بهگزارش میراثآریا متن این گفتوگو بهشرح زیر است:
صنعت گردشگری پس از صنعتهای نفت و خودرو در رتبه سوم قرار دارد. اقتصاد خیلی از کشورهای دنیا براساس گردشگری میچرخد و سود سرشاری برای دولت و مردم دارد.
ایران بهعنوان یک کشور چهار فصل مطرح میشود و ظرفیتهای گردشگری بسیاری در هر استان دارد که متاسفانه این پتانسیل اقتصادی و درآمدزا برای مردم و دولت، طی سالهای گذشته مغفول مانده است و در حال حاضر هم آنطور که باید به آن توجه نمیشود.
در همین باره با ولی تیموری، معاون گردشگری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی درباره آخرین وضعیت گردشگری کشور به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن در ادامه آمده است.
گردشگری با چه مشکلاتی مواجه است؟
بزرگترین چالش گردشگری کشور در بعد داخلی و خارجی عدم اطلاعرسانی و ناشناسانده ماندن فضاهای گردشگری کشور است و به این چالش موضوع ایرانهراسی نیز که در خارج از کشور دنبال میشود، باید اضافه کرد.البته نحوه همکاری ما با مطبوعات و رسانهها میتواند کمک کند که بتوانیم در ابعاد مختلف پتانسیلهای گردشگری را به مردم بشناسانیم.
بزرگترین معضل گردشگری کشور را میتوان با همکاری دستگاههای مختلف و از سوی ارتباط با رسانهها حل کرد. هنگامی که در کشور یک تعطیلی اتفاق میافتد، فقط نقاط خاصی مورد استفاده گردشگران داخلی قرار میگیرد و مابقی مراکز گردشگری کشور از نعمت حضور گردشگران و مسافر برخوردار نمیشوند و این موضوع بیانگر این است که در حوزه اطلاعرسانی داخلی هم ما موفق نبودهایم.
ما در شرایطی هستیم که در حوزه گردشگری از نظر ارتباطات با مشکلات متفاوتی از جمله بودجه مواجه هستیم و تبلیغات، اطلاعرسانی و بازاریابی در بدترین شرایط قرار گرفته است و عملاً هیچگونه هزینهای را در این بخش انجام نمیدهیم.
بنابر این این اذعان ما درست است که بزرگترین چالش ما ناشناخته بودن است و از سویی دیگر هیچ بودجه و اعتباری برای این کار و تبلیغات نداریم و طبیعتاً باید از آنهایی که در این حوزه داوطلبانه عمل میکنند، کمک بگیریم و این یک ضرورت محسوب میشود.
مزایای تبدیل شدن سازمان به وزارتخانه در بُعد گردشگری چه بوده است؟
این که سازمان تبدیل به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شد، یک قدم مثبت است و طرح آن سالیان سال مطرح شده بود. همیشه این مطالبه وجود داشته است و از ناحیه مجلس و افراد حرفهای صنعت گردشگری پیگیری میشد که این جایگاه بالا برود که نهایتا با پیگیریهای صورت گرفته سازمان تبدیل به وزارتخانه شد و آن را مثبت ارزیابی میکنیم ولی نباید این تغییر صرفاً در حد اسم و کلمه باشد و باید نگاه جدیتری به این موضوع داشته باشیم.
وقتی نگاهها این بوده که صنعت گردشگری ارتقاء پیدا کند بنابراین نوع نگاهها هم باید به این موضوع ارتقاء پیدا کند. در صنعت گردشگری امروزه هر چقدر هزینه کنیم ما آن را هزینه نمیدانیم بلکه یک نوع سرمایهگذاری است و با کمترین عدد قطعاً بیشترین سودآوری را خواهیم داشت.
منافع این سرمایهگذاری قطعاً به جیب آدمهای خاصی نمیرود و منافع آن آنقدر گسترده است که مانند شبکههای مویرگی از روستاهای دوردست تا پایتخت را شامل میشود.
وقتی صحبت از گردشگری میکنیم به صورت مستقیم و غیرمستقیم در اشتغال و درآمدزایی تأثیر دارد به عنوان مثال هر گردشگر 11 شغل را درگیر میکند و این موضوع حجم گسترده اشتغال را نشان میدهد.
بنابراین ارتقای سازمان به وزارتخانه یک اقدام خوب بوده و امیدواریم جایگاه گردشگری را از نظر ارتباطات و سیاستها بالاتر ببینند و مشکل ما تنها این نیست که بودجه و اعتبار کم است، ولی این مسأله است که باید نوع نگاه، نگرش و اراده ملی در حوزه گردشگری داشته باشیم و ما به دنبال این ارتقاء هستیم.
تا این اراده ملی شکل نگیرد، دنیایی از اعتبار هم داشته باشیم قطعا در حوزه گردشگری به جایی نخواهیم رسید. بنابر این باید بپذیریم که گردشگری محور توسعه کشور است و بنده به عنوان یک متخصص در حوزه گردشگری عمیقاً اعتقاد دارم که مزیت و محور توسعه این کشور گردشگری است و در ابعاد روستایی و شهری جایگاه بالایی گردشگری دارد.
برای گردشگری باید تسهیلگر باشیم و حلقههای گردشگری به عنوان یک زنجیره به یکدیگر چسبیده است و زمانی کامل میشود که تمامی این حلقهها در کنار یکدیگر قرار بگیرند و یکی از این حلقهها گردشگری است. اگر یک نفر از خارج از کشور تصمیم به سفر به ایران بگیرد وزارت امور خارجه، رایزنان فرهنگی، مرزداران، گمرک، پلیس و ... تا اینکه وارد کشور شود، در این حلقه و زنجیره تأثیرگذار هستند تا اینکه فردی که به داخل کشور به عنوان گردشگر میآید با رضایت کامل از کشور خارج شود و ما اعتقاد داریم اگر هر فردی راضی از کشور برود میتواند 6 تا 7 نفر را هم تشویق کند که به ایران سفر کنند و اگر هم ناراضی از کشور خارج شود 11 تا 13 نفر را از سفر به ایران منع میکند.
البته تعداد زیادی از افرادی که سفر به ایران کردهاند و در حال برگشت راضی بودند بیشتر دیدهام.
چه اقدامات زیربنایی در حوزه گردشگری اتفاق افتاده است؟
آخرین وضعیت گردشگری ایران به این شکل است که ما از اول انقلاب اعلام کردهایم نه شرقی و نه غربی و گفتهایم میخواهیم مستقل باشیم و همین موضوع نیز حاشیههای سیاسی را برای ما وجود آورده که بخشی از آن بینالمللی است و وقتی بخواهید مستقل عمل کنید قطعا اذیتتان خواهد کرد و بعضی از این اذیتها نیز از حالت عادی عبور میکند و جنبههای غیر اخلاقی پیدا خواهد کرد.
در صنعت گردشگری اخلاق گردشگری بسیار حائز اهمیت است و همه کشورهایی که عضو سازمان جهانی گردشگری هستند این موضوع را امضا و تأیید کردند و عنوان کردند راههای رفت و آمد مردم کشورها باید تسهیل شود ولی متأسفانه کشور آمریکا به این موضوع توجه نکرده و عنوان کرده که هر کسی وارد ایران شود برای رفتن به کشور آمریکا دچار مشکل خواهد شد و این موضوع خلاف نرمهای بینالمللی و اخلاق حرفهای گردشگری است.
مجموع این اتفاقها باعث شده بعد از خروج آمریکاییها از برجام در میزان ورودی گردشگری به کشور و بازارهای سنتی در غرب دچار چالش شویم و عملاً سخت میشد که گردشگری کشور به سمت اتفاقهای خوبی پیش برود ولی ما بلافاصله سیاستهایمان را عوض کردیم و به سمت کشورهای منطقه و پیرامونی خودمان در حوزه گردشگری رفتیم.
به لحاظ تحریمهای صورت گرفته پروازهای مستقیمی از دیگر کشورها به کشور ما انجام نمیشد و این موضوع امروزه در حوزه گردشگری یک فاکتور مهم است و ما آن را از دست داده بودیم و بنابر این ورودمان به کشورهای پیرامونی افزایش یافت و این موضوع را مورد بررسی قرار دادهایم که اگر پروازهای خارجی به کشور نداریم از طریق مرزهای زمینی امکان به جذب گردشگر کنیم. بنابر این سیاستها به این سمت رفت و با کشورهای منطقه به تعامل و همکاری خوبی رسیدیم و در یکسال گذشته که کمیته فنی مشترک بین ایران و عراق برگزار شد و بنده نیز سه سفر به آذربایجان داشتم که در حال حاضر ما بیشترین گردشگران را از این دو کشور میگیریم و با کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله عمان هم در حوزه گردشگری بیشتر تأمل و همکاری خواهیم خواهیم داشت.
تورهای آشناسازی در مناطق مختلف برگزار شده است و با کشور ترکیه نیز صحبتهای مهمی در حوزه گردشگری داشتهایم و قرار شده به این سمت برویم که تبادل گردشگر دو طرفه باشد و این اتفاق هم افتاده است و عملاً در سال گذشته 300 تا 400 نفر گردشگر ترکیهای در روزهای مختلف داشتهایم که الان به یک میلیون نفر رسیده است و این تغییر سیاستها کمک کرد که اتفاق بدی که در حوزه تحریمها در بخش گردشگری داشت شکل میگرفت، از سویی دیگر جبران شود.
سال گذشته بارها اعلام شد که ورود گردشگر به کشور 52.5 درصد نسبت به سال قبلتر آن افزایش یافته و همین روند رو به رشد را در سال جاری نیز داشتهایم و در 7 ماهه گذشته امسال 6 میلیون گردشگر وارد کشور شدند که 24.30 درصد رشد گردشگر داشتهایم که نسبت به مشابه سال قبل از بعد گردشگری افزایش یافته است.
در بعد گردشگری داخلی هم چالشی که مطرح کردهام به عنوان یک مسأله اساسی دنبال خواهیم کرد و ساماندهی سفر را اجرایی میکنیم و ما به دنبال این هستیم که مردم فقط به یک نقاط خاص از کشور سفر نکنند و جاهای دیگر را هم بروند ببینند و از فضاهای گردشگری کشور در اقصینقاط بازدید کنند.
به عنوان سیاست اصلی توضیح سفر در کشور را در حوزه گردشگری داخلی پیگیری کردیم و با ابزارهایی که در اختیارمان بود فرآیند اطلاعرسانی را مشخص کردیم و به استانها چارچوبهایی را ارائه دادیم که بر اساس آن عمل کنند.
باید برای گردشگری سایت و سامانه اطلاعرسانی دقیقی داشته باشیم و حتی جشنوارههای محلی و استانی نیز برای جذب گردشگر بسیار کمک میکند و پیگیری کردیم که هر استان و شهر متناسب با شرایطی که دارد جشنوارههای محلی برگزار کند تا مردم نیز از این جشنوارهها بازدید کنند و به نوعی موجب جذب گردشگر شود.
به عنوان پایلوت مسیر شمالغرب کشور را به عنوان یک مسیر گردشگری معرفی کردهایم و امیدواریم به یک مسیر جدید گردشگری خوب تبدیل شود چرا که پتانسیلهای لازم را از نظر گردشگری دارد و حتی میتواند تبدیل به مسیر گردشگری بینالمللی شود چرا که آنجا ما تنوع اقوام، فرهنگها و فضاها را داریم.
ما با شهرداران، فرمانداران و استانداران جلساتی در خصوص توضیح سفر و سیاستهای جدید در این حوزه داشتیم و برای این کار مقامات محلی را مورد هدف قرار دادهایم و هر جایی که مقامات محلی پای کار آمدند گردشگری آنجا به خوبی جواب داده است و در طول یکسال و نیم گذشته هر ملاقاتی با مسؤولان داشتهام از گردشگری و مزایای آن گفتهایم و مدلهای مختلف گردشگری را توضیح دادهایم.
در همین راست طرح رتبهبندی شهرهای گردشگری را پیاده کردهایم و برای 5 شهر به صورت پایلوت اجرایی شده است تا شهرها با یکدیگر در حوزه گردشگری رقابت داشته باشند و هر شهر بر اساس شاخصها از نظر گردشگری و میزان رضایت و استقبال از گردشگران رتبهبندی میشود.
همه شهرهای کشور از منظر گردشگری و میزان گردشگرپذیری باید خود را آماده کنند و معیارهای لازم را برای گردشگرپذیری روستاها ارائه دهند.
گردشگری روستایی این روزها رونق گرفته است چرا که در روستاهای ما آداب و رسوم خاص خود را دارد و ما باید از پتانسیلهایی که داریم به خوبی استفاده کنیم چرا که 4 اثر ثبتشده جهانی در حوزه گردشگری داریم و با 5 کشور هم هممرز هستیم بنابر این باید فضا را برای ورود گردشگر حتی از مرزهای خود آماده کنیم.
در حال حاضر تمامی استانهای ما در بعد گردشگری داخلی و بینالمللی جهش مثبتی داشتهاند و در سفری که بنده به آذربایجان داشتم مشاهده کردم که تورهای ایرانگردی در آژانسهای آنها هم مورد توجه قرار گرفته است.
همه روستاهای ما میتواند بر اساس نوع نگاه و آمادگیهایی که دارند در حوزه گردشگری فعالیت کنند و ما دیگر تفکیکی برای روستاها نداریم که کدام روستا میتواند گردشگر داشته باشد و کدام روستا نمیتواند بلکه همه روستاها در این حوزه میتوانند ورود کنند و حتی رتبهبندی خواهند شد.
البته اقدامات ما در حوزه گردشگری هنوز کافی نیست ولی گردشگری در حوزه داخلی نشاط بیشتری از بینالمللی گرفته است.
80 میلیون جمعیت کشور ماست و اگر یک تحرک سفر و گردشگری در بین مردم اتفاق بیفتد قطعاً اقتصاد آن متحول خواهد شد. گردشگری داخلی باعث شناخت اقوام، مذاهب، فرهنگ و دیگر موارد میشود و در نهایت همه اینها هویت ملی ما را منسجمتر میکند.
در حوزه گردشگری خارجی نیز به دلیل تحریمهای صورت گرفته شاهد کاهش گردشگر به داخل کشور بودیم و با عدد منفی 38 درصد مواجه بودیم و در حال حاضر و با گذشته حدود یکسال و نیم توانستهایم این عدد را از منفی به مثبت تبدیل کنیم و یک توازنی بین گردشگر ورودی و خروجی ایجاد شده و در حال حاضر گردشگر خارجی از کشور ما نیز افزایش یافته است چرا که آژانسها هم در این حوزه فعالتر شدهاند و آثار تحریمها هم کمرنگتر شده است.
در حال حاضر ما با 10 کشور بیشترین گردشگر را تبادل میکنیم و یک رابطه دو سویه بین گردشگرپذیری و اعزام گردشگر به کشور آنها وجود دارد.
اقدامات زیربنایی گردشگری باید در کشور ما اتفاق بیفتد که یکی از آن سند توسعه گردشگری است. ما تا کنون دو سند گردشگری داشتهایم که یکی از آن برای قبل از انقلاب است و دیگری در سال 80 تدوین شده و بعد از آن هیچگونه سند گردشگری نداشتهایم. با توجه به اینکه گردشگری نیاز به یک نقشه راه دارد بنابراین اقداماتی صورت گرفت تا سند توسعه گردشگری جدید بر اساس نیازهای کشور تبیین شود و در این حوزه با سازمان جهانی گردشگری و یونسکو نیز ارتباطاتی برقرار کردیم و این سند توسعه گردشگری کشور را تبدیل به یک پروژه بینالمللی کردهایم تا از تجارب کشورهای دیگر در این حوزه استفاده کنیم. ما به هر حال عضو سازمان جهانی گردشگری هستیم و به آنها حق عضویت پرداخت میکنیم بنابر این باید از مشورتهای فنی آنها نیز استفاده کنیم.
دبیرکل سازمان گردشگری جهانی در همین خصوص نیز به زودی وارد ایران میشوند تا بتوانیم با حضور وی سند گردشگری کشور را به خوبی تدوین و ابلاغ کنیم. البته ما 5 پروژه بینالمللی در حوزه گردشگری داریم و با انجام این برنامه ملی میتوانیم این 5 پروژه را نیز پیگیری بهتری کنیم.
مشاوران سازمان جهانی گردشگری به ایران آمدهاند و بازدیدهایی را داشتهاند و گزارشهای اولیه در این خصوص ارائه شده است. در حال حاضر فرآیندهای کار ما نهایی شده و از 2 آذر 98 مشاوران گردشگری یونسکو در ایران مستقر میشوند و تدوین نقشه راه گردشگری کشور برای افق 10 ساله آغاز خواهد شد. که برابر برنامهریزیهای صورت گرفته ظرف 6 ماه به اتمام میرسد و این یک اقدام کلان بود که تا به امروز صورت گرفته و ما در انتخاب مشاوران گردشگری خارجی هم تلاش کردیم که بهترین آنها انتخاب شود و در این حوزه صاحبنظر باشند.
در ابتدای آذر ماه کار تدوین شروع میشود و برند ملی گردشگری کشور مانند پرچم ملی است و ما این برند را نداشتیم و هر کس با لگوی خود و برند خود اقدام به جذب گردشگر میکرد و با شعارهای مختلفی در نمایشگاهها حضور پیدا میکردیم بنابر این به این سمت رفتهایم که برند و شعار یکدستی برای گردشگری داشته باشیم که هویت ملی ما را نشان بدهد. در بخشی از برندسازی نیز موضوع استانداردسازی خدمات گردشگری مورد توجه قرار میگیرد.
تلاش خواهیم کرد که تا دهه فجر امسال برند ملی گردشگری کشور رونمایی شود که این برند را صنعت گردشگری ما نداشت.
با توجه به اینکه گردشگری یک علم و حرفه جدیدی است بنابر این ما نیاز به نظام جامع آموزشی گردشگری در کشور داریم و نیاز داریم که تجربیات و مهارتهای لازم را در حوزه گردشگری کسب کنیم بنابر این با وزارت علوم و تحقیقات مذاکراتی داشتهایم که در این حوزه نیز بتوانیم اقدام کنیم و در قالب سند توسعه نیز بگنجانیم.
یک اتفاق خوبی که در حوزه گردشگری اتفاق افتاده ایجاد حسابهای اقماری گردشگری است که جایگاه گردشگری در اشتغال و درآمدزایی را مشخص میکند و این یک نوع شبکه است که هزینهکرد گردشگران و ارتباط آن با اشتغال را ایجاد خواهد کرد و چون هزینههای آن متنوع است باید به حسابهای ملی وصل شود و در تولید ناخالص ملی و نقش درآمدی که دارد، مشخص باشد. در حال حاضر آشفتگی در بخش آمار و ارقام گردشگری داریم و تنها راهش این بوده که حسابها و درآمدهای گردشگری مشخص شود.
در همین خصوص مطالعاتی سالهای قبل انجام شده بود که آن را به روزرسانی کردیم و در یکسال گذشته با مرکز ملی آمار و بانک مرکزی نیز قراردادی بستیم که استقرار حسابهای اقماری را انجام بدهد و یکی از مهمترین کارهای زیربنایی ما همین موضوع بود.
با توجه به بحث بودجه و منابع محدودی که داریم یک کارشناسی علمی و حرفهای صورت گرفت و کشورها را از نظر گردشگری کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت که میتوانند بازار هدف کشور ما باشند طبقهبندی کردیم و این نیز یکی از کارهای زیربنایی و مهمی بود که اتفاق افتاد و بعد از سالها استراتژی بازاریابی گردشگری ما در سه سطح مشخص شد و علاوه بر این برای 10 بازار مهم برنامه عملیاتی نوشتهایم تا اینکه چه کارهایی باید صورت بگیرد.
در برنامه ششم توسعه نیز تکلیفهایی برای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایجاد شده بود که بخشی از آن باقی مانده بود که توانستیم آن را اجرایی کنیم و راهبردهای کلان گردشگری را در قالب یک سند آماده کردهایم و بعد از اینکه در سازمان برنامه و بودجه تأیید شد در دولت هم مورد تأیید قرار گرفت و به کمیسیونهای اصلی تصویب و ابلاغ شد که یک نوع سند بالادستی برای توسعه گردشگری کشورمان محسوب میشود.
میتوان گفت یکسال فشرده و پر مشغلهای را در حوزه گردشگری پشت سر گذاشتهایم و همین روند میتواند کمک کند که در آینده گردشگری بهتری در بعد داخلی و خارجی در کشور داشته باشیم.
چه مقدار در حوزه گردشگری درآمدزایی داشتهایم؟
در پایان سال 2018، عددی که سازمان جهانی گردشگری اعلام کرد این بود که به ازای ورود یک گردشگر در منطقه که کشور ما جزو منطقه جنوب غرب آسیا بر اساس تقسیمات گردشگری جهانی قرار دارد که کشورهایی مثل پاکستان، کامبوج و بنگلادش در این منطقه هستند 1485 دلار به ازای هر گردشگر هزینه میشود و این یک عدد قابل تأیید بینالمللی است. ما 7 میلیون و 800 هزار گردشگر در سال گذشته داشتهایم و اگر این تعداد را ضربدر 1485 دلار کنیم درآمد مستقیم آن محاسبه میشود.
در 7 ماهه گذشته نیز 6 میلیون گردشگر خارجی به داخل کشور آمدند که هر کدام 1485 دلار هزینه کردهاند.
این تنها درآمدهای مستقیم آن است و ما باید حسابهای اقماری را راهاندازی کنیم تا بتوانیم در کل هزینههای مربوط به این موضوع را برآورد داشته باشیم.
در حوزه گردشگری داخلی نیز دنبال این بودهایم که توزیع سفر مناسبی اتفاق بیفتد و به جای اینکه همه در تعطیلات به شمال بروند به سایر شهرها نیز مسافرت کنند چرا که ما یک کشور 4 فصل هستیم و از نظر ظرفیتها چیزی کم نداریم و این موضوع به عنوان یک سیاست به همه استانها اعلام شده است.
در عرصه داخلی استانها با توجه به نوع جاذبههایی که دارند مقاصد گردشگری کشورهای مختلف را مشخص کردیم به عنوان مثال این استانها با توجه به بعضی از ظرفیتها مقاصد گردشگری کشورهای عربی هستند یا آسیای میانه.
بنابر این با توجه به نوع جاذبهها تبلیغات و ظرفیت اطلاعرسانی انجام شد و در جلسات به این موارد اشاره کردهایم.در ابتدا زیرساخت گردشگری زیاد مورد توجه نیست چرا که اگر بتوانیم با تبلیغات درست خودمان را معرفی کنیم با ورود گردشگر زیرساختهای ساختمانی و عمرانی نیز رفع خواهد شد و اگر تقاضا وجود داشته باشد قطعاً زیرساختها درست میشود.
در حال حاضر ما نوع تبلیغات را از پوستر و بنر زدن عوض کردهایم و به سمت کلیپ و شبکههای اجتماعی پیش رفتهایم و همچنان باید در حوزه توزیع سفر به عنوان یک سیاست اصلی پیش برویم.
چه تسهیلاتی برای گردشگران داخلی در نظر گرفتهاید؟
بر اساس مطالعات صورت گرفته مقصد عمده گردشگران ما به سمت روستاهای کوچک است و میتوان گفت بالای 95 درصد مسافرتها و گردشگران داخلی کشور به سمت روستاها و مناطق طبیعی شهرهای کوچک سفر میکنند. به نظر بنده قبل از اینکه بخواهیم تسهیلات و زیرساخت بدهیم باید سلایق گردشگران را بدانیم به عنوان مثال برای گردشگر داخلی اگر هتل 5 ستاره در روستاها بسازیم قطعا جواب نمیدهد و مقرون به صرفه نیست بنابر این به سمت اقدامات کم هزینه و پر بازده پیش رفتهایم که مسافران بتوانند در آن روستا با هزینه کمتری بمانند و از خدمات آن استفاده کنند. چرا که هزینه رفت و آمد و هتل در شهرها بالاست.
بنابر این با خانههای بومی توانستهایم فضاهایی در روستاها ایجاد کنیم که مسافران بتوانند راحت از خدمات سفر در آنجا استفاده کنند و تسهیلاتی نیز به آن خانههای بومی از طریق گردشگری ارائه میشود. ما با این نگاه زیرساختها و تسهیلات را به مناطق کوچک و روستایی بردهایم تا سفر برایم مردم ارزانتر تمام شود و براساس سلیقه آنها پیش برود البته در گذشته کارت سفر و موارد دیگر وجود داشت که امروز استفاده نمیشود و میتوان گفت این طرحها شکست خورده است.در گردشگری داخلی یکی از مشکلات این است که سفرها انفرادی انجام میشود و این یعنی هر کس خودش با وسیله نقلیه یک سفری را انجام میدهد که سیاستگذاری خاصی ندارد، آسیب آن به محیط زیست بیشتر است و دیگر موارد. بنابر این باید سفرها هدایتشده پیش برود و راهنما مسافران داشته باشند تا آسیبها نیز کمتر شود.
این در حالی است که وقتی یک تعطیلات پیش میآید همه به شمال میروند در صورتی که ما در آنجا تراکم جمعیت لازم را داریم و به آژانسها اعلام کردهایم که سفر را به مناطق دیگر ببرند و در این حوزه تسهیلاتی ارائه خواهیم کرد.
به استانداران نامه نوشتهایم که در راستای ارزانسازی سفر و توزیع آن دو بسته سفر مناسب و با کیفیت و نرخ خوب ارائه بدهند و هر استان نیز دو پکیج آماده کرده است و با صدا و سیما اعلام کردهایم که این پکیجها را ارائه دهند تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند.
چه برخوردی با سایتهای گردشگری غیرمجاز دارید؟ و مردم چگونه میتوانند سایتهای گردشگری غیرمجاز را با اصلی تشخیص بدهند؟
ما به عنوان متولی گردشگری میگوییم هر کس میخواهد در حوزه گردشگری فعالیت کند و ما قرار است جوابگوی آن باشیم باید از ما مجوز دریافت کند و فعالیت خود را تحت کنترل و نظارت ما انجام دهد و به نظر میرسد این حرف منطقی هم باشد.ولی اینکه برخی از سایتهای گردشگری فعالیت میکنند و ما از فعالیت آنها اطلاعی نداریم و مجوزی هم از ما دریافت نکردهاند باید مورد بررسی قرار بگیرد.
در سالهای گذشته فرآیند صدور مجوز برای سایتهای گردشگری را طراحی کردهایم و شروع به کار کردیم حدود یکسال هم مجوزها را ارائه دادیم و به همین روال نیز کار انجام میشد و فردی را که در حوزه گردشگری کار میکرد را تأیید میکردیم و اگر فعل و انفعالات مالی لازم را انجام میداد نماد اعتماد الکترونیکی را هم از مرکز توسعه تجارت میگرفت و به نظر این مسیر منطقی بود که گردشگری از نظر تخصصی تأیید میکرد و توسعه تجارت هم نماد الکترونیک میداد.
در یکسال گذشته مرکز توسعه تجارت الکترونیک از این توافقی که داشتیم بیرون آمد و آن را قبول نکرد و اعلام کرد که در حوزه خدمات الکترونیک باید خودش مجوز بدهد و این را در هیأت مقرراتزدایی تبدیل به یک مصوبه کرد که قانونی است و عملاً گردشگری را از حوزه خدماترسانی در فضای مجازی حذف کردند و در حال حاضر ما فرآیند اینکه یک فرد در حوزه گردشگری در فضای مجازی کار میکند و با چه فرمولی رصد و پایش میشود و ارتباطش با مسافر ارائه کننده خدمات چگونه باشد همه آن را در قالب شیوهنامه آماده داریم و سامانه آن را طراحی کردیم و یکسال هم مجوز دادیم اما از نظر حقوقی الان بنده نمیتوانیم به خاطر آن مصوبه مقرراتزدایی به این موضوع ورود کنم.
این موضوع را پیگیری کردیم و مکاتبهای با معاونت حقوقی ریاست جمهوری داشتم و آنهایی که در بخش سایت دارند فعالیت میکنند ممکن است مجوز مرکز توسعه را دارند ولی از نظر ما مجاز نیستند و گردشگری هیچگونه شناختی و شناسنامهای از آنها ندارد ولی شکایت مردم از آن سایت به سمت ما میآید ولی کاری نمیتوانیم بکنیم چرا که از ما مجوزی دریافت نکردند. در حال حاضر شیوهنامه صدور مجوز و نحوه فعالیت ما برای کسب و کارهای اینترنتی آماده است اما اینکه مصوبه مقرراتزدایی عملاً فقط آنهایی که در قالب شرکت خدمات مسافرتی و فضای فیزیکی کار میکنند مجوز آن را به ما داده است و آنهایی که دفتر کار ندارند و در فضای مجازی فعالیت میکنند ما هیچ نقشی نداریم و این موضوع را داریم پیگیری میکنیم تا به نتیجه برسد.
مردم چطور میتوانند آژانسهای مسافرتی متخلف را معرفی کنند؟
آنهایی که از ما مجوز دارند اگر حقی را ناحق کرده باشند در صورتی که به ما شکایتی شود بر اساس آن شیوهنامه مورد بررسی قرار میگیرند و با متخلف برخورد میشود و از طریق شماره 09629 نیز میتوانند مردم شکایتهای خود را اعلام کنند و بلافاصله مورد بررسی قرار میگیرد.
ما سامانهای را به نام VISITIRAN.IR راهاندازی کردهایم که این سامانه به زبانهای فارسی، انگلیسی و چینی قابل رویت است و به زودی زبانهای روسی و عربی به آن اضافه میشود و فهرست آژانسهای مجاز را در آن اعلام کردهایم البته آژانسهایی که دارای نشان اعتماد از ما هستند، نیز میتوانند خدمات لازم را ارائه دهند و در صورت شکایت ما با آنها برخورد خواهیم کرد.
چرا در نشست وزرای گردشگری که در روسیه برگزار شد حضور نداشتید؟
سازمان جهانی گردشگری هر دو سال یکبار یک مجمع عمومی در سطح وزرا تشکیل میدهد و این تنها جلسهشان نیست بلکه زیرمجموعه آنها شورای اجرایی و کمیسیونهای منطقهای است که مرتباً جلسه دارند که ایران در تمامی کمیسیونها و شوراهای اجرایی حضور پیدا کرده و نظرات خود را ارائه داده است. فلسفه شورای اجرایی این است که تمام مواردی که در مجمع به تصویب میرسد قبل از آن در شورای اجرایی مورد بررسی و به تصویب برساند که نظر ایران در آن شورا نیز مطرح شده بود و در آن اجلاس یک فرآیند وسیعی دارد و این طور نیست که همه کشورها در آن حضور داشته باشند. البته قرار بود در مجمع عمومی آقای مونسان وزیر فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حضور داشته باشند که به دلیل اینکه آن مجمع در روز عاشورا برگزار میشد نمایندهای از وزارت امور خارجه در آن مجمع حضور پیدا کردند و نقطه نظرات ایران مجددا از طریق آن نماینده نیز مطرح شد.
چه برنامهای برای لغو روادید با کشورها دارید؟
همیشه یکی از توصیههای سازمان جهانی گردشگری به اعضای خود این بوده که روند صدور ویزا و روادید را تسهیل کنند تا جایی که بتوانیم اقدامی انجام دهیم که مردم راحتتر به دیگر کشورها سفر کنند و با توجه به اینکه فلسفه گردشگری هم همین است دستگاهها، سازمانها و دولتها باید رفت و آمد روانتر میان ملتها را داشته باشند.
با توجه به تحریمهای آمریکا بنابر این ما در صدور روادید دچار مشکلاتی شدیم و برای آنکه این مشکل رفع شود اعلام کردیم که هر کجا لغو روادید انجام شود قطعا تعداد سفرها افزایش پیدا میکند و در چند سال گذشته لغو روادید را با آذربایجان یک طرفه انجام دادیم و گردشگرانی که از جمهوری آذربایجان به کشور میآمدند 100 برابر شد در عمان هم همین اتفاق افتاد و تعداد گردشگرانی که وارد کشور میشدند افزایش یافت.
به دلیل تحریمهای آمریکا به شدت گردشگران چینی برای ورود به کشور ما کاهش داشت ولی وقتی روادیدها یک طرفه لغو شد ظرف 4 ماه از منفی به رشد رسید پس به این نتیجه رسیدیم که لغو روادید برای ورود گردشگر جواب میدهد و اگر مردم بتوانند آزادانه سفر کنند قطعاً در عمل نتایج مثبتی را خواهد داشت.
لغو روادید به کشور روسیه به کجا رسید؟
لغو روادید با روسیه نیز مربوط به سه سال پیش است که موافقتینامهای بین دو دولت امضا شد که برای سفرهای گروهی لغو روادید داشته باشیم و وزرای امور خارجه نیز آن را مورد بررسی قرار داده بودند و دو کشور ساز و کارهای مشخص را اجرایی کردند.
در حال حاضر مجدداً این موضوع را مورد بررسی قرار دادهایم و لغو روادید سفرهای گروهی بین دو کشور نهایی شده است و مصمم هستیم هر چه زودتر امضاء شود.
چه برنامهای برای ساخت هتلهای جدید در کشور دارید و آیا همچنان صنعت هتلداری در کشور پر درآمد است؟
طرحی از سوی هلدینگ گردشگری سازمان تأمین اجتماعی با عنوان 100 هتل 100کسب و کار مطرح شد و با توجه به تغییرات صورت گرفته این موضوع قابلیت اجرایی نگرفت ولی با توجه به اینکه 95 درصد گردشگران داخلی به داخل بافتهای روستایی میروند اگر ما بتوانیم هتلسازی را در مکانهای مناسب انجام دهیم همچنان هتلداری و رستورانداری جذابیت خاص خود را دارد.
بنده معتقدم اگر هیچ گردشگری هم وارد ایران نشود، تعداد مراکز پذیرایی ما کفاف 80 میلیون نفر جمعیت خودمان را نمیدهد بنابر این هتلسازی به شدت اقتصادی است اما اینکه کجا بسازیم و چطور بسازیم باید مورد توجه قرار بگیرد.
وقتی که ساخت هتل سه ستاره برای یک منطقه جواب میدهد نباید در آنجا هتل 5 ستاره بسازیم یک شرکت فرانسوی چند سالی است در ایران جانمایی برای ساخت هتل میکند و صرفا هم هتل سه ستاره میسازد به عنوان مثال در راهآهن و شوش به دنبال ساخت هتل سه ستاره است. وقتی بر اساس مطالعات اجتماعی هتل بسازیم قطعا جواب میدهد.
فرانسویها قرار بود یکصد هتل در کشور بسازند و مشخص کرده بودند که کجا سهستاره،چهارستاره و پنج ستاره بسازند البته ما در تهران همچنان نیاز به هتلهای 5 ستاره داریم و در اصفهان، شیراز، یزد و تبریز هم همینطور.
هتلداران الان صرفا دارند فقط اتاق میفروشند در صورتی که میتوانند از دیگر مزایای هتلداری استفاده کنند و به سمت توسعه ارائه خدمات خود به مسافران پیش بروند.
آیا گردشگری میتواند جایگزین صنعت نفت در کشور شود؟
در حال حاضر در کشور ما منبع درآمدی اصلی نفت است و از منابع زمینی و ذخایر ملت برمیداریم هزینه استخراج، اکتشاف میدهیم تا نهایتاً یک بشکه نفت را علاوه بر هزینههایی که داشته است به حدود 60 دلار بفروشیم.
در اصل میتوان گفت یک بشکه نفت و ذخایر مملکت را بدون هزینههایی که کردهایم 40 دلار میفروشیم و با تمامی تحریمها نفت را به سختی فروختهایم و اینکه چگونه پول آن را برگردانیم هم یک مشکل دیگر است. در صورتی که اگر 20 دلار بابت ورود هر گردشگر و تبلیغات بدهند بر اساس آمارهای بینالمللی گردشگر خودش وارد کشور میشود و 1485 دلار هزینه میکند بنابر این هر گردشگر چند برابر یک بشکه نفتی که میفروشیم درآمدزایی دارد.
بنابراین میتوان گفت که اولویت با گردشگر است و اگر در این حوزه کمک کنند با اراده ملی میتوانیم نسبت به درآمدهای بیشتر از حوزه گردشگری اقدام کنیم.
انتهای پیام/