فاطمه داوری مدیر کل حفظ و احیاء بناها، محوطه ها و بافتهای تاریخی در یادداشتی نوشت: در مقدمه کنوانسیون حمایت از میراثفرهنگی و طبیعی جهان ( ۱۹۷۲م) به روشنی آمده «میراثفرهنگی و میراث طبیعی، نه تنها بر اثر عوامل عادی، تخریب بلکه به علت تحول زندگ اجتماعی و اقتصادی که با پدیدههای زیان بار و مخرب وخامت آن تشدید میگردد، بیش از پیش در معرض تهدید قرار میگیرند. در این مقدمه یادآور شده «ویرانی یا انهدام هر قسمت از میراثفرهنگی و طبیعی موجب فقر شدید میراث همه ملل جهان میگردد.»
این کنوانسیون در ایران با مصوبه مجلس شورای وقت، مصوب و مورد پذیرش قرار گرفته است. در کنوانسیون برای تبیین چرایی و اهمیت جهانی شدن برخی از آثار آماده: «کنوانسیونها - توصیهنامهها و قطعنامههای بینالمللی موجود درباره اموال فرهنگی و طبیعی نمایشگر اهمیتی است که حفظ این اموال منحصر به فرد جایگزینناپذیر، به هر ملتی که متعلق باشد، برای کلیه ملل جهان در بر دارد. با توجه به این که برخی از میراثفرهنگی و طبیعی دارای مزایای استثنایی هستند باید بهعنوان میراث جهانی بشریت حفظ گردند.»
نفس وجودی این کنوانسیون، علاوه بر تببین ارزشهای منحصر به فرد و جهانی برخی آثار که آنها را دارای اهمیت جهانی میکند تبیین مسئولیت «جامعه جهانی» و «دولتها» است.
در این کنوانسیون در کنار نقش جامعه جهانی به ویژه یونسکو در مراقبت، حفظ و حمایت از این آثار، برای دولتهای برخوردار از آثار نیز تکلیف و راهبردهایی تعیین شده است.
اهمیت پرداختن به تکلیف مضاعف دولتها در این نوشتار، یادآوری این امر مهم است که طی کردن فرآیند احراز و عرضه ارزشهای یک اثر ملی در قامت یک ارزش جهانی؛ امری غرورآفرین و توام با موفقیت است؛ اما انتها و مقصد نیست تازه آغازی بر مسئولیت سنگین دولتها و ملتها در حفاظت از این ارزشها به نمایندگی از جامعه جهانی است.
دولتها مسئولیت مهم ظرفیتسازی، توانمندسازی و راهبری حفاظت، مراقبت و معرفی از این آثار را بر عهده داشته و ایفای نقش آنها پس از ثبت جهانی، مورد پایش مجامع رسمی جهانی قرار میگیرد.
حال که مشعوف از این دستاورد و فرصت جدید فراهم شده پس از ثبت جهانی هگمتانه هستیم یادآوری مسئولیت خطیری که دولت ایران در سطح ملی و مقامات محلی و استانی در برابر این دستاورد دارند موجب پرهیز از غفلت خواهد شد.
مهمترین مسئولیت دولت ها در کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان ( ۱۹۷۲م):
- تعهد تشخیص، حمایت، حفاظت و شناساندن میراث فرهنگی واقع در قلمرو خود، و انتقال آن به نسلهای آینده در وهله اول وظیفه همان دولت است و برای نیل به این هدف، دولت مذکور با توسل به حداکثر امکانات موجود خود و نیز در صورت اقتضاء از طریق جلب مساعدت و همکاریهای بینالمللی، به ویژه کمکهای مالی، هنری، علمی و فنی، بذل مساعیخواهد کرد.
- هر یک از دول، بهمنظور حمایت و حفاظت و شناساندن مؤثر میراثفرهنگی و طبیعی واقع در قلمرو خود، در حدود امکان و بر طبق مقتضیات خاص کشور خویش به اقدامات زیر مبادرت خواهند کرد:
الف- اتخاذ یک سیاست کلی بهمنظور تفویض سهمی به میراثفرهنگی و طبیعی در زندگی اجتماعی و گنجانیدن امر حمایت این میراث دربرنامهریزی عمومی کشور؛
ب- در صورتی که سازمانهای خاص بدین منظور وجود نداشته باشند، ایجاد یک یا چند دستگاه برای حمایت، حفاظت و شناساندن میراث فرهنگی و طبیعی در قلمرو خود، با کارکنان مناسب و در اختیار گذاردن وسایل کار تا آنان بتوانند وظایف محول را انجام دهند. ( ایجاد پایگاه های جهانی و ظرفیت سازی برای فعالیت آنها اعم از تجهیزات و نیروی انسانی بخشی از این مسئولیت است.)
ج - توسعه مطالعات و تحقیقات علمی و فنی و تکمیل روشهای اجرایی که به یک دولت امکان مواجه با خطراتی که میراثفرهنگی و طبیعی را تهدید میکند، میدهند.
د- اتخاذ تدابیر قضایی، علمی، فنی، اداری و مالی کافی برای تشخیص، حمایت، حفاظت، شناساندن و احیای این میراث؛
ه- تسهیل ایجاد یا توسعه مراکز منطقهای کارآموزی در زمینه حمایت، حفاظت، و شناساندن میراث فرهنگی و طبیعی و تشویق تحقیقات علمی دراین زمینه؛
و درنهایت دولتها متعهد میشوند که آگاهانه از هر گونه اقدامی که ممکن است مستقیماً یا غیر مستقیم به میراثفرهنگی و طبیعی لطمه زند، خودداری کنند.
انتهای پیام/
نظر شما