نگاهی به مراسم پیته شهیم، جشن باستانی در ایران

پَیتهِ شهیم‌گاه یا «پایان تابستان»(Paityshahim) در صدوهشتادمین روز سال انارام(روشنایی بی‌فروغ و بی‌پایان، روز سی‌ام هر ماه در تقویم زرتشتیان که در قدیم انیران می‌گفتند) و شهریورماه و به معنای پایان تابستان است.

 حسن سپهرفر، پژوهشگر مردم‌شناسی در یادداشتی نوشت: گاهنبارها، جشن‌هایی در ارتباط با پیشه اصلی ایرانیان قدیم یعنی کشاورزی و دام‌داری بوده و پیوند بنیادینی هم با شیوه معیشتی مردم دارند، انجام این گونه رسم‌های مختلف در میان مردم در واقع به نوعی تداوم و هویت‌بخشی به فرهنگ‌ها بوده و همین امر تنوع زیبایی فرهنگ‌ها را نمود می‌سازد. 

موضوع گاه‌شماری و اتفاقات بسیاری در ایام مختلف سال از جمله تقویم‌های ملل هست که در تقویم ایرانیان در تقسیم‌بندی، سال به دو فصل تابستان بزرگ و کوچک تقسیم می‌شد، بعدها سال به چهار فصل سه ماهه تقسیم شد و همین تنوع تقسیم‌بندی‌ها و شرایط اقلیمی و مهاجرت‌های اقوام با توجه به محتوای رسم نشان می‌دهد که معیشت اصلی مردم در گذشته بر پایه کشاورزی و دامداری بوده و برگزاری جشن‌های مختلف هم حاکی از اهمیت دادن به سپاس از خالق این نعمات هستی است.

به همین مناسبت در میان زرتشتیان در طول سال شش جشن به نام‌های میدیوزرم، میدیوشم، پَیتهِ شهیم، ایام سریمه، میدیارم و همپستدم برگزار می‌شود که هر یک نماد شش مرحله آفرینش است که این مراحل به روایات زرتشتیان در شش هنگام سال یا شش گاهنبار انجام می‌گرفته است.

پیته شهیم در تابستان بزرگ که هفت ماه است قرار می‌گیرد و جشن کشاورزی است که به منظور شکرگزاری از نعمات الهی خصوصاً محصولات کشاورزی و به نشان پایان تابستان برگزار می‌شود.

در واقع به نوعی مَیَزد (میهمانی‌) است که در آغاز نخست موبدان بخش‌هایی از اوستا(آفرین گهنبار( را می‌خواندند.

عنصر دینی این جشن‌ها ، خواندن جشن و نیایش است که موبدان انجام می‌دهند و حاضران در جشن دست یکدیگر را می‌گیرند ، همازور (هم‌پیمان متحد و یگانه) می‌شوند، دیگران اعم از موبدان و هم‌وطنان زرتشتی در ستایش خدا با او هم‌صدا و هم‌آواز می‌شوند، در میانه قرائت دعاها انگشت اشاره بالا می‌برند و موبد شاخه‌ای از گیاه مورد را بر روی میوه‌ها می‌گرداند و هر یک از حاضران نیز شاخه‌ای مورد در دست می‌گیرند.

 سفره‌ای از انواع محصولات کشاورزی گسترده شده و تنقلاتی هم به نام لُرک با مخلوطی از بادام، کشمش، خرما، سنجد، گردو، انجیر خشک و... در دستمال بزرگی به نام چادر شب می‌ریزند و آن را کنار سفره، پهن می‌کنند و برخی نیز داخل آن یک عدد سیب یا انار قرمز با چند شاخه گیاه «موُرد» هم قرار می‌دهند، همه از غنی و فقیر برسر سفره گهنبار می‌نشینند و از آن می‌خورند و می‌بخشند تا ثواب برند و اگر مراسم در یک جا و در میان همه برگزار شود موبد یا یکی از همراهان وی مشتی لُرک به هر شخص می‌دهد و سپس سینی میوه را جلوی همه می‌برد تا هر کس تکه‌ای میوه برای خوردن بردارد. 

از نگاه مردم‌شناختی تنوع قومیتی در برخی سرزمین‌ها و توجه به زندگی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز اقوام و ادیان با یکدیگر و از سویی عناصر فرهنگی_اجتماعی این گونه جشن‌ها در گردهم‌آیی‌های خودجوشی است که توده مردم از خرد و بزرگ و زن و مرد، دارا و ندار همه در یک‌جا گرد هم می‌آیند و هر آنچه که در سفره نعمت‌های الهی باشد سهمی برخود دارند که همین یکسان تلقی شدن مردم نشان از صفا و صمیمیت و وفاق و همبستگی، صله رحم و... است.

از منظر عناصر دینی‌مذهبی موضوع برگزاری چنین مراسمی در میان زرتشتیان می‌تواند به شکرانه نعمات الهی و باردهی برکت محصولات کشاورزی، شریک کردن مستمندان و فقیران در این ضیافت و برخورداری از نعمات خالق هستی بوده و از همه مهمتر گویای پیوند و ارتباط قلبی خالق و مخلوق با هم باشد.

نکته سوم برگزاری این گونه مراسم از ابعاد گردشگری دینی و مذهبی آن هست که اجتماع گروه‌های دینی در یک مکان مقدس نیز خود می‌تواند در امر توسعه گردشگری نقش اساسی ایفا کند.  

پیشتر این مراسم با رویکرد مردم‌شناسی در دی‌ماه سال ۱۳۸۸ با شماره ۷۸ در فهرست میراث ناملموس ملی به ثبت رسیده است، این جشن هر ساله نیز توسط تعدادی از زرشتیان ایران گرامی داشته می‌شود، ۲۹ شهریورماه سال جاری نیز این مراسم در تخت سلیمان تکاب برگزار شد.

انتهای پیام/

کد خبر 1403062901840
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha