فرزان احمدنژاد کارشناس میراثفرهنگی البرز و تهیه کننده پرونده ثبت ملی میراث ناملموس چادرزنی و سیاه کوبی در یادداشتی نوشت: چادرزنی و برپایی چادر بر روی حسینیه که با شیوه خاصی انجام میشده یکی از مراسمات برای آمادهسازی حسینیه برای ایام محرم است که البته اکنون به دلیل مسقف شدن حسینیه اعظم برغان دیگر انجام نمیشود و سیاه کوبی یا نصب پارچههای سیاه بر روی دیوارهای بیرون و داخل حسینیه از دیگر اقداماتی است که هنوز هم به طور کاملا زنده باقی مانده و هرساله در آستانه محرم انجام میشود.
بَرَغان دهستانی است در استان البرز که در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ قرار دارد. جمعیت این دهستان بیش از ١٤٠٠ نفر و مرکز روستای برغان است. همسایه جنوبی آن کرج است و شمالی آن طالقان. برغان از هزارههای قبل از میلاد، مسکون و آباد بوده در منابع باستانی نیز از کوهستان البرز و آبادیهای آن یاد شده است و این روستا در گشتههای دور همانند همه آبادیهای البرز جزئی از ایالت شمالی ایران «پیشخوارکوه» یا «پشتکوه» بوده. در عصر ساسانیان برغان در ایالت طبرستان قرار داشت. از اینروی پادشاهان آن سامان (پادوسپانها) بر پشت کوه نیز فرمانروایی داشتند. با نفوذ ری، منطقه برغان از آن شهر فرمان میبرده است. چندی نیز زیر نفوذ قزوین قرار داشته تا آن که روزگاری یکی از بزرگترین قوای تهران بوده است و خود بر تمامی نواحی اطراف برتری و فرمانروایی داشته است.
در مورد قدمت حسینه اعظم برغان باید گفت سر در حسینیه سال ١٣٦٧ شمسی بازسازی شده است و در کاشی آن عمر بنا تا همان تاریخ ۵٤٠ سال بیان شده است. یعنی ساخت حسینیه به حدود سالهای ٨٦٠ ه. ق نسبت داده شده و محتمل است پایهگذاری این بنا بهعنوان تکیه مربوط به همان سالها باشد؛ زیرا ایجاد هر بنایی در یک مکان آن هم با این وسعت و دقت اغلب بدون سابقه و علت نیست. در سر ستون شرقی بخش شاهنشین سال ساخت بنا ٩٣١ ه. ق ذکر شده است و در سر ستون غربی شاهنشین نام معمار یا بنای تکیه استاد باقر قزوینی آمده است. اما طبقه دوم حسینیه دیرتر و در زمان قاجاریه بنا شد و معمار آن استاد اسماعیل بنا بوده است. برغانیها هر سال در این حسینیه تعزیهخوانی را برپا میکنند و در دههی اول ماه محرم، حداقل ١٠ مجلس تعزیه میگیرند. ناگفته نماند غیر از حسینیه اعظم در محله پایین برغان، تکیه دیگری با قدمتی بسیار وجود داشت که در سال ١٣٧٦ تجدید بنا شد. اکنون در آن تکیه نیز تعزیهخوانی میشود. در سالهای گذشته تعزیهخوانها، اغلب محلی بودند و شهرتی بسیار در این هنر آیینی داشتند، چنان که در تهران نیز شناخته شده بودند. پیران و بزرگان محل میگویند، در عهد قاجاریه برخی تعزیهخوانهای برغانی دهه اول را در تهران (تکیه دولت) تعزیه میخواندند و دهه دوم را در برغان. نسخههای موجود محلی نیز با نسخ تهران یکی و مطابق است. بنابراین مراسم آمادهسازی نیر قدمتی دیرینه دارد.
مراسم چادر زنی و سیاه کوبی هرساله ده روز پیش از محرم با نواختن طبل بر روی بام حسینیه و بانگ “یا حسن یا حسین” شروع میشود و مردان از هر سن و طبقه اجتماعی به حسینیه میروند و افرادی که در شهرهای دیگر هستند به برغان میآیند. در این مراسم پیران بیشتر به راهنمایی جوانان میپردازند و جوانان در آمادهسازی حسینیه کمک میکنند.
چادرزنی در ایام برگزاری تعزیه به این صورت است که سقف را با چادری چند تکه و بزرگ از جنس کرباس و بر روی سه تیرک، هر یک به ارتفاع ١۵ متر میپوشاندند و با طنابهای بسیار آن را به سر تیرهای بیرونزده از سقف میبستند. ابتدا پایههای چوبی را با تکه چوبی افقی با طناب در فاصله ٤٠ سانتیمتری میبندند که به آن لتهبندی میگویند و از زبانی مازنی و گیلکی گرفته شده است. سپس پایه ستون چوبی را داخل پایه ستون میگذارند که به این عمل گته بونی میگویند. همزمان با گته بونی افراد قوی هیکلی طنابهایی را که به سر ستون چوبی بستهاند میکشند تا ستون در پایه جا بیفتد. در آخر نیز طنابها را به ستونهایی که از دیوار بیرونزده است میبندند. لازم به ذکر است که چادر نیز سه تکه است که با شیوه راست دوز و چپ دوز دوخته میشود و پس از پایان زمان سوگواری دوباره باز میشود و با سایر لوازم در انبار نگه داری میشود. این رسم اکنون به دلیل مسقف شدن حسینیه در حال فراموشی است. از همین رو امروزه تعداد اندکی این فن را به یاد دارند بنابراین سعی شده با ثبت ملی و مستندنگاری به احیای این سنت و ماندگاری آن کمک شود.
در سیاه کوبی نیز هر خانواده با توجه به میزان تمکن مالی پارچههای سیاه را تهیه میکردند و در مواردی نوشتههای روی پارچهها را با ابریشم میبافتند و هر خانواده خود پارچهها را نصب میکردند و پس از ایام سوگواری (٢٨ صفر) آن را جمع میکردند و دوباره در مناسبت سال آینده آنها را نصب میکردند. این رسم اکنون نیز کاملا زنده است و سیاه کوبی هر حجره راخانوادهای خاص انجام میدهد.
انتهای پیام/
نظر شما