بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، رضا میرمبین پژوهشگر و مدرس دانشگاه با تشریح موضوع «هنرهای سنتی از دیدگاه فلسفۀ هگل»، هگل را فیلسوفی بسیار مشهور دانست که در عین شهرت، ناشناخته باقی مانده یا از منظرهای خاص مورد تفسیر قرار گرفته است.
او با بیان اینکه یکی از جنبه های دستگاه فکر هگل، فلسفۀ هنر وی است که به اندازۀ همان دستگاه، سنگین و سخت یاب طراحی شده افزود: «برای درک این بحث باید تقسیم بندی هگل از تاریخ را مد نظر داشت.»
این پژوهشگر تصریح کرد: «هگل که فیلسوفی غربی در معنای تفکری محسوب می شود تاریخ جهان را به سه بخش باستان، یونان و یونانی مآبی و دورۀ ژرمانیک (عصر مسیحی اروپا) تقسیم می کند و همین تقسیم بندی را برای فلسفۀ هنر خود به کار می بندد.»
به گفت او، هگل هنر دورۀ باستان را «هنر سمبلیک» می نامد و آن را به شش دورۀ درونی تقسیم می کند که عبارت از پارس (ایران باستان)، هند، مصر، مزامیر یهود، وحدت وجود شرقی با محوریت اشعار فارسی، ترکی و عربی و در نهایت تشبیه، استعاره و تمثیل است.
او با تشریح هر یک از این موارداظهار داشت: «تمام این مباحث برای این مطرح شد که شناختی نسبی و اندک نسبت به فلسفۀ هگل حاصل شود و بتوان از دیدگاه چنین فلسفه ای هنرهای سنتی را مورد مداقه قرار داد.»
میرمبین با بیان اینکه هنرهای سنتی نیز مبحثی است به غایت پیچیده و در عین حال گسترده که از جوانب گوناگونِ تقدس باور تا تکنیک محور، قابلیت تعریف و تفسیر داردتصریح کرد: «اغلب افرادی که با فلسفۀ هگل آشنایی دارند هنگام رویارویی با هنرهای سنتی بی درنگ این هنرها را تحت عنوان هنر سمبلیک رده بندی کرده و در نتیجه، آن ها را فاقد شاخصه های هنر راستین قلمداد می کنند.»
او گفت: «بحث اصلی در این سخن این است که می توان برخی از هنرهای سنتی خاص مانند معماری، نگارگری و موسیقی (با احتیاط) را نه تحت عنوان هنر سمبلیک، بلکه تحت عنوان هنر رمانتیک- در معنای هگلی- دسته بندی کرد چرا که معماری سنتی نیز انسان محور بوده و برای تجمع انسان ها (مساجد) و ادارۀ امور آن ها (کاخ ها) برپا شده که از این لحاظ با ابنیۀ قرون وسطی که در دورۀ ژرمانیک هگلی واقع شده؛ شباهت دارد.»
این مدرس دانشگاه درمورد نگارگری نیز اظهار داشت: «سرشت ذاتاً فیگوراتیو این هنر، به علت رئالیست نبودنش، آن را از هنر سمبلیک دور می کند و به خصوص در برخی از مکاتب مانند بغداد و ایلخانی به نقاشی مسیحی قرون وسطی نزدیک می سازد و از این روی آن را در موارد تماتیک (موضوعی) به کارکردهای انسانی مانند رزم و بزم و شکار و معاشقه مرتبط می سازد.»
این پژوهشگر افزود: «موسیقی سنتی نیز به خصوص موسیقی مقامی، علی رغم بدوی بودنش، از آنجا که مستقیماً در خدمت بیان انسانی و نیازهای روحی وی قرار دارد، می تواند تحت عنوان هنر رمانتیک هگلی دیده شود.»
او در پایان تصریح کرد: «حاصل سخن اینکه این سخنرانی حاضران را دربارۀ امکان رده بندی معماری سنتی، نگارگری و موسیقی سنتی تحت عنوان \"هنر رمانتیک هگلی\" دعوت به تفکر می کند.»
محمد مهدی کریمی دیگر سخنران این نشست به بررسی «هنرهای سنتی از نظرگاه جاویدان خرد» پرداخت و گفت: «با تتبع و تغور در آثار غنی و مبسوط شارحان اصلی جاویدان خرد، یعنی اندیشمندان و حکیمانی چون: رنه گنون، آناندا کوماراسوامی، فریتیوف شوان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و سید حسین نصر، با محوریت استحصاء اصول موضوعه هنرهای سنتی از نظرگاه جاویدان خرد، اجمالاً می توان اصول دوازده گانه ای را تحصیل و تبویب کرد.»
انتهای پیام/