میراث آریا، پایگاه میراث جهانی «شهر سوخته» که با وسعت ۲.۵ کیلومتر در ۵۶ کیلومتری شهر زابل و محور مواصلاتی زابل- زاهدان واقع شده شامل تپههایی است و قدمت این مکان را که بیگمان روزگارانی یکی از مهمترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده، ۳۵۰۰ تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد تخمین میزنند.
تاکنون در حفاری این محوطه هزاران هزار قطعه سفال و سایر مواد فرهنگی متعلق به مراحل گوناگون استقراری این شهر یافت شده است، دهها حیاط، اتاق، راهرو، انبار، کوره، اجاقهای متعدد، پلکان و سایر عناصر معماری در لایههای مختلف این بنا پیدا شده است. آثار جواهرات کمنظیر کشف شده و مهرههای بسیاری از فلزاتی چون طلا و سنگهای عقیق، مرمر، لاجورد، فیروزه و دیگر سنگهای گرانبها و نیمهگرانبها، کهنترین نمونه پارچههای موجود، کهنترین اثر معرقکاری، پیدا شدن کهنترین نمونههای زیره، گشنیز و پسته وحشی نمونههایی از اطلاعات و دادههایی است که شهر سوخته در بر دارد.
نکته قابل توجه در خصوص شهر سوخته اما کشفیات پر رمز و رازی است که هر از چندگاهی پس از اتمام یک فصل حفاری و کاوش سر از خاک بیرون میآورد؛ نمونههایی مثل کهنترین جراحی جمجمه بهدنبال کشف اسکلت متعلق به دختر ۱۳ ساله، نخستین چشم مصنوعی جهان مربوط به جسد زن مدفونشده در گورستان شهر سوخته، نخستین انیمیشن جهان و لوح حسابداری حدوداً پنج هزارساله و سال گذشته هم در فصل نخست کاوش یکی از محوطههای اقماری بهنام «تپه پیرزال» کشف موارد متعدد بهویژه تندیس سنگی قوچ و گریفون توجه باستانشناسان را به خود جلب کرده است.
مطالعه مواد فرهنگی موجود در این شهر تنها به بررسی آثار و مواد مادی باستانی منحصر نمیشود، بلکه از راه مطالعه و بررسی بقایای مواد فرهنگی میتوان سیر تحول علوم و فنون مختلف در فلات ایران را مشاهده کرد. تاریخ تحول ادیان در دورههای پیش از تاریخ، باستان شناسی، جامعه شناسی، تجارت، بازرگانی و مبادلات بینالمللی، تاریخ شهرنشینی و معماری، سیر تحول معماری، سیر تحول هنرها و فنون سنتی، تاریخ آغاز نگارش، تاریخ پزشکی و علوم وابسته، جانورشناسی، تغذیه، کشاورزی، دامداری، حشره شناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی، فلزگری، سفال گری، جواهرسازی، بافندگی و خراطی تنها بخشی از فنون و هنرهایی است که قابل مطالعه در بقایای این شهر بزرگ هستند.
شهری پر از آثار تاریخی استثنایی
آثار کهنترین نمونه جراحی، کهنترین نمونه پارچههای موجود، کهنترین اثر معرق کاری، پیدا شدن کهنترین نمونههای زیره، گشنیز و پسته وحشی نمونههایی از اطلاعات و دادههایی است که شهر سوخته در بردارد.
شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل و در جاده زابل- زاهدان واقع شده و وسعت آن ۲.۵ کیلومتر است. این شهر باستانی و ارزشمند شامل تپههایی با ارتفاع بین ۱۲ تا ۱۸ کیلومتر از سطح زمین است. قدمت این مکان که بیگمان روزگارانی یکی از مهمترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده را ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد تخمین میزنند.
کار حفاری شهر سوخته از سال ۱۹۶۷ تا به امروز ادامه دارد، گروه باستان شناسان وابسته به موسسه فرهنگی ایزمئو (موسسه ایتالیایی مطالعات خاورمیانه و خاور دور) به سرپرستی پروفسور توژی با همکاری مرکز باستان شناسی ایران در محطوه باستانی شهر سوخته کار خود را آغاز کردند و بعد از انقلاب در سال ۱۳۷۴ دور جدید کاوش در شهر سوخته به سرپرستی سیدمنصور سیدسجادی آغاز شد.
بر اساس متنهای موجود، سابقه نام شهر سوخته به حدود ۱۵۰ سال قبل باز میگردد. آثار سوختگی در این شهر بسیار یافت شده و به همین سبب این نامگذاری چندان بیمعنا نیست. چهار دوره استقرار در شهر سوخته شناخته شده که شامل دوره پایهگذاری، دوره رشد و شکوفایی، دوره آغاز اضمحلال و دوره نابودی است. شهر سوخته بر اساس شواهد ۲ بار به آتش کشیده شده، یک بار در ابتدای مرحله رشد و یک بار در لحظه مرگ و انهدام آن. برای اولین بار اورل اشتاین باستان شناس انگلیسی نام شهر سوخته را ذکر کرده است.
ضمن کاوشهای علمی، بنای مستطیل شکل چهارگوش و راهرو و پلکانهایی نمایان شده که به وسعت تقریبی ۵۰۰ مترمربع است. دیوارهای ضخیمی از خشت به بلندی ۳ متر در انتهای این کاخ باستانی که نشانگر آتشسوزی پردامنه و مهیب محسوب میشود، به جای مانده است. از جمله این نشانهها تیرهای سوخته و اسکلت انسان است.
تاکنون در حفاری این ساختمان هزاران هزار قطعه سفال و سایر مواد فرهنگی متعلق به مراحل گوناگون استقراری این شهر یافت شد. دهها حیاط، اتاق، راهرو، انبار، کوره، اجاقهای متعدد، پلکان و سایر عناصر معماری در لایههای مختلف این بنا پیدا شده است.
قبرستان منحصر به فرد شهر سوخته
اصولاً در باستان شناسی، گورستانها از اهمیت بالایی برخوردارند. در سال ۱۹۷۲ اولین قبر گورستان شهر سوخته به صورت تصادفی کشف شد. مصالح مورد استفاده در گورهای این شهر اغلب خشت خام است؛ اگرچه بین گونههای مختلف قبور موجود در شهر سوخته تفاوتهای ساختاری وجود دارد که به نظر میرسد این تفاوتها ارتباطی با جنسیت و یا سن و سال مدفون شدهها نداشته، بلکه تفاوتها در میان باورهای مذهبی و آیینی و یا اختلاف طبقاتی موجود میان افراد آن جامعه بوده است.
در یک تقسیمبندی کلی اشیای پیدا شده در قبرهای شهر سوخته، میتوان آن را به گروههای اشیای مورد استفاده در زندگانی روزمره، اشیای زینتی، اشیای آیینی، اشیاء مربوط به مشاغل و مواد غذایی تقسیم کرد که اشیای سفالی اصلیترین موادی هستند که تقریباً در تمام قبور وجود دارند.
نخستین جراحی جمجمه و نخستین چشم مصنوعی جهان
باستان شناسان در جریان کاوشهای سال ۱۳۵۶ در شهر سوخته به یک گورستان دسته جمعی رسیدند که در آن اسکلت متعلق به دختر ۱۳ سالهای یافت شد که روی این جمجمه آثار جراحی مشهود است. این جراحی به صورت یک بریدگی عمیق مثلث شکل است که در بخش راست جمجمه قابل مشاهده است و گروهی از کارشناسان اعتقاد دارند این بریدگی جمجمه مربوط به یک جراحی است که با هدف درمان بیماری هیدروسفالی روی جمجمه انجام شده است.
تحقیقات انجام شده روی این جمجمه نشان میدهد بیماری که تحت عمل جراحی قرار گرفته چند ماه پس از انجام جراحی جان خود را از دست داده و علت مرگ وی قابل تشخیص نیست، اما در هر حال این جمجمه یکی از مهمترین کشفیات باستان شناسان در حوزه تاریخ پزشکی محسوب میشود.
برای نخستین بار در جهان سال ۱۳۸۵ در شهر سوخته یک چشم مصنوعی پیدا شد که مربوط به جسد زن مدفون شده در گورستان شهر سوخته بود؛ چشم مذکور از جنس قیر طبیعی بود که با نوعی چربی جانوری مخلوط شده، ساخته شده و روی این چشم مصنوعی ریزترین مویرگهای داخل کره چشم توسط مفتولهای طلایی به قطر کمتر از نیم میلیمتر طراحی شدهاند. این جشم مصنوعی هم اکنون در موزه جنوب شرق در زاهدان نگهداری میشود.
تحقیقات باستان شناسان نشان میدهد این چشم مصنوعی متعلق به زنی با سن ۲۸ تا ۳۲ ساله بوده و با توجه به ظروف سادهای که در گور این زن کشف شد، میتوان حدس زد این زن فردی ثروتمند نبوده است. باستان شناسان قاب چرمی متعلق به چشم مصنوعی را نیز در گور این زن کشف کردهاند.
بازسازی چشم مصنوعی و اسکلت چهره صاحب آن
باستانشناسان پس از ۵ سال تلاش مستمر جهت بازسازی چشم مصنوعی و اسکلت زن صاحب آن که در شهر سوخته کشف شد، سرانجام در سال ۹۴ موفق شدند با کمک یک گروه هنرمند و از طریق تلفیق هنر و علم، بازسازی این اسکلت را انجام دهند.
نگار نادریپور، مجسمهساز تیم بازسازی چشم مصنوعی و اسکلت زن صاحب آن، اسفندماه سال ۹۴ در چهاردهمین گردهمایی سالانه باستان شناسی ایران در این رابطه می گوید: ساخت این نوع نمونه و بازسازی چهرهها سالهاست در دنیا رواج دارد اما در ایران برای نخستین بار انجام می شود، برای ساخت این نمونه از روش سه بعدی دستی بهره گرفتیم که در دنیا بیشتر طرفدار دارد.
او می افزاید: ریزهکاریهای روی جمجمه از جمله رنگ پوست و مو و شکل بینی توسط انسان شناس گروه تعیین و روی جمجمه پیاده شد. همچنین برای دستیابی به جنس و ساختار چشم اسکنهای زیادی انجام شد تا توانستیم با دقت و ظرافت نمونه بسیار شبیه آن را از جنسی شبیه خودش بسازیم. رنگ و جنس پارچه لباس مجسمه از روی نمونههای شناسایی شده در شهر سوخته تهیه شده و نحوه آرایش موی سر مجسمه نیز بر اساس پیکرک کشف شده در شهر سوخته انتخاب شد. همچنین گردنبندی که مجسمه به گردن دارد نمونه شبیهسازی شده گردنبند اصلی خودش است و گرهای که به موهایش زده نیز طبق نمونههای یافت شده در شهر سوخته طراحی شده است.
جواهرسازی در شهر سوخته
تصویر فوق نمونهای از گردنبندهای کشف شده در کاوشهای انجام شده در شهر سوخته است که نشان از رونق صنعت جواهرسازی در این تمدن کهن دارد؛ جواهرات کمنظیر کشف شده مهرههای بسیاری از فلزاتی چون طلا و سنگهای عقیق، مرمر، لاجورد، فیروزه و دیگر سنگهای گرانبها و نیمه گرانبها است که به صورت گردنبندهای زیبا در کنار هم قرار داده شده است.
سیدمنصور سیدسجادی، سرپرست یکی از گروههای باستان شناسی شهر سوخته در این رابطه می گوید: جواهرسازی از مشاغل رایج ساکنان شهر سوخته در دوران رونق و شکوفایی آن بوده و شواهد کشف شده در اکتشافات ما نشان میدهد مردم این شهر به زیبایی و آراستگی ظاهر توجه داشتهاند.
او می افزاید: اکثر اشیای زینتی پیدا شده در شهر سوخته با سنگهای نیمه بهادار وارداتی مانند لاجورد، عقیق و فیروزه که از معادن دوردست به این شهر وارد میشده ساخته شده و بررسیها نشان میدهد گردنبندها یا دستبندهای مکشوفه از ترکیب چند سنگ با رنگهای مختلف ساخته شده است.
مهمترین علل نابودی شهر سوخته
برخی کارشناسان حمله اقوام مهاجر شهر سوخته، تغییر مسیر رودخانه هیرمند و آتشسوزی را از جمله مهمترین علل تخریب ناگهانی تمدن شهر سوخته ذکر میکنند، مهدی مرتضوی، باستان شناس اما به آتشسوزی در این شهر اشاره دارد و میگید: شواهد نشان میدهد در این شهر هیچگونه آتشسوزی در کار نبوده و اینکه آتشسوزی بیان میشود به این دلیل بوده گروهی از مردم به علت خشکسالی و محدود شدن منابع آب تنها از دامها و محصولاتی که از آن ها تولید میشود، استفاده میکردند.
این مردم دامدار از جایی به جای دیگر حرکت میکردند و پس از فروپاشی شهر سوخته در استقرارهایشان از بقایای شهر سوخته استفاده میکردند که برای درست کردن غذا زمین را میشکافتند و آتش روشن میکردند.
او ادامه می دهد: به همین دلیل نخستین باستان شناسانی که از این شهر باستانی بازدید داشتند مشاهده کردند که یک سطح وسیع خاکستر وجود دارد و نخستین لقبی که به آن دادند، شهر سوخته (The Burnt City) بوده است.
انتهای پیام/
نظر شما