مریم مقدم، فعال رسانه و گردشگری استان همدان در یادداشتی نوشت: رویکرد گردشگری و توجه ویژه به آن توسط شهرداران، باعث میشود شهری زیبا، جذاب، سرزنده و پویا داشته باشیم و شهر همچون مغناطیسی، گردشگران و سرمایهگذاران را به سوی خود خواهد کشاند. لذا تحول شهری و متعاقب آن تحول اقتصادی و فرهنگی، اجتماعی در شهرها بدون توجه به مقوله ارزشمند و مهم گردشگری امری نشدنی است.
نخستین رویکرد شهردار شهری همچون همدان باید «رویکرد زیباسازی و فضاهای شهری» را در برگیرد. با توجه به نیاز مردم برای استفاده از فضاهای سبز شهری و پیش بینی احتمالی آسیب روز افزون فضاهای سبز در شهرها و پیرامون آنها به دلایل مختلف ناشی از سوء مدیریت، رفتارهای غیر مسئولانه برخی شهروندان، بلایای طبیعی و… و به موازات آن افزایش خودرو و وسایل نقلیه شهری، ترافیک و افزایش آلودگیهای زیست محیطی، عملا زندگی شهروندان در شهرها دچار چالشهای فراوانی شده و در بسیاری از این سکونتگاهها حداقل سرانه فضای سبز نیز برای شهروندان مهیا نیست.
لذا یک مدیر شهری خلاق، مسئول و دلسوز باید توسعه فضای سبز و افزایش سرانه آن در بین شهروندان، زیباسازی شهر به ویژه ورودی شهر که توجه هر گردشگر را در بدو ورود به سوی خود جلب میکند، همچنین راهاندازی کمپین اجتماعی درختکاری و برنامهریزی برای کاشت حداقل یک اصله نهال به ازای هر شهروند در طول دوره مدیریت شهری را در برنامهها و اقدامات اجرایی خود قرار دهد، چراکه این اقدام و رویکرد ارزشمند میتواند شهرداران را از یکدیگر متمایز و رضایت شهروندان را به ارمغان آورد.
دومین رویکرد مورد توجه شهرداران باید «رویکرد گردشگری» باشد. امروزه کمتر شهری را میتوان بدون رویکرد و نگرش توسعه گردشگری مدیریت کرد. رویکرد گردشگری و توجه ویژه به آن توسط شهرداران، باعث میشود شهری زیبا، جذاب، سرزنده و پویا داشته باشیم و شهر همچون مغناطیسی گردشگران، سرمایه گذاران را به سوی خود خواهد کشاند. به همین دلیل تحول شهری و متعاقب آن تحول اقتصادی و فرهنگی، اجتماعی در شهرها بدون توجه به مقوله ارزشمند و مهم گردشگری امری نشدنی است.
سومین رویکردی که در شهرها به ویژه همدان باید شهرداران به آن توجه داشته باشند «رویکرد برندسازی شهری» است. چنانچه فردی به عنوان کاندیدای شهرداری برنامه عملیاتی را به منظور برندسازی شهری با رویکرد گردشگری به اعضای شورای شهر ارائه نکرده و در زمان فعالیت نیز به این موضوع توجهی نکرده باشد و این مورد را ملاک عمل در حوزه مدیریت شهری قرار ندهد، صرفا تکرار مکررات کرده و مشغول انجام کارهای تکراری سایر مدیران شهری شده است.
برنامه عملیاتی برندینگ شهری با رویکرد و با استفاده از ظرفیتهای گردشگری شهر، باعث بهتر دیده شدن شهر، اشتهار، جذب گردشگران و درآمدهای اقتصادی پایدار و پویایی خواهد شد و کمک میکند تا شهر یادگاری ماندگار برای مراجعه کنندگان داشته باشد و تصویر ذهنی مثبتی را در آنها ایجاد کند. شهر باید در زمان مدیریت فردی آگاه به حوزههای گفته شده حرفی برای گفتن داشته باشد و باید بتوان با یک صفت ممتاز از آن یاد کرد. برای مثال شاندیز؛ شهر شیشلیک، نشتیفان؛ شهر آسبادهای تاریخی، لالجین؛ شهر سفال، مشهد؛ قبله دلها، نیویورک؛ شهری که هرگز نمیخوابد یا شهر زنده، بیروت؛ عروس خاورمیانه، نیس؛ شهر بازنشستگان، پاریس؛ موزه شهر یا شهر عشاق، تنکابن؛ شهسوار گردشگری ایران، نیشابور؛ شکوه تمدن ایران.
این در صورتی است که شهرهایی چون تهران، شیراز، اهواز، تبریز، اصفهان، همدان، یزد، کرمان، ساری، رشت، کرج، گرگان، ارومیه، بندرعباس، سنندج، رامسر، چالوس، بیرجند و… عناوینی برای یادآوری خود ندارند.
رویکرد بعدی که باید مورد توجه مدیریت شهری و شهردار یک منطقه باشد «رویکرد سرمایهگذاری» است. کسب درآمد از طریق صدور پروانه ساختمانی، پایانکار، عوارض و سایر روشها جزء راهکارهای جاری، معمول و پیشپا افتاده مدیران شهری برای کسب درآمد بوده و فاقد هرگونه خلاقیت مدیریتی است.
شهردار یک شهر باید خلاق بوده و نگاهی توسعهای داشته باشد و با استفاده از ظرفیت و توان تیمهای متخصص، مجرب و خلاق و با همافزایی با سایر دستگاههای اجرایی ذیربط نسبت به احصای فرصتها و بستههای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقدام و از طریق ارتباطات گسترده، دو سویه و مثبت داخلی و خارجی و حضور در رویدادهای ملی و بینالمللی، سرمایهگذاران توانمند را برای سرمایهگذاری در این فرصتها و بستهها جذب کند تا سرمایه به سمت و سوی شهری با مدیریت فرد هدایت و فرصتهای کارآفرینی و اشتغالزایی نیز مهیا شود؛ چراکه در این صورت میتوان شاهد شهری پویا، زنده و دارای اقتصادی قوی بود.
آخرین رویکرد مهم به نظر من در حوزه شهردار بودن توجه به «رویکرد رویدادی» است. رویدادهای مختلفی همچون گردهمآییها، نشستهای تخصصی، سمینارها، همایشها، کنفرانسها، نمایشگاهها و جشنوارهها آبستن و بستر روابط دوسویه، تعاملات اداری، اجرایی و بازاریابی، معرفی ظرفیتهای شهری و… هستند و یک مدیر شهری هوشمند و خلاق همواره باید از تخصص و تجارب خود در این زمینه و یا تیمها و مجموعههای فعال در زمینه طراحی و اجرای رویدادها بهره برده و نسبت به تهیه تقویم رویدادهای شهر در یک افق حداقل چهارساله اقدام و این رویدادها را با استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، تشکلهای مردم نهاد، رسانهها و شهروندان طبق یک برنامه اجرایی و عملیاتی مشخص برگزار کند. حضور در رویدادهای سایر شهرهای کشور و خارج از کشور نیز بسیار مهم بوده و نقش بسزایی در بهرهبرداری بهینه از رویدادها دارد.
البته ذکر این نکته ضروری است که در کلیه رویکردهای فوق، استفاده حداکثری از قدرت و ظرفیت رسانههای محلی، منطقهای و ملی، کمک شایانی به تحقق اهداف از پیش برنامهریزی و تعیین شده مدیران شهری دارد. لذا انجام کارهای تکراری و دچار روزمرگی شدن، صفت مدیران شهری بیاثر است. فرد به عنوان شهردار باید خلاق و غیرقابل جایگزین باشد و همواره اثر و یادگاری ماندگار از دوره مدیریت شهری خود بر جای بگذارد.
انتهای پیام/
نظر شما