حافظ روایی، معتبرتر از حافظ تاریخی است

سیدمحمد بهشتی ایران را تنها کشوری در جهان دانست که در چهارراه‌های آن شعر می‌فروشند و تصریح کرد: «شخصیت روایی حافظ نسبت به شخصیت تاریخی او بسیار به حقیقت حافظ نزدیک‌تر است.»

به‌گزارش میراث‌آریا به‌نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری در نشست بزرگداشت حافظ شیرازی که روز گذشته 22 مهر 96 در محل پژوهشگاه برگزار شد، درباره نسبت شخصیت‌هایی مانند حافظ با موضوع پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری گفت: «یکی از اتفاق‌های جدید در دوران معاصر که مشمول شخصیت‌ها، وقایع و گاه‌های مختلف می‌شود و البته راجع‌به حافظ هم اتفاق افتاده، تلاش فراوان در راستای اعتبار بخشیدن به حافظ تاریخی و خرافه دانستن بقیه است که در همین راستا متخصصان مدام به‌دنبال یافتن قدیمی‌ترین نسخه‌های حافظ هستند تا متوجه شوند کشتی‌شکستگانیم یا کشتی‌نشستگانیم.»

او با اشاره به این تصور که آن‌ها گمان می‌کنند با معلوم شدن این موضوع می‌توان به حافظ تقرّب بیشتری پیدا کرد گفت: «شخصیت‌هایی مانند حافظ دست‌مایه این گروه از محققان و اهل نظر هستند تا مشخص کنند به‌راستی حافظ چه‌کسی بوده است، همچنان که در مورد بسیاری از مکان‌ها، رویدادها و شخصیت‌های دیگر همین کار کم‌وبیش براساس میزان شهرت آنها انجام می‌شود.»

بهشتی با بیان این‌که تلاش زیادی برای منصرف کردن نسل جدید از حافظ قصه‌ها و افسانه‌ها انجام می‌شود، گفت: «این در حالی است که اگرچه شاید به نظر بسیاری این قصه‌ها و افسانه‌ها اعتباری ندارند، اما از دید پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه، اصلا موضوع همین قصه‌ها و افسانه‌ها هستند.»

او در ادامه افزود: «نمی‌توان منکر وجود حافظی بود که در روزگاری به‌دنیا آمده، رشد کرده و شاعری بلندآوازه شده و در شیراز فوت کرده و مقبره او آنجاست؛ اما این یک حافظ است.»

او اظهار کرد: «حافظ در روزگاری که از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یک وضعیتی داشته است زندگی کرده و ما می‌توانیم از طریق اسناد تاریخی موجود و حتی کتاب حافظ وضعیت آن را دوران را تا حدودی بشناسیم.»

او در ادامه به این بیت از حافظ اشاره کرد که «جهان به مردم نادان دهد زمام مراد/ تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس» و گفت: «به‌نظر می‌رسد در این بیت به روزگار حافظ اشاره می‌شود و شاهد اعتراض حافظ به وضعیت روزگارش هستیم، درواقع منظور از جهان همان دنیای پیرامون اوست؛ چراکه او از همه جهان خبر نداشته است.»

بهشتی تصریح کرد: «از همه روزگار ناگواری که حافظ از ان سخن می‌گوید چیزهای کمی برای امروز ما باقی مانده که  یکی از مهم‌ترین آن‌ها حافظ است.»

به گفته او، ما همین امروز حافظ را داریم و فکر نمی‌کنیم حافظ امروزمان، همان حافظی است که یک روز به‌دنیا آمد و در یک روزگار سختی که دولت‌های مستعجل پشت سر هم می‌آمدند زندگی کرد و به آن روزگار اعتراض داشت بلکه ما امروز حافظی را داریم که سخنان نغز، شعر لطیف و غزل آبدار دارد و همه‌اش خوش است.

او با مطرح کردن این پرسش که حافظی که ما با او ارتباط برقرار می‌کنیم، کدام حافظ است گفت: «اگر حافظ، کسی بوده که در روزگاری متولد و در زمانی هم فوت کرده است پس چرا ما می‌گوییم وقتی به شیراز می‌رویم باید به زیارت او برویم و از لغت زیارت استفاده می‌کنیم.»

او با اشاره به این که زیارت به معنای دیدار است گفت: «مگر نه این‌که انسان با موجود زنده دیدار می‌کند، پس کدام حافظ است که ما در شیراز به زیارت او می‌رویم مگر آن حافظ فوت نکرده؟»

به گفته بهشتی، ما با حافظ زنده‌ای دیدار، و ارتباط برقرار می‌کنیم که از دیدگاه ما لسان‌الغیب است و تجربه استثنایی را برای ما به‌بار می‌آورد.

او افزود: «ما در طول زندگی خود مطالب زیادی می‌خوانیم اما همه آنها را معمولا به گونه‌ای می‌خوانیم گویی خطاب به ما نیست؛ به‌طور مثال وقتی \"جنگ و صلح\" را می‌خوانیم گویی این کتاب را نویسنده برای فرد دیگری نوشته و ما از باب استراق سمع این حرف‌های دقیق و سنجیده و ارزشمند را می‌خوانیم.»

او با اشاره به تفاوت دیوان حافظ با سایر کتاب‌ها گفت: «حافظ را هم به دو گونه می‌توان خواند، از باب استراق سمع یا از باب تفأل زدن.»

او افزود: «وقتی به حافظ تفأل می‌زنیم حضور قلب پیدا کرده و مخاطب حافظ می‌شویم و او با ما سخن می‌گوید و مخاطبش قرار می‌گیریم.»

تنها کشوری که در چهارراه‌های آن شعر می‌فروشند

او با طرح این پرسش که چگونه حافظی که یک زمانی به دنیا آمد و در زمانی از دنیا رفت می‌تواند با ما سخن گفته و ما هم سخنانش را جدی بگیریم؟\" گفت: «تقریبا دیوان حافظ در خانه همه ایرانی‌ها وجود دارد و تنها جایی در دنیا هستیم که سر چهارراه‌هایش شعر می‌فروشند و همه این‌ها به‌خاطر نوع ارتباط ما با حافظ است.»

بهشتی  با تأکید بر این که ما حافظ را می‌خوانیم نه از باب استراق سمع بلکه مخاطب او می‌شویم، گفت: «از حافظ تاریخی چنین کارهایی برنمی‌آید او مرد و رفت و ما فقط به کمک اسناد می‌توانیم به نوشته‌های او مراجعه کنیم، اسنادی متعلق به یک دوره تاریخی که دلالت بر همان دوره می‌کند.»

او در ادامه افزود: «این در حالی است که حافظ دیگری هم وجود دارد که سند نیست بلکه چیزی همراه ماست که ما با آن زندگی می‌کنیم همان‌طور که با فردوسی، شیخ بهایی، زیارتگاه‌ها، نوروز و خیلی چیزهای دیگر هم همین حالت را داریم.»

رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری با بیان این که تنها چند شاعر توانسته‌اند به مرتبه‌ای مانند حافظ ارتقا پیدا کنند، از سعدی، عطار، خیام، مولانا، فردوسی و ثنایی نام برد و آنها جزو سرآمدان شعرای ما دانست.

او افزود: «در این زمینه کمیت کار شعرا مهم نیست به‌طور مثال حافظ غزلیاتی زیادی ندارد و چندان پرکار نبوده است با این حال این شعرها باقی مانده‌اند.»

حافظ روایی و حافظ تاریخی

او با اشاره به اعتبار شخصیت تاریخی حافظ، شخصیت روایی او را نسبت به شخصیت تاریخی‌اش بسیار به حقیقت حافظ نزدیک‌تر دانست. 

بهشتی در ادامه افزود: «لازمه حافظه روایی، وجود حافظ تاریخی است و اگر حافظ تاریخی شخصیت بزرگی نباشد حافظ روایی نخواهد شد با این حال این تنها یکی از شروط است و حافظ روایی شروط دیگری نیز نیاز دارد، همانطور که مولانا و فردوسی هم این شروط را دارند.»

او به تلاش در دوران معاصر برای سرکوب و کشتن حافظ روایی به نفع حافظ تاریخی که خودش موجودی مرده است، اشاره کرد و گفت: «اگر ما حرف‌هایی را که درباره حافظ در بی‌اعتباری حافظ روایی گفته می‌شود، باور کنیم همه شاهنامه و حتی همه ادبیات و فرهنگمان را هم باید دور بریزیم چرا که همه شاهنامه هم مشمول همین صحبت‌ها شده و شخصیت‌های آن سند تاریخی ندارند و روایی هستند.»

او افزود: «این که ما هر چیزی را حقیر کنیم در حد جسدی که فقط می‌تواند در عالم طبیعت و ماده موجودیت داشته باشد، دستاورد بزرگی نخواهد داشت و برای انعکاس فرهنگی مانند فرهنگ ایرانی خیلی کوچک است.»

او با اشاره به دیده شدن فرهنگ ایرانی در آیینه حافظ روایی با همه قد و قامتش، شخصیت روایی حافظ را به شخصیت تاریخی او ارجح دانست و گفت: «شخصیت روایی حافظ به حقیقت حافظ بودن او نزدیک‌تر است.»

بهشتی با اشاره به وجود چالش شناخت نسخه صحیح‌تر حافظ، در توضیح علت تفاوت نقل‌قول‌ها گفت: «گاهی به خطای قلم نویسنده‌ها اشاره می‌شود و واضح نبودن نوشته را علت این تفاوت عنوان می‌کنند این در حالی است که گاهی چند بیت یا حتی غزل اضافه شده است بنابراین به نظر می‌رسد باید به دنبال منشأ دیگری به جز خطای قلم بود.»

مردم پدیدآورنده حافظ روایی

رئیس پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری در توضیح تنوع نسخ گفت: «به اعتقاد من شخصیت روایی حافظ و دیوان حافظ روایی را مردم پدید می‌آورند و بسیاری از این موارد دخل و تصرف‌های مردم است چراکه آن‌ها ترجیح می‌دهند به‌گونه خاصی بیتی خوانده شود یا غزلی متعلق به حافظ باشد.»

او غزل موجود درباره امام رضا را سروده حافظ روایی دانست و گفت: «ملت ایران حافظ روایی هستند همچنان که ملت ایران، فردوسی روایی هستند.»

بهشتی با اشاره به مجموعه نقل‌های گردآوری شده توسط مرحوم انجوی شیرازی درباره فردوسی و شاهنامه گفت: «در یکی از نقل‌ها آمده بود \"در شهر ما گفته می‌شود شبی فردوسی خواب حضرت علی (ع) را دید که او فرمان احیای فرهنگ ایرانی را داده است\".»

بهشتی با بیان این‌که این نقل از مردم کوچه و خیابان است، گفت: «از خلال این نقل می‌توان فهمید به باور مردم، فردوسی از سوی فرد بزرگ و مقدسی مانند حضرت علی(ع) مأموریت احیای فرهنگ ایرانی را پیدا کرده است.»

او افزود: «احیای فرهنگ ایرانی به‌عنوان هدف و دستاورد شاهنامه، همان چیزی است که یک متخصص دقیق حوزه شاهنامه هم می‌تواند به ما بگوید و این مورد را مردم هم متوجه شدند ، پس مردمی که این نکات را متوجه می‌شوند می‌توانند از حافظ یا فردوسی یک شخصیت روایی بسازند و این امر حساب و کتاب دارد و نمی‌توان ان را تحقیر کرد و خرافه دانست.»

او بار دیگر حافظ روایی را معتبرتر از حافظ تاریخی دانست و گفت: «پیدا شدن یک سند جدید همه نتایج و باورهای قدیمی را درباره حافظ تاریخی تحت تاثیر جدی قرار می‌دهد.»

او در پایان، روز حافظ را بیشتر از روز حافظ تاریخی، روز حافظ روایی دانست.

حافظ عصاره و نمونه اندیشه شرق

در ادامه نشست احسان‌الله شکراللهی، خوش‌نویس، شاعر و ادیب با ایراد سخنرانی با موضوع تأثیر خوشنویسان بر حافظ پرداخت.

او افزود: «حافظ با مطالعات، تأملات و سیر و سلوکش تبدیل به خلاصه فرهنگ شده و گروهی معتقدند حافظ عصاره و نمونه اندیشه شرق و ماحصل خرد جمعی ملت شرق است.»

او با اشاره به این‌که حافظ فقط بر روی اسلام و ایران تمرکز نداشته، گفت: «او باورها و اندیشه‌ای دیگری را نیز مطالعه کرده و می‌شناخته چنانچه انعکاس باورهای میترایی را می‌توان در اشعار او دید.»

این خوش‌نویس افزود: «خواننده اشعار حافظ به نسبت علاقه خود استنباطی از شعرهای او خواهد  داشت ممکن است فردی او را مقید به دین و شریعت و فرد دیگری او را عارفی به‌شهود‌رسیده بداند.»

شکراللهی گفت: «برخی معتقدند حافظ نه تنها اطلاعات عرفانی داشته بلکه شهود را نیز به صورت ملموس تجربه کرده و گوش و چشم او آنچه را باید می‌شنید و می‌دید، شنیده و دیده است.»

او حافظ را سرحلقه رندان جهان دانست و گفت: «در عین حال زبان حافظ، زبان مردم کوچه و بازار است و به دل مردم می‌نشیند.»

او یکی از ویژگی‌های شعر حافظ را آب‌گونه بودن آن دانست و گفت: «هر فردی می‌تواند در شعر حافظ خود را ببیند و خودش، آرزوها و آمالش را پیدا کند.»

او با بیان این که خوش‌نویس‌ها به حافظ بیش از هر شاعر دیگری اقبال نشان داده‌اند، گفت: «اشعار حافظ نه‌تنها خاصیت نقش‌پذیری دارند بلکه خوش‌ترکیب هستند، از سوی دیگر خوش‌نویس دوست دارد در جامعه تاثیرگذار باشد و سرمشق بدهد و چه ابیاتی برای این منظور بهتر از اشعار حافظ؟»

شکراللهی افزود: «حتی زمانی که خوش‌نویس قصد هدیه دادن به فردی را دارد اشعار حافظ آن‌قدر دلنشین هستند و بر دل مخاطب می‌نشینند که بهترین گزینه خوش‌نویس‌ها باشند.»

در پایان نشست داریوش ذوالفقاری، رئیس پژوهشکده زبان‌شناسی کتیبه‌ها و متون با موضوع سنجش متن کتیبه‌های حافظیه با دیوان حافظ به ایراد سخنرانی پرداخت و تفاوت‌های بین کتیبه‌های موجود در حافظیه با اشعار دیوان را تشریح کرد.

انتهای پیام/

کد خبر 1396072322