حسن گیاهی مدیر برنامهریزی و توسعه گردشگری روستایی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی طی یادداشتی نوشته است: هنرمند با بهره گیری از قوه تخیل و راه خیال، صورت ِ تکه چوب خشکیده را کنار زده و گوهر آن را کشف و محصولی متفاوت (شانه چوبی زیبا) عرضه داشته، به همین حد از آفرینش خلاقانه و شعروارانه نیز قانع نشده و با لطافت تمام روی آن حک کرده است:
شانه کمتر زن که ترسم تار زلفت بشکند
موی، موی توست اما رشته ی جانِ من است
و یا زمانی که قاشق را ساخته، با ذوق و شوق روی آن نوشته است:
تیشهها خوردم به سر فرهادوار
تا رسیدم بر لبِ شیرین یار
خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی«که آفرینِ خدا بر روانش باد» در جایی از دیوان غزلیات جان پرور خود چنین میسراید:
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
بنده طلعت آن باش که «آنی» دارد
«آنی» که حضرت حافظ به آن اشارت دارد تعشق، تعقل، تفکر، تدبُر و تدیُّنی است که در جوهر افراد وجود دارد و به گفتار، رفتار، اعمال و دستاوردهای او صورت و سیرت زیبا و موزون و متوازن و خیال انگیزی میبخشد و آن را از سایر پدیدهها جدا میکند، درست عین ابیات یک غزل، همان قدر شیرین و شِکرین.
شعر برای پیشینیان فقط سخن موزون را شامل نمیشده است، بلکه هر آنچه وی خلق کرده قالب شعرگونه دارد، یعنی با نگاه به آن، همهی خصوصیات و ویژگیهای شعر در ذهن تداعی میشود. این شیوه زیست دارای مشرب خاصی است که آن را باید «زیست شاعرانه» تعبیر کرد.
نیاکان نیک اندیش ایران زمین هنر را در قفس زمان و مکان محبوس نکرده بلکه با نگاهی برگرفته از اندیشه فلسفی شاعرانگی هرچه خلق کردند، نقشی از آینه دل آنهاست و درون مایه هنری، عرفانی و معنوی دارد. از این رو همه دستاوردهای آنها در اقصی نقاط عالم نمودی از خلاقیت خداوندی تلقی شده و «مقبول طبع مردم صاحبنظر» واقع میشود. به تعبیر سعدی «آن سخن در دل فرود آید که از جان گفتهاند».
با وجود تنوع و پراکندگی موضوعیِ آفرینشهای ایرانی، چون همه در یک دستگاه ساخته و پرداخته شدهاند این «غمِ عشق» را «از هر زبان که می شنویم نامکرر است». درست، عینیتِ تفکرِ کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت. چنین میشود که از سوزن دوزی قوم بلوچ و فیروزه نیشابور و سفال گناباد و گلستان شیخ اجل سعدی و کاشی کاری های رویا برانگیز مسجد شیخ لطف الله و قالی کاشان و دستکند صخره ای میمند و حوله بافی تربت جام و باغ ایرانی و تذهیب و تشعیر و خوشنویسی و هرآنچه میراث ایرانی است یک صدا و نوا شنیده میشود و آن صدای سخن عشق است و شعر و خیال. همه آنها یک طعم و مزه، یک بو و یک رنگ دارند.
در حقیقت هر آنچه امروزه «میراث فرهنگی» خوانده میشود، خواه خانهای باشد تاریخی در دل نیشابور، خواه ظرف و شی باشد در موزه کاشان، خواه پارچه زربفت ِ یزد، همه و همه جلوهای است از شیوه زیست مردمانی که با ریاضتهای عاشقانه و عارفانه آنچنان شور و شری در جهان به راه انداختند و آفرینشهای بیمانندی را صورت دادند که نامشان برای همیشه تاریخ بر جریده روزگار ماندگار است:
چو فرهاد از جهان بیرون به تلخی میرود سعدی
ولیکن شورِ شیرینش بماند تا جهان باقی است
آنان جسمِ خاک را به افلاک هنر رسانیده و با کیمیاگری ماده ای کم ارزش را به «معنایی ارزشمند »مبدل کرده اند، به قول مولانا:
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
و اما در یک سده و اندی اخیر (دوره مدرنیته و نوگرایی) با وجود تهاجمی که بر دست ساختهها یا در حقیقت جان ساختهها وارد شد و برای مدتی آنچه که با دست و در میقاس کوچک ساخته میشد را تحت تاثیر قرار داد و به حاشیه راند، اما خوشبختانه در رویکرد پست مدرن با آشکار شدن جنبههای منفی مدرنیته بهویژه فهم تفاوت صنایع ماشینی با آنچه که با دست(جان) شکل و فرم میگیرد و بهواسطه تمتع و برخورداری جان ساختهها از مواد اولیه طبیعی و دمیدن روح الهی و عرفانی هنرمند به آن، مجدد تولیدات غیر ماشینی جایگاه خود را پیدا کرده و عنوان وزین «صنایع دستی» را بهخود گرفته و بهتدریج درون زندگی مردم راه پیدا کردند.
صنعتی که برتری آن نه در تولید انبوه و حجیم، بلکه بهره گیری از قوه خیال است که میتواند پرده کم فروغ ظاهر مواد و مصالح را کنار زده و گوهر آن را هویدا کرده و به رخ بکشند، البته پی بردن به این راز نیاز به اُنس و محرمیتی خاص دارد، به قول خواجه حافظ:
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
امروزه با وجود برخی کاستیها، خوشبختانه به همت هنرمندان صنایعدستی جلوههای شیوه زیست شاعرانه را میتوان در گوشه و کنار شهرها و روستاها، زندگی و معیشت مردم دید، امید میرود جامعه بیش از گذشته از ویژگیهای حِکمی، فرهنگی و فلسفی این هنر _ صنعت متعالی مطلع شده و هنرمندان این رشته نیز جایگاه واقعی خود را پیدا کند.
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
۲۰ خرداد روز جهانی صنایع دستی بر یکان یکان هنرمندان و کارآفرینان که با سادهترین و ابتداییترین مصالح، اما با روحی سرشار از احساس و عواطف شاعرانه کالایی یکتا و یگانه تولید و عرضه می کنند، فرخنده باد.
انتهای پیام/
نظر شما