عبور از واگرایی به سوی همگرایی در احیای هنرهای آیینی

با نگاه به جریان حیات بخش واقعه کربلا می‌بینیم، آنچه باعث مانایی و پویایی این جریان معنوی درطول تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی شده است وجود حس همگرایی فرهنگی و اجتماعی در پهنه‌های ملی و منطقه‌ای و بومی و محلی‌بوده است.

سید هاشم حسینی کارشناس  و پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی نوشت: در این مقطع معاصر نیز با بروز پدیده پیاده روی اربعین شاهد نوعی همگرایی درپهنه جهانی هستیم، امتزاج خط سیرآفاقی این فرهنگ با خط سیر انفسی که همان جنبه‌های معرفت شناسانه است این همگرایی را  مستحکم تر می‌کند.

منظور ازینگاه انفسی عبور از ماده به سمت معناست، فرهنگ محرم یک خط سیر افاقی در جغرافیا ویک خط سیر انفسی در فرهنگ و تاریخ و جان وروح مردم این مرزوبوم داشته و دارد و به موازات گسترش پهنه‌های آفاقی فرهنگ عاشورا باید زمینه‌های رشد انفسی این فرهنگ را نیز مهیا کرد.

آنچه به عنوان یک رسالت بردوش هنرمندان آیینی با رویکرد هنرهای عاشورایی بوده است ارتقا و گسترش معانی و مفاهیم ارزش‌های الهی و انسانی نهفته در پیام عاشورا بوده است که در این زمانه بنا به تفسیر «‌رنه گنون» اندیشمند فرانسوی که این عصر و زمانه راعصر سیطره  کمیت‌ها و به‌تبع آن، استحاله معنا و مفاهیم نام نهاده است، آفت آن دامن آیین‌های معنوی وقدسی را نیز گرفته است، نتیجه این آفت عبارت است از تبدیل شدن کارکرد آیینی به یک کارکرد نمایشی.

کاربرد واژه نمایش برای این  آیین‌ها این هنر را از کارکردهای پرورشی، آموزشی و حتی سیاسی، اجتماعی، دینی و مذهبی خود خارج می‌کند و تبدیل به یک امر توریست پسند می‌کند.

این نگاه توریستی می‌تواند  زمینه‌های تاثیر گذاری آن را به‌عنوان هنرهایی کنش‌مند ازبین ببرد و خود آیین را به امری کنش‌پذیرتبدیل کند و درطول زمان ماهیت و هویت خود را ازدست بدهد. بنابراین نقش و کارکرد کنش‌گری و کنش‌مندی فرهنگی این آیین‌ها بایستی حفظ شود و خودش به‌عنوان یک هنر تأثیر گذار به حیات فرهنگی خود ادامه دهد.

هم‌چنین توجه به صاحبان و وارثان اصلی این آیین‌ها یعنی پیران و کهنه سواران مراسم آیینی که هم اکنون فصل برگ ریزان خزان عمرشان است‌ و اکثر آنان به‌واسطه کهولت و مریضی با دیو بد سیرت مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند از جمله وظایف خطیر دولتمندان است که از دست دادن هر کدام از آنها به‌ معنی ازدست دادن بخش مهمی ازمیراث معنوی متکی برسنت‌های شفاهی است که سینه به سینه به آنان منتقل شده است، رسیدگی به حال و احوال این یکه سواران هنرهای آیینی که حافظان و ناقلان اصلی ارزش‌های دینی و معنوی هستند بایستی مورد توجه ویژه نهادهای حاکمیتی باشد.

دومین وظیفه نهادهای حاکمیتی ایجاد زمینه  تقویت همگرایی بین این هنرمندان با همان نقش و کارکرد در عرصه ملی و منطقه‌ای و حتی جهانی است که متاسفانه هم اکنون یک نوع واگرایی و کرختی در سطح متولیان مربوطه مشاهده می‌شود.

توجه به  فرهنگ معنوی محرم، عاشورا و همه آیین‌های دینی و مذهبی و ملی‌ و حتی ‌بومی ‌و محلی که برخورداراز پیشینه‌گی هستند جزو شرح وظایف ذاتی نهادهای فرهنگی و هنری کشور است که متاسفانه امر سیاست‌ورزی و سیاست‌گذاری فرهنگی معطوف به هنرهای پسینه و نه هم سو بلکه ناسو با هنرهای آیینی این کشور است و غفلت آنان از اهمیت این هنرهای ریشه‌دار تاریخی ضربه جبران ناپذیری را سبب شده است.

بنابراین هم راستا با سیاست‌های فرهنگی برای تولیدات و محصولات فرهنگی در قالب فیلم، تئاتر، موسیقی و حتی در حوزه نوشتاری ازجمله رمان، داستان، نمایشنامه و ... باید فکری به حال احیای این هنرهای مقدس و معنوی کرد.

هنرهای آیینی شکل گرفته در فرهنگ اسلامی وایرانی بیش از چهل گونه است که بیشتر این هنرها خاستگاه خراسانی دارند  که  نقش مؤثری در تکوین دو هویت اسلامی وایرانی در کنار هم داشته‌اند، با تدوین یک سیاست‌گذاری اصولی می‌توان مجدد آن‌ها را با همان نقش و کارکرد گذشته به زنجیره حیات فرهنگی و معنوی متصل کرد.

یکی از مهم‌ترین کارکردهای این هنرها کارکرد سیاسی آن بوده است که در مقابل حاکمان عنادورز نسبت به مکتب تشیع در طول تاریخ دوران اسلامی نقش روشنگرانه داشته‌اند و با هنر تبلیغی خود به‌عنوان یک مصلح با پیام‌هایی که به مردم منتقل میکرده‌اند، فرهنگ عاشورا را رواج و هنر خود را نیز به عنوان یک میراث معنوی حفظ می‌کرده اند.

هنرهای آیینی‌ ما هنری خنثی وسترون نبوده و کارکردهای گوناگون آن در کنار کارکرد پرورشی وآموزشی نوعی همگرایی سیاسی و اجتماعی را نیز ایجاد می‌کرده‌اند که در طی تاریخ سیاسی و اجتماعی باعث  تقویت وحدت ملی ما ایرانیان شده است.

اگر بگوییم هنرمندان هنرهای آیینی ما نقش مهمی در ایجاد و تقویت هویت اسلامی وایرانی و همچنین ایجاد وحدت ملی و حتی حفظ و اشاعه و گسترش زبان فارسی به‌عنوان مهم‌ترین عنصر فرهنگی و هویت ساز داشته‌اند حرف گزاف نگفته‌ایم، نقش و کارکرد هنرهای آیینی در ابعاد مختلف درطول تاریخ فرهنگ و تمدن ایران اسلامی خود نیازمند یک تحقیق مفصل و جامع است و ازآن جا که خراسان از دیرباز زادگاه و مهد پرورش این هنرمندان بوده است بنابراین نقش هم خراسان وهم هنرمندان این عرصه بیش از جاهای دیگر است.

ثبت بیش از چهل گونه از گونه‌های مختلف هنرهای آیینی خراسان را در فهرست میراث معنوی کشور به فال نیک می‌گیریم و انتظار داریم که هم‌زمان با ثبت آن‌ها نسبت به حفظ و احیا و معرفی آن‌ها به گونه‌ای که باعث ناروایی به حریم و حرمت هم اساتید و هم خود آیین نشود توسط نهادهای مربوطه اقدام اساسی انجام شود.

انتهای پیام/

کد خبر 1403042701363

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha