در برخي از نقاط کشور نيز زندگي شباني توام با کوچ موجب شده بود که جمعيت بيشتري بتوانند خود را با شرايط اقليمي سازگار کنند. اما روشن نيست که اين شيوه زندگي جدا از ماوراءالنهر و آسياي مرکزي در فلات ايران از چه زماني اهميت يافته است.

از کاوش هايي که در سالها پيش در جنوب غربي کشور انجام گرفته چنين بر مي آيد که احتمالا زندگي کوچ نشيني در اين منطقه نزديک به 8000 سال پيش پديد آمده است.پروفسور هول در سال 1352 خورشيدي هنگامي که مشغول کاوش تپه باستاني tulaee در جنوب غربي انديمشک بود به طور اتفاقي به جايگاه يک گروه کوچک از چادر نشينان که مربوط به 8000 سال پيش بوده است، دست يافته است.

دو عامل در پيدايش ايلهاي ايران موثر بوده است:اول-به سبب تاخت و تاز اقوام مهاجم مردم شهر نشين بود که گروه گروه شهرها و روستاها را ترک کرده و به کوهستانها پناهنده مي شدند.دوم-طوايفي که به اميد به دست آوردن آب و علوفه به ايران مهاجرت کرده يا اينکه در تعقيب لشکر کشي ها و غيره وارد اين سرزمين شده اند.

توسعه بي نظم کوچ نشيني در فلات ايران به زودي موجب برخورد و کشمکش ميان طوايف عمده ايل نشين گرديد.افزايش روزافزون جمعيت ميان اين قبايل که زاييده سلامت نسبي چادر نشينان و عدم توسعه بيماريهاي واگيردار در ميان آنان بودبزودي بهره برداري از چراگاههاي غرب را به مرحله اشباع رسانيد.مازاد جمعيت کوچ نشين بناچار در قلمرو روستا نشينان اسکان يافتند.از اين رو ايجاد تشکيلاتي منظم و سازماني با يک مرکز رهبري کننده قدرتمند که به رفت و آمد کوچ نشينان در ايل راهها و استفاده آنان از چراگاهها نظارت کند، بيش از پيش محسوس افتاد.

اين امر در نهايت به پيدايي اتحاديه هاي ايلي همانند:قشقاييان بختياريان و ايلات خمسه منجر شد.برخي از اين اتحاديه ها گسترشي استثنايي به خود گرفته و گاهي بيش از يکصدهزار نفر از تيره هاي قومي و گروههاي زباني متفاوت را در بر مي گرفت.

اين اتحاديه ها بر سازماني قدرتمند و پيشرفته تکيه داشتند که استقرار کوچ نشينان عرب ايراني و ترک را به ترتيب از پايين به بالاي دامنه هاي کوههاي غرب تحت ضابطه و نظم در مي آورد. زيرا ايلهاي مختلف بر حسب قابليت جابجايي شان در ارتفاعات مختلف يک کوهستان لايه هاي متفاوت گروههاي دامدار را تشکيل مي داده اند. به اين معني که بلندترين اشکوبهاي کوهستاني در اختيار چادر نشينان ترک بوده است و پايين ترين سطوح محل استقرار چادر نشينان عرب و ايلهاي ايراني معمولا دو حد فاصل ميان اين خلاء را پر مي کرده اند.

تاريخ پيدايش اين اتحاديه ها تقريبا جديد است قشقاييان ترک زبان که ترکيب قومي پيچيده دارند از قرن نهم هجري قمري ظاهر مي شوند. ولي اوج اعتبار آنان به قرن يازدهم يعني زماني مي رسد که اتحاديه ايراني بختياري شکل مي گيرد.

در همين قرن شاه عباس در آذربايجان از ادغام قبايل چادر نشين ترک ايل بزرگ شاهسون را ايجاد مي کند که تعداد سياه چادرها و آلاچيق هاي آنان به شصت هزار بالغ مي گرديده است.ايل خمسه فارس با ابتکار و مساعدت يک بازرگان ثروتمند شيرازي به نام قوام الملک به منظور حفظ راههاي کاروان روي خليج فارس و مقابله با قدرت قشقاييان از ترکيب ايلهاي ترک عرب و ايراني به وجود مي آيد. در دوره اوج قدرت سياسي صفويه اين اتحاديه هاي ايلي نيز از لحاظ سازمان به منتهاي قدرت و اعتبار خود دست مي يابند.

اقدام به يکجا نشين کردن کوچ نشينان که به مراتب ديرتر از ترکيه آغاز شد با ترديد بسيار همراه بود.تا قبل از استقرار سلسله پهلوي پادشاهان ايران که خود اصالتا به جمعيتهاي ايل نشين تعلق داشتند،قرنها با تغيير نقشه پراکندگي جغرافيايي ايلها از آنان ابزاري براي اعمال قدرت سياسي خود ساختند.

پادشاهان صفوي از يک سو اقوام قاجار را که مقيم آذربايجان بوده اند به حدود گرگان کوچانيدند تا تفوق ترکمانان را در شمال شرق ايران متزلزل سازند و از سوي ديگر براي مقابله و جلوگيري از پيشرفت ازبکان به سرزمين خراسان و محافظت اين قسمت از مرز باز و بلادفاع چندين هزار نفر از کوچ نشينان کردستان را با خانواده و گله هاي آنان به شمال خراسان کوچ دادند.

نادر شاه افشار بيش از سلاطين سلف خود سياست اسکان عشاير را دنبال کرد. زيرا در پاره اي از موارد مي خواست در سرزمينهايي که تازه تسخير کرده بود اردوگاههاي نظامي برقرار نمايد و از طرفي احتمال طغيان و شورش ايلها کمتر گردد.

نادر شاه در سال 1143 هجري قمري برابر 1730 ميلادي فرمان داد که پنجاه الي شصت هزار خانوار از چادر نشينان آذربايجان غربي عراق عجم و فارس
به خراسان کوچ کنند و در سال 1145 هجري قمري برابر 1732 ميلادي 60000 تن از ابداليان حوالي هرات را به مشهد نيشابور و دامغان کوچ داد.

در همان سال 3000 خانوار از طايفه هفت لنگ بختياري را به خراسان فرستاد و هنگامي که نادر شاه به تفليس رسيد(1145 قمري=1732 ميلادي) 6000 خانوار از گرجياني را که با اودشمن بودند به خراسان تبعيد کرد.

ايران در سالهاي آخر سلطنت کريم خان زند که مرکز حکومتش در شيراز بود از صلح و آرامشي نسبي برخوردار شد.

ظاهرا در همين دوران کوششي براي اسکان کوچ نشينان آذربايجان شده است. طي فرماني که کريم خان در ذي الحجه سال 1177 هجري قمري برابر 1764 ميلادي به مناسبت انتصاب نجف قلي خان به مقام بيگلر بيگي تبريز صادر کرده است، به او توصيه مي کند که با عشاير شقاقي و ديگر ايلهاي آن منطقه شفقت ورزد و آنان را در مساکن اصلي خود مستقر سازد و کاري کند که به کشت و زرع مشغول شوند.

پس از مرگ کريم خان زند، آقا محمد خان قاجار که در شيراز در اسارت کريم خان بود، گريخت و ايل قاجار را متحد ساخت و فرمانروايي خود را به بيشتر نقاط ايران گسترش داد و بسياري از روساي ايلهاي نواحي مختلف کشور را به اطاعت خود درآورد.آقا محمد خان مرکز حکومت خود را به تهران برد ولي مازندران و گرگان چون گذشته مرکز ايل قاجار باقي ماند و سلسله حاکم پيوندهاي خود را با آن نواحي حفظ کرد و هرگز سرشت ايلياتي خود را از دست نداد.

\"ويليام اوزلي\" نوشته است که فتحعلي شاه همانند ديگر اعضاي خاندان قاجار زندگي گردنده را به زندگي ساکن روستا را به شهر و چادر را به قصر ترجيح مي داد.دکتر فووريه پزشک فرانسوي ناصرالدين شاه نيز در کتاب سه سال در دربار ايران مي نويسد: بايد گفت که ناصرالدين شاه طبيعت ايلياتي را از دست نداده و صحرا گرد حقيقي است.

فتحعلي شاه بسياري از روساي ايلها را معدوم کرد و تني چند را نيز به دربار خويش آورد برخي از ايلها را تجزيه نمود و ديگران را کوچ داد.در دوران سلطنت محمد شاه و بويژه ناصرالدين شاه باز هم از قدرت و نفوذ ايلها کاسته شد در سال 1275 هجري قمري 1896 ميلادي پيشنهادي مبني بر تاسيس وزارتخانه يا شوراي عالي خاص امور ايلها مطرح گرديد، اما بي نتيجه ماند. زيرا هيچ گونه اقدامي در اين مورد به عمل نيامد.

يکي از مناطق مهم کوچ نشيني در قرن نوزدهم ميلادي سرزمين بختياري بود که دولت مرکزي ايلهاي ساکن در اين منطقه را به اسکان در دشتها تشويق مي کرد تا بيشتر به قوانين کشور گردن نهند از اين رو بسياري از عشاير هفت لنگ يکجانشين شدند.

در آغاز قرن بيستم وضعيت و موقعيت ايلها و کوچ نشينان به نحو بارزي دگرگون شده بود.در اين زمان بسياري از روساي ايلها يا به دليل خدمات ديواني و يا بر اثرتوقف در پايتخت به عنوان گروگان با زندگي شهري آشنا شده بودند و عده اي از آنان نيز به خارج سفر کرده بودند، از اين رو اسکان روسا و ساير افراد ايلها فزوني مي يافت و جز در مناطق دور افتاده کوچ نشينان با بقيه جمعيت هم آهنگ مي شدند.

در اواخر حکومت قاجاريه با استخراج نفت در منطقه گرمسير، ايلهاي بختياري قشقايي و عرب و همزمان با گسترش روابط ايران با کشورهاي اروپايي بويژه انگلستان روشنفکران و آزادي خواهان به دنبال اين تغييرات اقتصادي واجتماعي خواهان به وجود آمدن تغييراتي در وضعيت سياسي ايران بودند که حاصل اين حرکت همان جنبش مشروطيت بود سران ايلها بويژه بختياري و قشقايي نيز با نهضت مذکور همراه گرديدند. اين حرکت کوچ نشينان نقطه عطفي در حيات سياسي و نظامي ايلها در تاريخ کشور است.

201/

انتهای پیام/

کد خبر 138606208