تجربه اقامت کوتاه در اقامتگاه ناخدا امینی در قشم

*حمید ضیایی پرور- اقامتگاه ناخدا امینی در روستای طبل در جزیره قشم یکی از 26 اقامتگاه محلی و بومی است که در این جزیره وجود دارد. در جریان سفر مسعود سلطانی فر معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و هیات همراه وی به قشم در روزجمعه 11  اردیبهشت 94 ، ساعاتی را میهمان ناخدا امینی بودیم.

وجود این اقامتگاه در منطقه ای که تا کیلومترها دسترسی به امکانات رفاهی وجود ندارد نعمتی بی نظیر است . وقتی وارد محوطه اقامتگاه شدیم، در همان ابتدا توریستی خارجی را دیدیم که توی محوطه روی صندلی نشسته بود و مشغول مطالعه بروشورهای معرفی قشم بود. رییس سازمان با او به زبان انگلیسی احوال پرسی کرد و مشخص شد او یک توریست آلمانی است.  به گفته ناخدا امینی او تنها توریستی نیست که این روزها میهمان این اقامتگاه است. به گفته وی گاه تعداد توریستهای خارجی به 40 تا 100 نفر در روز هم می رسد. او می گوید نام اقامتگاهش در فهرست اقامت گاه های معتبر جهانی وارد شده و به همین دلیل برای اقامت در این محل، تورهای گردشگری خارجی از ماه ها قبل رزرو می کنند. خودش با خوشحالی تعریف می کند که تلفن هایش هیچ گاه قطع نمی شود و راضی است از اینکه چنین شغلی برای خودش و خانواده اش دست و پا کرده. در پاسخ به هزینه های اقامت در این محل با خنده می گوید برای یک شب اقامت با سه وعده صبحانه، ناهار و شامل فقط 80 هزار تومان می گیرد. بعد هم در پاسخ به این سوال که هزینه را به ریال ایران می گیرد یا دلار می گوید: هر چه بدهند می گیرم. دلار، پوند، ریال. مشکلی ندارم.

این اقامتگاه در واقع مجموعه ای از چند خانه روستایی است که با تدبیر جالبی به هم متصل شده اند و پذیرایی از میهمانان نیز بر عهده اهالی هر خانه است. همه خانه ها نیز متلعق به امینی و فرزندان یا وابستگان او هستند.

غذاها توسط خانم های خانه و به سفارش میهمانان طبخ شده و بر روی سفره های ایرانی در کف اتاق های تمیز مخصوص میهمانان سرو می شود. غذاهایی که عمدتا شامل میگو، ماهی، پلو و ترشی و خرما و ارده است. 

بعد از خواندن نماز جماعت ، سفره  بر کف  اتاق پهن می شود، ناخدا امینی شخصا از سلطانی فر و مومنی مدیر عامل منطقه آزاد قشم و تیم همراه به بهترین وجه پذیرایی می کند و بعد می نشیند کنار ایشان تا درد و دل کند. مشکلاتش را بگوید و تقاضای همراهی و همکاری نماید. امینی البته انسان قانعی است و درخواستهایش آنقدر طبیعی و معمولی است که حتی من و مدیر روابط عمومی منطقه آزاد قشم قول می دهیم آنها را برطرف کنیم. سلطانی فر یادداشتی اختصاصی برای ناخدا امینی می نویسد تا به یادگار بماند.

او می گوید که اقامتگاهش ظرفیت 100 توریست را دارد، خدا را شاکر است که هر روز خانه هایش پر از مسافر است. این کار را سالها است انجام می دهد از 20 سال پیش تا کنون او میزبان میهمانانی بوده که ابتدا به صورت گذری و بعدا با برنامه قبلی به اقامتگاهش آمده اند. سرویس هایی که به مسافران می دهد بسیار تمیز و بهداشتی است، چندین دفترچه سررسید در اتاقش دارد که همه پر از خاطرات و یادداشتهای مسافران است . برخی از این خاطرات خواندنی است اغلب میهمانان از برخورد ناخدا امینی و خانواده اش و غذاهای خوشمزه ای که به آنها داده تعریف کرده اند. در و دیوار اقامتگاه پر از پوسترها و عکس های جاذبه های گردشگری جزیره قشم است از تنگه چاهکوه، دره ستارگان،دره تندیس‌ها و غارنمکدان گرفته تاکارگاه بزرگ لنج سازی و تماشای سواحل زیتون، سیمین، ناز و سوزا ولاک‌پشت‌ها و دلفین‌های مشهور اطراف جزیره به ویژه نزدیکی های جزیره هنگام.

با اینکه هنوز اوایل اردیبهشت است اما گرمای هوا برای ما طاقت فرساست و سعی می کنیم مسیر خانه تا خودرو را سریع طی کنیم. عکسی به یادگار در زیر درخت نخل یا خرما می اندازیم که پر از دانه ها نورس خرما است. به شوخی به دوستم می گویم تا حالا زیر درخت خرما با دانه های سبز نورس عکس نگرفته بودم.از کفش هایی که پشت در اتاق ها است معلوم است که ظرفیت خانه های این اقامتگاه پر است، توی محوطه هم رفت و آمد جریان دارد .

در بازگشت دوباره همان توریست آلمانی را می بینیم که در حال خوردن ناهار است. توی آن گرمایی که ما از آن فراری بودیم با چنان لذتی ناهار محلی را میل می کرد که باعت تعجب ما شده بود. با خودم گفتم تجربه این هوا و شرایط برای کسی که احتمالا بیشتر سال را در سرما زندگی می کند لذت بخش است و شاید او در بازگشت خاطره این هوا و تجربه را برای دوستانش با شوق و حرارت تعریف کند.

در راه بازگشت به این فکر می کنم که ایجاد چنین اقامتگاهی در چنین نقطه ای، محصول یک فکر بکر بوده که حالا برای صاحبش و چندین خانواده دیگر، شغل و برای میهمانانش رفاه و رضایت فراهم کرده است.هنگام سوار شدن بر خودرو، سلطانی فر به من می گوید تا انسان خودش به چنین مکان هایی نیاید و از نزدیک این فضا را تجربه نکند مفهوم اقامتگاه بوم گردی را متوجه نمی شود. من هم بلافاصله این ضرب المثل در ذهنم نقش می بندد که شنیدن کی بود مانند دیدن.

انتهای پیام/

کد خبر 1394021328