چرنداب، شاهدی بر شکوه تبریز دوره ایلخانی

 شهر تبریز در گذشته چهار گورستان معروف تاریخی به نام‌های \"سرخاب ، بیلانکوه ،گجیل و چرنداب\" داشت که مقابر برخی از آن‌ها تا حدود 80 سال پیش همچنان پا برجا بوده‌اند. در بررسی این مقابر مشخص می‌شود، هریک از گورستان‌های شهر به طبقه‌ای از بزرگان اختصاص داشته ، بطوریکه گورستان سرخاب که به مقبره الشعراء معروف است، مدفن جمع کثیری از شعرای ایران زمین محسوب می‌شود. مقابر گجیل نیز خاص عرفا و اولیاء و مزارات بیلانکوه نیز مدفن اکابر عرفا و اولیاء بوده است. در میان گورستان های تاریخی تبریز، \" مزارات چرنداب\" از ویژگی خاصی برخوردار است. چرنداب در کنار مقابر شریف علما، هنرمندان، شعراء و ... مرقد و مزار جمعی از دیوانسالاران نامدار ایرانی نیز در خود جای داده است.

محله چرنداب تبریز در قسمت جنوب غربی شهر واقع شده و امروزه با گسترش شهر و احداث خیابان های جدید به بخش های مختلف تقسیم شده است. درباره وجه تسمیه نام این محل اطلاعاتی در منابع موجود نیست. در برخی منابع نیز از این محل با نام \" چهارانداب\" یاد شده است، بعنوان نمونه می توان به نقشه دارالسلطنه تبریز که در زمان ولیعهدی مظفرالدین شاه، ترسیم شده، اشاره کرد. درباره تاریخ شکل گیری گورستان چرنداب تبریز نیز اطلاعی در دست نیست. در بین منابع تاریخی قدیمی ترین گزارش ها از چرنداب مربوط به \"تاریخ وصاف\"، اثر شهاب الدین عبداللّه شیرازی (697 ﻫ.ق) و \"نزهه القلوب\" تالیف حمدالله مستوفی قزوینی(740 ﻫ.ق) است که درآنها به گورستان چرنداب و مزارات آن اشاره شده است، با این حال حافظ حسین کربلائی تبریزی در \"تذکره روضات الجنان و جنات الجنان\" که در قرن دهم ﻫ.ق تالیف شده از دفن شیخ ابواسحق ابراهیم بن یحیی جوینانی، از مریدان سلطان العارفین، بایزید بسطامی بسال275 ﻫ.ق و ابومنصور حفده عطاری طوسی بسال 571 ﻫ.ق در چرنداب خبرداده است.

یاقوت حموی درسال 610 ﻫ.ق از تبریز دیدارکرد و ازآن بعنوان مشهورترین شهر آذربایجان و شهری آباد و زیبا یاد می کند، کمتر از یک دهه پس از بازدید یاقوت، درسال 617 ﻫ.ق لشکریان مغول به تبریز رسیدند و فرمانروای آذربایجان\"اتابک ازبک بن اتابک محمدجهان پهلوان\"، او را با پرداخت مبلغ هنگفتی بازگردانید.

دوره ایلخانی و آغاز دوره جدیدی از تحولات فرهنگی و مدنی در ایران

دوره مغول و ایلخانی یکی از ادوار مهم و سرنوشت ساز تاریخ ایران محسوب می شود، کلیه شئونات زندگی اجتماعی مردم این سرزمین از رهگذر تهاجم و حضور مغولان تحت تاثیر قرار گرفته و دوره جدیدی در تاریخ تحولات فرهنگی و مدنی ایران گشوده می شود. تهاجم مغول برای نواحی عمده ای از ایران سرنوشت شومی را به ارمغان می آورد و مناطق آباد و پیشرفته بویژه در نیمه شمالی کشور به ویرانی و تباهی کشیده می شود. با این حال فرهنگ و تمدن ایران در دوره ایلخانی دچار وقفه و رکود نشد. در این دوره ایران با اتکا به پیشینه باعظمت خود و منطبق با شرایط جدید نه تنها بسیاری از صدمات را جبران کرد بلکه توانست توانایی خود را به منصه ظهور رساند و دستاوردهای ارزشمندی را به تاریخ بشری عرضه کند. در تحقق این وضعیت، البته نقش دانشمندان و دیوان سالاران ایرانی راه یافته به دربار مغول نیز غیر قابل انکار است، افرادی چون: \"خواجه نصیر الدین طوسی، برادران جوینی، رشیدالدین فضل ا... همدانی و قطب الدین شیرازی\" از آن جمله اند. از این رو در دوره غازان شاهد انجام اصلاحات در قلمرو ایلخانی و شکل گیری برخی مراکز از جمله مجتمع دانشگاهی ربع رشیدی و شنب غازان در تبریز بودیم.

شکل گیری مراکز متعدد علمی و ظهور علما و دانشمندان در تبریز

تبریز که درسال 628 ﻫ .ق و به هنگام تسلط یافتن مغولان برآن با تدبیر حاکمانش از خطر ویرانی و قتل و عام رسته بود، در این دوره بعنوان پایتخت قلمرو ایلخانی مورد توجه قرار گرفت، گسترش شهر و ایجاد باروی موسوم به باروی غازانی از جمله این اقدامات است. در سال 702 ﻫ.ق غازان خان دستور تعمیر قلعه و احداث بارویی بطول قریب به چهارفرسنگ و نیم بردور این شهر را صادرکرد که چرنداب نیز جزء محلات واقع در داخل این بارو محسوب می شد، مولف تاریخ وصاف در این باره می نویسد:

«درشهور سنه اثنتی و سبعمائه یرلیغ شد تا دارالملک تبریز را از خالص اموال خانی، حافظی مکین و باروئی حصین سازند، چون مهندس رای زرین خط اساس آن بر رقعه متخیله خواست کشید، فرمود که مدار آن دایره بر چرنداب و سرخاب و بیلانکوه و تمامت بساتین و باغات محیط باید...»

از سوی دیگر شکل گیری مراکز متعدد علمی در تبریز زمینه حضور علما و دانشمندان زیادی را از مناطق مختلف ایران و ممالک همجوار در این شهر را فراهم می آورد، از این رو در بررسی مقابر و مزارات تاریخی شهر به نامهای بسیاری از دانشمندان، علما، شعرا و هنرمندان (بخصوص در قرون هفتم و هشتم ﻫ.ق) بر می خوریم که از مناطق مختلف به تبریز آمده و در این شهر چشم از جهان فرو بسته اند.

شهاب الدین عبداللّه شیرازی مولف کتاب \"تاریخ وصاف\" که در سال 692 ﻫ.ق و مقارن با حکمرانی گیخاتو، قبور خاندان جوینی را در چرنداب تبریز زیارت کرده، می نویسد:

«و مقابر صاحب و اولاد در چرنداب تبریز است، در شهور سنه اثنین و تسعین و ستمائه ناقل این اخبار آنجا رسید زیارت را، ساعتی در آن مقام روح انگیز و موضع سعادت بخش استرواح رفت. القاب و اسماء ایشان را که بر صفحات توقیعات منقش بود در الواح مقابر نقش کرده بودند.»

علاءالدین عطاملک جوینی در سال 623 ﻫ.ق به دنیا آمد، وی دبیر خاص ارغون بود، به هنگام تسخیر قلاع اسماعیلیه توسط هلاکو باعث نجات برخی از نفایس کتب و آلات نجومی شده و پس از فتح بغداد در 657 هجری از سوی هلاکو، به حکومت بغداد رسید و بیست و چهارسال این مقام را داشت. تاریخ جهانگشای جوینی و تسلیه الاخوان از تالیفات عطاملک جوینی محسوب می شود، وی بسال 681 ﻫ.ق وفات یافت.                                         

خواجه شمس الدین محمد جوینی بیست و دو سال وزیراعظم و صاحب دیوان ایلخانان مغول را عهده داربود. از اواخر دوره فرمانروایی هلاکو،تمام دوران اباقا و تکودار درسال 683 ﻫ.ق بفرمان ارغون در نزدیکی اهر بقتل رسید و درچرنداب و در جوار مزار برادرش شمس الدین جوینی بخاک سپرده شد.

شرف الدین هارون از شاگردان صفی الدین ارموی و یاقوت مستعصمی، متوفی بسال 685 هجری قمری، فرج ا...، مسعود، یحیی و اتابک، فرزندان شمس الدین محمد جوینی، هر چهار تن در یک سال به فرمان ارغون شاه مقتول و در قبرستان چرانداب مدفون گشته اند.

مزارابوبکر بن اسمعیل تبریزی سله باف، پیر و مراد شیخ شمس الدین محمدبن علی بن ملک داد تبریزی مشهور به\"شمس تبریزی\" نیز در چرنداب بوده است حکایتی در \"بوستان\" شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی مسطور است در باب کمالات ابوبکر تبریزی سله باف که با این ابیات آغاز می شود:          

عزیزی در اقصی تبریز بود

که همواره بیدار و شب خیز بود

شبی دید جایی که دزدی کمند

بپیچید و بر طرف بامی فکند

سلمان ساوجی یکی از شعرای بزرگ ایران درقرن هشتم هجری به شمار می آید. خواجه جمال الدین سلمان، مشهور به سلمان ساوجی درسال 709ﻫ.ق درساوه تولد یافت، در ابتدای کار به خدمت خواجه غیاث الدین محمد وزیر، فرزند رشیدالدین فضل الله در آمد، درسال 745 ﻫ.ق به دربار شیخ حسن بزرگ جلایری رفت و پس از او به پسرش \"سلطان اویس جلایری\" پیوست، او روابط نزدیکی با اویس داشته و تا پایان عمر همنشین سلطان بود. زندگانی سلمان با بزرگانی چون خواجوی کرمانی، حافظ شیرازی و… مقارن بود، لسان الغیب حافظ، سلمان را مدح گفته و این بیت از حافظ است درتمجید از سلمان ساوجی :

شهنشه فضلا پادشاه ملک سخن

جمال ملت و دین خواجه جهان سلمان

آثار سلمان ساوجی عبارتند از: \"دیوان غزلیات ، مثنوی جمشید و خورشید و مثنوی فراقنامه\"، سلمان در سال778 ﻫ.ق وفات یافته و در چرنداب مدفون است .

 ناصرالدین عبدا...بن امام الدین عمر بن فخرالدین محمدبن صدرالدین علی بیضاوی، مشهور به قاضی بیضاوی، در دوره حکومت ایلخانان مغول از فارس عازم تبریز شد، او در زمره مفسران بزرگ جهان اسلام بود، قاضی با بزرگانی چون: خواجه نصیر الدین طوسی، خواجه محمد کججانی، قطب الدین شیرازی، رشیدالدین فضل ا... همدانی و... معاصر و معاشر بود، تالیفات قاضی عبارتند از:                                                         

انوار التنزیل و اسرار التاویل (تفسیر بیضاوی)، الایضاح( دراصول دین ) ،تهذیب الاخلاق (در تصوف)، شرح التنبیه (در فقه)، شرح الکافیه (در علم نحو) و بیش از ده رساله و تالیف دیگر در فقه و اصول و کلام. وفات قاضی درسال 685 ﻫ.ق به روزگار ایلخانی ارغون در تبریز واقع شده است.

مولانا حاجی محمد عصارتبریزی ، از مشاهیر سخنوران سده هشتم ﻫ.ق نیز در زمره بزرگانی است که در قرن هشتم ﻫ.ق در تبریز و گورستان چرنداب این شهر بخاک سپرده شد. او در اشعار خود \"عصار\" و گاهی بنام \"محمد\" تخلص می کند، او باسلطان اویس معاصر بوده و در حق او قصاید و مدایح دارد، او در علوم ریاضی و نجوم و اسطرلاب نیز دست داشته و از شاگردان مولانا نظام الدین عبدالصمد منجم تبریزی بوده، از مشرب تصوف نیز بهره کافی داشته و مرید شیخ اسماعیل سیسی و معاصر و مصاحب شیخ کمال خجندی و مولانا محمد مغربی بوده است.

علامه قطب الدین محمود بن مسعود شیرازی حکیم، طبیب و موسیقی شناس قرن هفتم هجری از دانشمندان بزرگ و در زمره نوابغ ایران زمین است، قطب الدین شیرازی که طبابت را در نزد پدر آموخته بود، در مسقط الراس خود شیراز، از محضراستادانی چون شمس الدین کیشی، شرف الدین زکی بومشکانی و... بهره برد، او برای تکمیل معلومات خویش عازم قزوین شده و به خدمت نجم الدین کاتبی معروف به دبیران رسید. در این زمان با خواجه نصیر الدین طوسی آشنا وبا وی همراه شده به مراغه می رود. قطب الدین علاوه بر تحصیل علوم از جمله هیات در نزد خواجه، در کار ایجاد رصدخانه مراغه نیز با استادخویش همکاری داشته است. او سرانجام بسال 710 ﻫ.ق در تبریز چشم از جهان فروبسته، در قبرستان چرنداب به خاک سپرده شد.

خواجه عبدا... صیرفی، فرزند محمود صراف تبریزی از مشاهیر خوشنویسان و کتیبه نویسان قرن هشتم هجری که در چرنداب به خاک سپرده شد، زندگانی صیرفی معاصر است با حکمرانی \"الجایتو سلطان محمد خدابنده، سلطان ابوسعید بهادرخان و سلیمان خان\". صیرفی شاگرد بلاواسطه سید حیدر گنده نویس و سید حیدر نیز شاگرد یاقوت مستعصمی بود. تقریباً تمام منابع تاریخی از صیرفی با عنوان خطاط و کتیبه نویس یادکرده اند و در برخی منابع به مهارت او درکاشی تراشی، مقصود از کاشی تراشی همان کاشی معرق است، نیز اشاره شده است. از آن جمله قاضی احمد در گلستان هنر در باره صیرفی می نویسد:

«در کتیبه نویسی استاد و از کاشی تراشی وقوف تمام داشت، عمارات دارالسلطنه تبریز، خصوصاً عمارت استاد شاگرد و کتیبه های بیرون و درون وگنبد ها و سردرها تمامی بخط اوست و در مدرسه دمشقیه دارالسلطنه تبریز کتیبه طاقی بخط اوست و در راه بیلانکوه تبریز، در مسجدی قریب به بقعه سلیمانیه کتیبه ای کاشی کاری بخط اوست. میرزاحبیب اصفهانی در تذکره خط وخطاطان وفات صیرفی را در سال 742 ﻫ.ق نوشته است. برخی نمونه های منحصر بفرد از خط خواجه عبدا... صیرفی در مجموعه های هنری و موزه های نقاط مختلف جهان از جمله ترکیه، ایرلند، ایران و ... نگهداری می شود.

از حاجی محمد بند گیر، سعد الدین تبریزی، خیرالدین مرعشی و شمس الدین خطایی یا قطاعی بعنوان شاگردان صیرفی یاد شده است. ولی بی شک نامدارترین شاگرد او همانا حاجی محمد بندگیر خواهرزاده صیرفی است که استاد را در نگارش کتیبه های مسجد استاد شاگرد تبریز، یاری رسانده و از این روی نام مسجد نیز ملهم از رابطه این استاد و شاگرد، به \"استاد شاگرد\" موسوم گشته است.

اهمیت تاریخی چرنداب در دوره صفوی

سلسله صفویه در سال 907 ﻫ.ق با اعلام پادشاهی شاه اسماعیل صفوی در تبریز موجودیت خود را رسماً اعلام نمود و شهرتبریز بعنوان اولین پایتخت دولت نوپای صفویه مطرح گردید، در تمام دوران حکومت شاه اسماعیل و تا میانه، سلطنت شاه تهماسب صفوی این شهر تختگاه صفویان بود. ولی درسال 962 ﻫ.ق به دلیل تهاجمات متعدد عثمانی، شاه تهماسب پایتخت را به قزوین منتقل ساخت.

مروری بر منابع تاریخی دوره صفوی مبین اهمیت منطقه چرنداب در این دوره است و از چرنداب بارها در منابع مختلف این دوره یاد شده است، مهمترین منبع تاریخی درباره مزارات تبریز از جمله مزارت چرنداب مقارن با حکومت صفویان و توسط \"حافظ حسین\" تالیف یافته و مولف اطلاعات ارزشمندی درباره مزارات چرنداب در کتاب خود ذکر کرده است.

با تشکیل حکومت قاجار، تبریز به دلیل موقعیت و اهمیت خویش بعنوان ولیعهدنشینی و مرکز استقرار ولیعهد قاجار تعیین می شود.\"تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز\"عنوان کتابی است که در این دوره تالیف یافته و مولف اطلاعات متنوع و ذیقیمتی درباره تاریخ شهر تبریز ارائه می دهد. همچنین نقشه دارالسلطنه تبریز که به سال 1297ﻫ.ق بدستور ولیعهد، مظفر الدین میرزا در تبریز ترسیم یافته، سندی با ارزش برای تاریخ این شهر محسوب می شود و اطلاعات ارزشمندی از ساختار شهر تبریز و محلات و اماکن تاریخی آن و از جمله موقعیت مزارات چرنداب تبریز به دست می دهد.

نکته پایانی اینکه با توجه به بررسی های بعمل آمده و نظر به اینکه عمده مقابر اشاره شده در چرنداب مربوط به دوره ایلخانی است، به نظر می رسد، گورستان چرنداب در دوره مذکور از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و شاید بتوان دلیل این امر را حضور و تجمع دانشمندانی از اطراف و اکناف ایران در دوره ایلخانی در مراکزی چون ربع رشیدی و شنب غازان تبریز دانست.

 

* گزارش از مهدی بزاز دست‌فروش عضو کمیته ملی موزه‌های ایران (ایکوم ایران )

انتهای پیام/

کد خبر 1399020940

برچسب‌ها