زیست بوم گردشگری در ایران؛ بازتعریفی از توسعه محلی و ملی

مهران حسنی

در جهانی که اقتصاد و فرهنگ به سرعت در هم تنیده می‌شوند، گردشگری دیگر صرفاً سفری به دل جاذبه‌ها نیست؛ بلکه سیستمی پیچیده و چند لایه است که از دل آن می‌توان نسخه‌ای برای توسعه پایدار استخراج کرد.

مهران حسنی، پژوهشگر حوزه گردشگری در یاداشتی نوشت: آنچه امروز باید در کانون توجه مسئولان، سرمایه‌گذاران و جامعه قرار گیرد، نه یک صنعت صرف بلکه، اکوسیستم کسب و کار گردشگری است.

این اکوسیستم، ترکیبی است از سرمایه انسانی، دانش، نوآوری، منابع طبیعی، بسترهای فرهنگی و ابزارهای فناورانه، هر چقدر این اجزا هم هماهنگ‌تر عمل کنند، خروجی آن نه تنها افزایش درآمد، بلکه توانمندسازی جوامع محلی، حفظ هویت فرهنگی و صیانت از محیط زیست خواهد بود.

سیاستگذاری‌ها نباید تنها بر توسعه زیرساخت‌های فیزیکی متمرکز باشد، بلکه باید به سمت طراحی و مدیریت یک زیست بوم هوشمند، چابک و مشارکت محور برود.

گردشگری آینده، آ ینده‌ای است که در آن مردم، فرهنگ، طبیعت و فناوری در تعامل با یکدیگر ارزش خلق می‌کنند. این مسیر نیازمند بازاندیشی، بازآفرینی و تجدید نظر در نگاه‌هاست؛ چرا که ما با اکوسیستمی روبرو هستیم، نه یک صنعت معمولی اکوسیستم گردشگری به مثابه یک نظام زنده و در حال رشد است؛ شامل مجموعه‌ای از کنشگران و فرایندهای به هم پیوسته که در کنار یکدیگر به خلق تجربی‌ای منحصر به فرد برای گردشگر وارتقا منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع میزبان می‌پردازند. این کنشگران شامل بازیگران سنتی مانند شرکت‌های مسافرتی و سیاحتی، هتلداران و مراکز اقامتی، راهنمایان گردشگری، و... و نیز عناصر مدرن مانند استارتاپ‌ها، فعالان فناوری، سیاستگذاران هوشمند، جامعه محلی و حتی خود گردشگران هستند.

از بعد اقتصادی؛ گردشگری به مثابه پیشران توسعه محلی است، که در بسیاری از کشورها، به ویژه در مناطق دارای ظرفیت‌های بکر و تاریخی، گردشگری به عنوان محرک اصلی، اقتصاد محلی عمل می‌کند. در این نظام اقتصادی، گردشگری نقش کلیدی در زنجیره تولید و توزیع ایفا می‌کند. از تأمین مواد غذایی و صنایع دستی گرفته تا توسعه اقامتگاه‌های بوم گردی ایجاد بازارهای محلی و جذب سرمایه‌گذاران

کسب و کارهای کوچک و متوسط در این حوزه بیشترین سهم را دارند. آن‌ها نه تنها اشتغال پایدار ایجاد می‌کنند، بلکه با هویت‌سازی منطقه‌ای در برندینگ مقصد تأثیرگذار هستند. همچنین، نوآوری و کارآفرینی، به ویژه در قالب استارتاپ‌های گردشگری عامل مهمی در تحول دیجیتال و ارتقای بهره‌وری در این اکوسیستم هستند.

تقویت پیوند جوامع محلی با گردشگری؛ از جنبه اجتماعی فرهنگی آن می‌باشد. گردشگری در قالب اکوسیستم جامع، دیگر تنها به دنبال جذب گردشگر نیست، بلکه به توانمندسازی جوامع میزبان و ارتقای حس تعلق و مشارکت آن‌ها تأکید دارد. وقتی مردم محلی در طراحی، اجرا و بهره‌برداری از محصولات گردشگری دخیل باشند. نه تنها کیفیت تجربه گردشگر افزایش می‌یابد، بلکه حس مسئولیت اجتماعی نیز تقویت می‌شود. این مشارکت به حفظ و باز تولید میراث فرهنگی ناملموس، آیین‌ها، زبان‌های محلی، خوراک‌های بومی و سایر عناصر هویتی اثر می‌گذارد. به عبارتی، گردشگری در قالب اکوسیستم فضایی برای تعامل فرهنگی سازنده و پایدار ایجاد می‌کند.

از بعد زیست محیطی؛ پایداری به عنوان پیش شرط توسعه آینده است. توسعه گردشگری بدون ملاحظات زیست محیطی همانند توسعه‌ای بی‌ریشه است. در یک اکوسیستم سالم، تعادل میان بهره‌برداری وحفظ منابع طبیعی همواره رعایت می‌شود. این تعادل شامل مواردی همچون مدیریت پسماند، استفاده بهینه از منابع طبیعی، جلوگیری از تخریب زیست زیستگاه‌های طبیعی و آموزش گردشگران در خصوص رفتار مسئولانه با طبیعت است. همچنین، گردشگری سبز و اکوتوریسم به عنوان شاخه‌های از این اکوسیستم با تأکید بر حفظ تنوع زیستی و مشارکت جامعه محلی می‌تواند الگویی برای توسعه در مناطق حساس و روستایی باشند.

فناوری‌های نوین نیز، همچون پلتفرم‌های آنلاین، داده‌های بزرگ، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به بازیگران جدیدی در اکوسیستم گردشگری تبدیل شده‌اند. این فناوری‌ها نه تنها فرایند رزرو و برنامه‌ریزی سفر را آسان‌تر کرده‌اند. بلکه امکان تحلیل رفتار گردشگران، بهینه‌سازی مسیرها، توسعه محتوای تعاملی و حتی خلق تجربه‌های مجازی از یک مقصد را نیز فراهم آورده‌اند. اکوسیستم گردشگری دیجیتال با کاهش هزینه‌ها، افزایش دسترسی و گسترش بازار، مسیرهای جدیدی برای توسعه اقتصادی و تعامل جهانی باز می‌کند.

همچنین، نقش سیاست‌گذاری در تنظیم جریان‌ها، از بعد نهادی و حکمرانی در اکوسیستم گردشگری قابل توجه است. هرچند اکوسیستم گردشگری دارای نیروهای درونی، برای رشد است، اما نبود چارچوب‌های حمایتی، قوانین تسهیلگر و هماهنگی بین بخشی، مانع شکوفایی آن می‌شود. نقش دولت، شهرداری‌ها، سازمان‌های متولی گردشگری و سایر نهادهای میان بخشی در مدیریت کل نگر و مبتنی بر شواهد از اهمیت بالایی برخوردار است.

یک اکوسیستم گردشگری موفق نیازمند هماهنگی میان حوزه‌های حمل و نقل، محیط زیست، فرهنگ، فناوری، آموزش، سرمایه‌گذاری و دیپلماسی گردشگری است.

همچنین اینکه، اکوسیستم کسب و کار گردشگری، مدلی از توسعه چند بعدی است که همزمان به اقتصاد، فرهنگ، جامعه و محیط زیست توجه دارد. نگاهی جزیره‌ای و بخش محور، دیگر پاسخگوی نیازهای پیچیده و در حال تغییر صنعت گردشگری نیست. زمان آن رسیده است که با شناخت دقیق اجزای این اکوسیستم سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی وسرمایه‌گذاری به نحوی طراحی شود که همه ذی نفعان در مسیر توسعه‌ای پایدار، عادلانه و هوشمندانه قرار گیرند.

امروز گردشگری تنها یک مقصد نیست؛ بلکه مدلی برای آینده هوشمند، مردمی و پایدار است. سرمایه‌گذاری در این اکوسیستم، سرمایه‌گذاری در آینده‌ای انسانی‌تر و پایدارتر برای جوامع محلی و جهانی است.

در پایان، خلاصه مدیریتی برای مدیران و تصمیم سازان با عنوان نقشه راه توسعه اکوسیستم گردشگری در ایران بیشنهاد می‌شود.

اکوسیستم گردشگری چارچوبی نوین برای توسعه پایدار گردشگری است، که به تعامل هم افزا و زنجیره‌ای بین نهادهای دولتی، بخش خصوصی، جوامع محلی و گردشگران بنا شده است. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد، ساختار فعلی گردشگری در ایران با چالش‌هایی نظیر؛ نبود یکپارچگی بین ذینفان، ضعف داده محور بودن تصمیمات، فقدان الگوهای نوآورانه و ناپایداری زیست محیطی مواجه است.

راهبرد پیشنهادی یک نقشه راه سه فازی شامل است. توانمندسازی، با ایجاد پایگاه داده ملی، آموزش ذینفان، تدوین چارچوب سیاستی و حمایت از نوآوری می‌باشد. توسعه بازار، با خوشه‌سازی گردشگری منطقه‌ای، برندینگ محلی، دیپلماسی گردشگری و تأمین مالی هدفمند است. تثبیت پایداری، با طراحی شاخص‌های سنجش پایداری، توسعه فناوری هوشمند و راه‌اندازی اتاق‌های فکر منطقه است.

گذر از صنعت محوری، به اکوسیستم گرایی، نیازمند برنامه‌ریزی سیستمی، رویکرد بین بخشی و مشارکت واقعی جوامع محلی است. این الگو می‌تواند به توسعه پایدار، افزایش تاب‌آوری مقاصد و خلق ارزش افزوده چندسویه در اقتصاد گردشگری ایران منجر شود.

انتهای پیام/

کد خبر 1404012503525
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha