعمق به نام تیتس فرا گرفته بود و عمدتاً حیات اجتماعی انسان اولیه در غار شکل یافته بود، بهگونهای که شواهد باستانشناسی در کوههای قلعه بزی در شهر دیزیچه از توابع شهرستان مبارکه در محور جنوب غرب استان اصفهان حاکی است که حیات اجتماعی انسان اولیه در غارهای این منطقه به بیش از ۴۰ هزار سال قبل میرسد.
با آغاز دوران خشکسالی و پایان عصر بارندگی و خشک شدن تدریجی دریاچه تیتس، حیات اجتماعی انسان بهواسطه ایجاد مرغزارهای وسیع (که جایگزین آب دریاچه شده بود) از حدود ۱۲ هزار سال قبل در دشتها آغاز شد و در اینجا بود که عصر فرهنگ پس از یکجانشینی و حیات روستاها در فلات مرکزی ایران شکل گرفت و این در حالی است که شواهد حیات انسان در دشت بهویژه در صفحات شمالی اصفهان بهویژه در محدوده تاریخی چهل حصاران در آران بیدگل به بیش از ۲۰ هزار سال قبل بازمیگردد. با این حال بررسی اسناد و مدارک متقن علمی حاکی است که تاریخ مکتوب حیات اجتماعی و فرهنگی مردم فلات مرکزی ایران از ۱۰ هزار سال قبل آغاز میگردد.
با توجه به این نکات، تمرکز اصلی در این بحث، شکلگیری دوران تمدن در منطقه مرکزی ایران است که با بررسی و کاوش در برخی از محوطههای باستانی همچون ویگل در آران بیدگل، سیلک در کاشان و اریسمان در نطنز حاکی است که پیشینه حیات متمدنانه انسان در منطقه مرکزی ایران به بیش از هفت هزار سال قبل میرسد.
با نگاهی گذرا به سیر تطور تمدنهای بشری در نقاط مختلف زمین درمییابیم که بسیاری از تمدنهای بزرگ بشری در کنار آب شکلگرفته، بهگونهای که تمدن عظیم بینالنهرین بهعنوان مادر تمدنهای بشری در کنار رودهای دجله و فرات و یا تمدن عظیم مصر باستان در کنار رود نیل شکل گرفته است.
با این وصف با نگاهی به تمدنهای شکلگرفته در فلات مرکزی ایران درمییابیم که بخش قابلتوجهی از چگونگی شکلگیری و حتی امتداد تمدن فلات مرکزی ایران مرکزی ایران مرهون زایندهرود و سایر آبهای جاری در این خطه از تمدنهای بشری است.
بررسی حیات اجتماعی و فرهنگی مردم فلات مرکزی ایران حاکی است که بخش قابلتوجهی از سیر تطور حیات اجتماعی و فرهنگی این مردم، متعلق به مردم کویر است، بهگونهای که بخش قابلتوجهی از محدوده جغرافیایی فلات مرکزی ایران در محدوده کویر مرکزی ایران واقع شده است، لذا با بررسی زندگانی مردم کویرنشین در مییابیم که نیاکان خداجوی در مواجهه با مخاطرات طبیعی پیرامون خود بهویژه کمآبی همواره از روشهای گوناگونی همچون حفر قنات، استفاده از چشمهها و جویبارها، زه کشی نهرها، ایجاد شبکههای مصنوعی آبرسانی از رودها به فاصلههای دور همچون ایجاد مادیهای منشعب از زایندهرود برای شرب دشت بزرگ اصفهان برای ادامه حیات خود استفاده میکردند.
با بررسی چگونگی شکلگیری و امتداد حیات اجتماعی اقوام مختلف ایرانی در فلات مرکزی ایران میتوان چنین نتیجهگیری کرد که یکی از مهمترین رشتههای حیات این مردم، زایندهرود بهعنوان بزرگترین رود فلات مرکزی ایران بوده است. بهگونهای که این رود درحالیکه در مسیر بیش از ۳۵۰ کیلومتری حوزه آبریز خود، چندگونه آبوهوایی شامل، سرد و کوهستانی، معتدل و گرم و خشک را در بردارد، همواره و در طول تاریخ کرانههایش مسکن و مأوای اقوام بیشماری بوده است، به گونهایی که حیات جهان شهر افسانهای اصفهان با بیش از هفت هزار سال قدمت متمدنانه بهصورت مستقیم با حیات زایندهرود پیوند یافته است. همچنین چشمه سلیمانیه در منطقه باستانی فین کاشان یکی از مهمترین عوامل شکلگیری تمدن هفت هزارساله در محور شمال استان اصفهان و منطقه باستانی فین بوده و یا شکلگیری حیات اجتماعی محوطه باستانی تیمره در محور شمال غرب استان اصفهان، ارتباط مستقیمی با جاری بودن رودخانههای گلپایگان و خوانسار داشته است.
همانگونه که در قبل ذکر شد، بخش قابلتوجهی از محدوده جغرافیایی فلات مرکزی ایران در کویر مرکزی ایران واقع شده که این کویر بزرگ درنهایت به دشت کویر و سپس بیابان لوت اتصال مییابد. بررسی تمدنهای منحصربهفرد مردمان فلات مرکزی ایران در شهرهایی همچون نائین و اردستان با بیش از ۳ هزار سال قدمت متمدنانه حاکی است که این مردم سختکوش کویری در مواجهه با طبیعت نامهربان با استفاده از روشهای مختلف همچون حفر قنات که برای اولین بار مهارت آن توسط ایرانیها به جهان عرضه شد، توانستند آب را از فاصلههای بعید از دل کویر خشک و سوزان به سطح زمین برسانند، روی همین اصل امروزه از مجموع صدها قنات حفرشده در پهنه فرهنگی اصفهان، سه قنات مون، وزوان و مزد آباد در فهرست میراث بشری به ثبت جهانی رسیده بهگونهای که طول قنات مزد آباد در بیابانهای شهر تاریخی میمه به بیش از ۷۰ کیلومتر رسیده و یا در قنات وزوان در شهر تاریخی وزوان در قعر زمین سدی برای جمعآوری آب در فصول کم آب طراحی و ساخته شده و یا در قنات تاریخی مان برای اولین بار در جهان، با قناتی سه هزار ساله مواجه هستیم که بهصورت دو طبقه طراحی شده و سفره آب زیرزمینی این دو قنات بهصورت مجزا در ارتفاع ۳ متری از قنات دیگر قرار گرفته و درعینحال این قنات تنها قنات موجود دو طبقه در جهان است که مبدأ و مقصد آن در محلههای تاریخی شهر اردستان واقع شده است بهگونهای که این قنات نه در بیانها و مزارع بلکه در امتداد بافت تاریخی اردستان جاری است.
مثالهای بارز در خصوص چگونگی مسخر نمودن طبیعت نامهربان در کویر مرکزی ایران توسط نیاکان خداجوی بسیار است، لکن آنچه مبرهن است ایرانیان تنها ملتی در جهان هستند که در مواجهه با طبیعت سخت و همچنین هجمههای دائمی بیگانگان توانستهاند تمدنی پایدار وجهانی را پدید آوردند.
هماکنون و در بیست و چهارمین سال از سده بیست و یکم میلادی و در سومین سال از سده پانزدهم خورشیدی این تجارب ارزشمند نیاکان در بهرهوری حداکثری از حداقل منابع همچون آب در راستای ساختن تمدنی پویا و ماندگار در اختیار ما قرار دارد. اما پرسشی در اینجا و در حاشیه این همایش بینالمللی برای من مطرح است و آن اینکه آیا در عصر انفجار فناوریهای علمی گوناگون وارثانی شایسته برای نیاکانمان بهویژه در حوزه آبخیزداری بودهایم؟
انتهای پیام/
نظر شما