شروه‌خوانی در هرمزگان

شروه نمونه‌ای از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین شیوه‌های آوازی در مناطق جنوب ایران از جمله هرمزگان است و غالباً دارای مضامین حزن‌انگیز است.

شروه را در هرمزگان شروند، شروا، شلوا، کردی و… می‌نامند. جان‌مایه شروه دوبیتی‌ها هستند. اشعار شاعران محلی مثل فایز، باقر، محیا، حسینا و… که با سوز خاصی خوانده می‌شوند. جنوب خاستگاه و پایگاه شروه‌خوانی است. از بوشهر گرفته تا کوهپایه‌های حاجی‌آباد هرمزگان. در همه‌جا شروه به‌عنوان رنج‌نامه عاشق به معشوق از زبان اهل دل شنیده می‌شود. شروه یا بدون ساز خوانده می‌شود یا گاه همراه با نی و جفتی روایتگر هجران عاشق و دلباختگی او می‌شود. نواها و آهنگ‌ها در شروه‌خوانی نزدیک به هم هستند. در بعضی از انواع آن سوز آهنگ به راستی دل را می‌لرزاند. شروه‌ها آوای سنگ و آب و گیاه هستند. در این جان سروده‌ها عشق بی‌هیچ آداب و ترتیبی به سراغ اهلش می‌آید. مثل زبان شبان قصه مولانا که هرچه دل تنگش می‌خواهد می‌گوید در بند کلمات و قافیه و حتی وزن شعر هم نیست. دو بیتی‌ها گیسوی زلال آبشار در کوهسار تنهایی ساده‌دلان است. از نای نی‌زن صدای جنبیدن مشک شیر زن ایلیاتی به گوش می‌رسد سوزِ نَی و نوای داغ شروه‌خوان نیش عقرب زلف معشوق است در دل و دیده‌ی عاشق. کرشمه شولای پرچین دامن یار است در دامنه‌ی چشمه‌سار. شروه از چشمه چشم سرازیر می‌شود و به کشتزار دل می‌رسد. صدای خواستن است. ماغ ماده آهوی نر در برابر جادوی چشم جفت. صدای شکفتن انار است در کف یار و هق‌هق عاشق است پای دیوار دلباختگی و بال‌بال کوکوی کغار (قمری) در هجران برادر. 

شروه‌خوانی ویژه مردان است اما هستند زنانی که سوزناک شروه را جان‌مایه لالایی‌ها می‌کنند و به بهانه خواب کردن کودک از حنجره خود آتش می‌ریزند. باید دید شروه از کجا پیدا شده است. دکتر سیدمهدی زرقانی می‌نویسد: نمونه دیگر داستان شروین دشتبی است که متأسفانه از میان رفته است اما در منابع مختلف قبل و بعد از اسلام اشاراتی به آن یافت می‌شود. تصویری که برخی منابع تاریخی از داستان شروین ارائه می‌دهند داستان را از نوع حماسی معرفی می‌کنند. در مقابل ابونواس داستان را هم طراز ویس و رامین به‌عنوان یک روایت غنایی تصور کرده و چنین می‌سراید: 

و ما یتلُون فی شَروین دَستِبی/ و فَرجَردات رامین و وَیس

(و آنچه در شروین دشبتی و فرگردها ویس و رامین خوانند) 

حمدالله مستوفی نیز بر جانب غنایی روایت تأکید دارد: «نام شروین در اشعار پهلوی بسیار است. کتابی است در عشق‌نامه او شروینیان خوانند». در گستره زبان جنبه غنایی داستان «شروین» کاملاً غلبه پیدا کرده چنان‌که بعدها «شروینیان» عنوانی شد برای اشعاری که درباره‌ی داستان‌های عشقی و اسارت شروین گفته می‌شد و با آهنگ خاصی خوانده می‌شد (زرقانی، ۱۸۹:۱۳۸۸۱۸۸). در مورد اخیر اشاره می‌شود به نوعی از شروه خوانی در هرمزگان که شروه‌خوان ابیاتی از داستان حیدربیگ را با سوز و گداز می‌خواند. حمزه اصفهانی از داستان این شروین یاد می‌کند و اذعان می‌دارد که در دوره اسلامی برخی آن را به آواز می‌خوانده‌اند. 

نمونه‌ی دیگر از این سروده‌های بینابینی شروه‌ها و اورامن‌ها هستند. تحقیقات متأخر نشان می‌دهند که دنباله کار گوسانان در مرکز و غرب ایران توسط گروهی ترانه‌خوان پی گرفته شد که از آن‌ها با عناوین مختلفی از قبیل هوره‌خوان، گورانی‌خوان، چریکه‌خوان، بیت‌خوان، شروه‌خوان و فهلوی‌خوان یاد شده است. شمس قیس رازی در بحث از وزن دوبیتی از نوعی سرود یاد می‌کند با عنوان اورامنان و آن را از فهلویات می‌داند که به آواز خوانده می‌شود. «خوش‌ترین اوزان فهلویات است کی ملحونان آن را اورامنان خوانند». 

در رساله‌ای با عنوان کتاب فی طریق الاخره متعلق به قرن هشتم اثر امین الحق والدین حاج بلّه نیز اشعاری با عنوان اورامنان و شروینان آمده است. در فرهنگ جهانگیری اورامنان و شروینان به صورت دو اصطلاح مترادف به کار می‌روند. «اورامن… نوعی از گویندگی بود که خاصه پارسیان است و شعر آن به زبان پهلوی می‌باشد و شروه نیز گویند». در جامع الالحان نیز از نوعی ساز به نان طنبور شروینان یاد شده است». سنت شروه‌خوانی یا اورامن‌خوانی که در قرن نخستین اسلامی رواج داشته دنباله همان سنت گوسانی عهد اشکانی است. مرحوم ادیب طوسی به این نکته اشاره می‌کند که «آهنگ‌های محلی از بقایای اوزان اشعار هجایی قبل از اسلام است». 

متأسفانه از شروه‌ها و اورامن‌های قرون نخستین نمونه‌ای در دست نداریم تا براساس آن به قضاوت دقیق‌تری برسیم اما دنباله آن‌ها را در اشعار باباطاهر همدانی و دیگر فهلویات که در تاریخ ثبت شده‌اند مشاهده می‌کنیم. علی اشرف صادقی بر آن است که شروه ابتدا خاص مناطق مرکزی و غربی بوده است اما به تدریج به خوانندگی بعضی مناطق دیگر ایران نیز اطلاق شده است (همان: ۲۹۳۲۹۲). محققان دیگر نیز سرایندگان و فهلویات را ادامه‌دهنده سنت شفاهی پارتی و خنیاگران بعدی در اوایل عصر اسلامی و ادامه‌دهنده اصول و مبانی شعری ایران میانه می‌دانند که با انتخاب عروض عربی سروده‌هایشان به تدریج قواعد کمیت هجاها را اقتباس کرد و شایع‌ترین آن‌ها بحر هزج بود. 

فصیح خوافی از ابوالعباس نهاوندی (قرن چهارم) یک دوبیتی نقل کرده که محققان آن را قدیمی‌ترین نمونه دوبیتی فهلوی ظاهراً به گویش نهاوندی دانسته‌اند. سروری همین دوبیتی را با اندک اختلافی نقل کرده و گفته که این قطعه به طریق شروه به آواز خوانده می‌شده است. در قرون نخستین اسلامی شعر فارسی از طریق حراره‌ها، شروه‌ها، اورامن‌ها و… از نظام هجایی به نظام عروضی گرایش یافت. شروه از هر کجا آمده باشد یکی از ماندگارترین انواع موسیقی هرمزگان محسوب می‌شود. 

 

منابع:

رفیعی، حسن رضا (۱۳۸۸)، برگ‌هایی از داستان موسیقی ایرانی، انتشارات سوره مهر. 

ملاح، حسینعلی (۱۳۶۳)، منوچهری دامغانی و موسیقی، نشر ه‍ن‍ر و ف‍ره‍ن‍گ. 

زرقانی، مهدی (۱۳۸۸)، تاریخ ادبی ایران و قلمرو زبان فارسی، نشر سخن. 

 

 

* گزارش: علی رضایی

انتهای پیام/

کد خبر 14010526395594

برچسب‌ها