مسعود قمری کارشناس ارشد مرمت در یادداشتی نوشت: میراثفرهنگی، سند هویت تاریخی و فرهنگی یک جامعه و ملت است که به عنوان سرمایهای گرانبها از گذشتگان به یادگار مانده و حفظ و انتقال آن به نسلهای آینده یک ضرورت غیرقابل انکار محسوب میشود.
این میراث، چه به شکل آثار منقول و چه غیرمنقول مانند بناها و محوطه های تاریخی، نمایانگر نبوغ، خلاقیت و دستاوردهای گذشتگان است و در عین حال، بخشی از ثروت فرهنگی جوامع به شمار میرود، با این حال، حفظ این گنجینه فرهنگی همواره در تقابل با چالشهای نوظهور، بهویژه در حوزه گردشگری، قرار داشته است.
گردشگری به عنوان صنعتی پردرآمد، تأثیرات شگرفی بر اقتصاد و نشاط اجتماعی جوامع داشته، این صنعت به سبب جذابیتهای اقتصادی و اجتماعی، همواره مورد توجه مدیران و سیاستمداران بوده و ایجاد زیرساختهای گردشگری به یکی از اولویتهای آنان تبدیل شده است، اما رونق گردشگری بدون در نظر گرفتن ضوابط، مبانی و دستورالعمل ها ، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به میراثفرهنگی وارد کند.
توسعه گردشگری بدون توجه به حفاظت از میراثفرهنگی، مانند استفاده از اصل سرمایه بدون دوراندیشی است که در نهایت از بین خواهد رفت، این امر به ویژه زمانی خطرناکتر میشود که مدیریت حوزه گردشگری تنها با رویکرد اقتصادی صورت پذیرد و نگاه جامعنگر به میراثفرهنگی و اصالتهای آن نادیده گرفته شود.
گردشگری که بدون حفاظت و پاسداری کالبدی و مفهومی میراثفرهنگی و حتی محیط زیست توسعه یابد، به نوعی تفرج مخرب تبدیل خواهد شد و میتوان آن را در قالب ناهنجاریهای فرهنگی دستهبندی کرد.
تصمیمات غیر اصولی، شتابزده و احساسی در این حوزه که بعضاً با هدف دیده شدن عملکردها به بهانه گردشگری است، نه تنها باعث تخریب هویت فرهنگی جوامع میشود، بلکه تهدیدی برای پایداری گردشگری به شمار میرود؛ به همین دلیل، ضروری است که سیاستهای توسعه گردشگری به گونهای تنظیم شود که علاوه بر ایجاد رونق اقتصادی و نشاط اجتماعی به حفاظت از میراثفرهنگی نیز کمک کند.
تنوع در انواع گردشگری از جمله گردشگری کشاورزی، گردشگری پزشکی، گردشگری طبیعی، گردشگری ورزشی، گردشگری خلاقانه و ... موجب شده است تا میراثفرهنگی تنها یکی از زیرشاخههای این صنعت گسترده باشد، در واقع هر کدام از این تنوع پیش از اینکه گردشگری محسوب شوند ماهیت خود را دارند و در کنار اصل خود می توانند رنگ و بوی گردشگری نیز داشته باشند، اما آنچه میراثفرهنگی را از دیگر انواع گردشگری متمایز میکند، حساسیت بالای آن در برابر آسیبهاست.
آسیب به بناها و سایت های تاریخی یا از بین رفتن ارزش مفهومی آنها، نه تنها غیرقابل جبران است، بلکه بخشی از هویت تاریخی یک ملت را نیز به خطر میاندازد.
در یک گردشگری غیر مسئولانه شاید بتوان آسیب های وارده به دیگر شاخه های گردشگری را با گذر زمان و هزینه گزاف جبران کرد اما میراثفرهنگی از جمله حوزه هایی است که در صورت تخریب با هیچ هزینهای قابل جبران نیست، بنابراین، توسعه گردشگری در حوزه میراثفرهنگی میبایست با رعایت دقیق مبانی و معیارهای حفاظتی انجام شود.
ایجاد زیرساختهای این حوزه و حتی توسعه روستاها و شهرها واقع در محدوده آثار تاریخی و فرهنگی، نمی تواند صرفاً بر اساس سلایق شخصی و یا علاقه گردشگران شکل بگیرد، بلکه باید به گونهای طراحی شوند که علاوه بر حفظ و معرفی آثار تاریخی، حس شگفتی، کنجکاوی، غرور و افتخار را در گردشگران ایجاد کنند.
چنین رویکردی میتواند به ایجاد یک گردشگری پایدار و مسئولانه منجر شود که ضمن حفظ اصالتهای تاریخی و فرهنگی، رونق اقتصادی و نشاط اجتماعی را نیز به همراه داشته باشد و در نهایت، میراثفرهنگی به عنوان سند تاریخی و فرهنگی یک ملت، نیازمند حفاظت همهجانبه است و این حفاظت، تنها با همکاری عموم مردم، برنامهریزی دقیق و مدیریت هوشمندانه ممکن خواهد بود.
گردشگری پایدار و مسئولانه، نه تنها فرصتی برای معرفی این گنجینهها به جهانیان است، بلکه ابزاری برای پاسداری از هویت ملی و انتقال آن به نسلهای آینده به شمار میرود.
انتهای پیام/
نظر شما