جعفر خاندوزی کارشناس گردشگری استان گلستان در یادداشتی نوشت: یکی از مهمترین حوزههایی که همواره دستکم در نزدیک سه دهه اخیر موردتوجه بوده و هست، حوزهی گردشگری است که دو دیگر یعنی میراثفرهنگی و صنایعدستی را نیز در خود جای دارد؛ که برای بررسی و تحلیلی از شرایط گردشگری، نخست بایستی دو مسئله را از هم تفکیک کرد؛ اینکه این حوزه در اسناد بالادستی و در نگاه مردم و گروههای مرجع از اهمیت جدیتری برخوردار است تا در نزد دولتها. بدین معنی که دولتهای دو دهه اخیر به این حوزه در میدان و عملیات، بهعنوان حداقل یکی از پیشرانهای توسعه نگاه نکرده و معذورات و محدودیتهای فرهنگی و بعضاً مذهبیِ آن را تاب نیاورده و عطایش را به لقایش بخشیدهاند اما بهعنوان حوزهای دست چندم با آن برخورد داشتهاند.
بهعبارتدیگر، ضروریات مردم همچون آب و برق و گاز و... و شرایط خاص فرهنگی حاکم بر فضای گردشگری موجب آن شده است که به این حوزه به دیده یک «ضرورت» تام و تمام توجه نشود. درحالیکه این حوزه دارای ظرفیتها و پتانسیلهای بسیاری است که در صورت انجام برنامه و طرحی درخور، میشد و میشود عملاً و واقعاً بهعنوان یکی از پیشرانهای غیرنفتی توسعه پایدار کشور به شمار آید. هرچند انصافاً نباید از تأثیرات پراهمیت تحریمها و نپیوستن به FATF نیز گذشت که شوربختانه بر میزان گردشگر ورودی به کشور تبعات بسیار منفی برجای گذاشته است. که در این میان، میشد و میشود گردشگری داخلی را با تخصیص یارانههای غیرمستقیم رونق بخشید.
اما اینها همه هنوز بخشی از ماجرا هستند. دولتها نه اینکه در حوزه مذکور کاری نکرده باشند؛ این حوزه چنان گلوگشاد است که عملکردهای انجامشده هنوز ناکافی است. کشوری که تحریمهای ظالمانهای را به دوش میکشد و هنوز از بند اقتصاد نفتی و کمبود شدید ارز و بهتبع آن، از کاهش محسوس و طاقت سوز درآمدها و اعتبارات رنج میبرد نباید دولتهای آن را با چوب بیانصافیهای رسانهای شلاق زد. اگر رسانهها از منظری گستردهتر و عمیقتر به حوزهای چون گردشگری بنگرند درخواهند یافت که گردشگری ایران و بهویژه در استانی چون گلستان که از محرومیتهای بیشتری رنج میبرد همین دستکارهای انجامشده در نوع خود کارستانی است. گیریم به شیوهها و روندها نقد داریم که رسالت اصلی رسانه، نقد است نه رواج ادبیات ویرانگر بهجای مطالبه گری عالمانه. مطالبه گری، حق هر رسانهای است. اما رسانه از هر دیدگاه سیاسی که باشد حق ندارد مرزهای اخلاقی و احترام انسانی را زیر پا بگذارد.
بدین روی، بپذیریم که در دولت سیزدهم همچون همه دولتهای گذشته کار شده است و مسئولان زحمات خود را کشیدهاند. و این را با صدای بلند و با اعتمادبهنفس باید گفت و اذعان داشت. حداقل در حوزه گردشگری چنین است. بررسی و تدقیق در آمارهای گردشگری نشان میدهد روند گردشگری ایران بهجز در مواردی و دورههایی، کمابیش در یک مسیر ملایم صعودی اما با شیب اندک در حال حیات و فعالیت بوده و هست. برای نمونه، وضعیت گردشگری کشور در دولتهای سیزدهم و دولت دوازدهم و یازدهم، تفاوت چندانی با هم ندارند.
از سوی دیگر؛ حوزهی گردشگری، تابعی از توسعه همهجانبه و پایدار هر استان است. استان گلستان که در بسیاری از شاخصهای مهم توسعه در رتبههای فرودست قرار دارد نباید انتظار داشت حوزه گردشگری آن، چندان توفیری با دیگر حوزههای آن داشته باشد. و باز تأکید میشود که این گزاره به معنای نفی همه فعالیتها و عملکرد حوزهی گردشگری کشور و استان گلستان در دولت سیزدهم نیست. در استانی که ۱۵۰۰ اثر میراثفرهنگی ثبتشده دارد، خود قضاوت کنیم که چه تعداد نیرو و چه میزان امکانات و اعتبارات لازم دارد تا چنین ظرفیتهایی را حفاظت کرد، معرفی کرد و درنهایت بهمنظور سرمایهگذاری بخش خصوصی و بهرهبرداری از آنها، اقدام کرد. تازه، این یک از هزار است؛ ازایندست ظرفیتها در بخشهای سهگانه میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان و همهی استانها تا بخواهید وجود دارد.
و یا نمونهی دیگر، تنها جزیرهی ایرانی دریای خزر «آشوراده» است که از دهههای گذشته مورد تأکید و مطالبه نماینده ولیفقیه در استان و بسیاری از مردم و گروههای مرجع بود که برای ایجاد زیرساختهای گردشگری در این جزیره، گام و گامهایی برداشته شود که خوشبختانه همه تلاشهای کموزیاد گذشته جواب داد و با پیگیریهای ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان بهعنوان متولی حوزهی گردشگری استان، جزیره آشوراده انشاءالله گلستان گردشگری خواهد شد. دلسوزان و آگاهان میدانند که این، کاری بود بس گرانسنگ و مؤثر.
و یا در نمونهی دیگر، آغاز عملیات مرمت تنها اثر ثبت جهانی شمال کشور «برج قابوس» است که پس از گذشت سالیان متمادی با پیگیریهای انجامشده، بخت آن باز شد و این عملیات در حال انجام است. اثری که فخر استان و شمال کشور است سالها به دلایلی که میشد مرتفع شوند، در چرخه کمتوجهی افتاده بود. و باز نمونهی دیگر، ساماندهی مسیر دسترسی آبشار زیارت بهعنوان نزدیکترین آبشار به مرکز استان و بخش مهمی از روستا و منطقه نمونه گردشگری زیارت است.
اینها، برای مداهنه نیست؛ برای این است که یادآوری کنیم با همه نقدهای حتی جدی که داریم، ببینیم چهکارهایی انجامشده و طاقتفرسا هم کارشده که باید دست همه مدیران و کارشناسان این نهاد متولی را به گرمی فشرد و تأکید کنیم که زحمات کشیده شده دیدهشدهاند، گیریم که خواهیم کوشید نقدهای خود را عالمانه بیان کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما