به گزارش خبرنگار میراث آریا، قطعا خیلیها آخرین باری که در ایام اربعین به کربلای معلی مشرف شدند، سال ۹۸ بود، درست یک ماه مانده به شیوع کرونا در ایران و در این سه سال اغلب زائران یا با پای دل راهی شدند و یا اینکه به راهپیماییهایی که در ایران برپا میشود، بسنده کردند.
اما امسال شرایط فرق میکند، این سیل عظیم بعد از سه سال دوری راهی کربلا و راهی این جاده منتهی به بینالحرمین شدند تا سهمی در راهپیمایی باشکوه اربعین حسینی (ع) داشته باشند.
** نجف، سرزمینی امن و مملو از غربت
قرارمان میدان امام حسین (ع) است، وقتی میرسیم اغلب اعضای کاروان آمدهاند و مشغول اقامه نماز هستند تا بعد از آن سوار بر اتوبوس شده و به سمت نجف حرکت کنند. ساعت حوالی ۹ شب را نشان میدهد که با کاروان حرکت میکنیم.
در راه که میرویم مدام این را در ذهنم مرور میکنم که آیا امسال هم به اندازه سالهای گذشته شرایط برای زوار مهیاست؟ در این چند روز اخبار و اطلاعات ضد و نقیضی از شرایط و امنیت در شهرهای کربلا و نجف، سامرا و کاظمین شنیده میشود که البته جز نگرانی برای افرادی که بار سفر بستهاند، چیز دیگری ندارد و همگی بی پایه و اساس هستند.
وقتی به نجف میرسید انگار به سرزمینی امن و مملو از غربت پا گذاشتهاید، زمینی که تا امروز شاید حضور در آن را تجربه نکرده باشید و همین یک بار کافی است برای بهدست آوردن تجربهای ناب، بکر و تکرارنشدنی.
** خانه عراقیها، محل اسکان زوار
علاوه بر موکبهایی که برای اسکان زوار در نجف در نظر گرفته شده، عراقیها نیز خانههایشان را در اختیار زوار قرار دادهاند و خودشان نیز با جان و دل از زوار پذیرایی میکنند تا در این راهپیمایی باشکوه و ثواب آن شریک باشند. از غذاهای متنوع و مختلف گرفته تا نوشیدنیهای گرم و سردی که برای زوار تدارک دیدهاند، همگی طعمی جز عشق ندارد.
چند ساعتی در یکی از موکبها استراحت کرده و بعد به خانه سید علی نجفی که حوالی نجف است، میرویم.
** حرم امیرالمومنین، حرم امن سرزمین نجف
فاصله خانه تا حرم مسافتی طولانی دارد و در این مسیر بعد از پیاده شدن از ماشین تا رسیدن به حرم امیرالمومنین (ع)، دستفروشهایی هستند که یا روی گاریهایشان یا روی زمین بساط کردند و به زوار اصرار میکنند تا از محصولاتشان خریداری کنند.
ازدحام جمعیت به حدی است که به راحتی نمیتوان وارد حرم حضرت علی (ع) شد و باید خیلی مصر باشید تا بعد از یک ساعت شاید بتوانید وارد حرم شده و زیارت کنید. اینجا همان خانه امن پدری است، پدری مهربان و رئوف که پدری همه شیعیان بر عهده او است.
راه زیادی در پیش داریم به همین دلیل زیارت وداع را خوانده و حرم را ترک میکنیم.
** شروع پیاده روی از مرز ایران و عراق
برخی از اعضای کاروان که نیت داشتند از مرز تا کربلا را پیاده بیایند، به محض عبور از مرز از سایرین جدا شدند و در روز مشخصی در کربلا با مسئول کاروان قرار گذاشتند که البته با شرایط شلوغی و آنتندهی تلفن همراه معلوم نیست بتوانند همدیگر را پیدا کنند.
** خانوادههایی که با فرزندانشان آمدهاند
شاید این سفر تنها سفری باشد که خانوادهها ترجیح میدهند به همراه کودکان و فرزندانشان به این سفر بروند. برای همین تا جایی که میبینم پدر و مادرهایی هستند که یا فرزندان را در آغوش دارند و یا اینکه دستشان را محکم گرفتهاند و مدام حواسشان هست تا در این سفر به فرزندانشان سخت نگذرد.
** مبنای قیمتگذاری ماشینهای کرایهای بر چه اساسی است؟
ماشینهای فراوانی در بین مسیر برای جابهجایی زوار قرار داده شده است، اما مشخص نیست مبنای قیمتگذاریشان روی چه اصولی است، برای همین زواری که مشکل جسمی و پادرد دارند، سردرگم میشوند که چطور این مسیر را بروند.
** گرمایی که اینجا محلی از اعراب ندارد
جاده اصلی مسیر پیادهروی، بسیار شلوغ است، تا چشم کار میکند زواری دیده میشوند که با کولههایشان راهی این سفر شدند. راننده از ابتدا معتقد بود بهتر است از مرز مهران برویم و به همین دلیل وقتی به مرز رسیدیم، میدانست که باید به کدام سمت و گیت ورودی برویم. با اینکه هوا به شدت گرم است اما آنقدر میل و اشتیاق بین زوار دیده میشود که این گرما را کمتر میکند.
** توزیع شیر گرم در موکب تایلندیها
اینجا برخی کشورهای مسلمان نیز حضور دارند و موکبهایی با نام کشور خودشان برپا کردند. مثل موکبهای تایلندیها، ترکیه و… از کنار موکب تایلندیها که عبور میکنیم، از چهرههایشان میتوان متوجه شد همه خدام در موکب اصالتا تایلندی هستند و نزدیکیهای طلوع آفتاب، شیر گرم بین مردم توزیع میکنند.
چند مرد عراقی را میبینم که روی زمین نشسته و با پارچ رنگی که پر از آب است، پاهای زائران مرد را شستوشو و ماساژ میدهند.
** کمبود آب و غذا شایعه است؟
موکب به موکب تا چشم کار میکند، خدام مشغول توزیع آب معدنی هستند، همان آب معدنیهایی که در لیوان چهار گوش یک بار مصرف است و هیچ جایی جز عراق دیده نمیشود. اینجا جلوی یکی از موکبها دیگ بزرگی پر از یخ و آب معدنی است و بچههای کوچکی کنار دیگ ایستادهاند و آب توزیع میکنند.
خدام وقتی میبینند برخی زوار به دلیل سرعتی که در راهپیمایی دارند، توقف برایشان دشوار است به وسط راه آمده و در هر کدام از دستهایشان سه چهار بطری آب دارند که به آنها بدهند. وضعیت آب و غذا تا حدی قابل قبول است، اما این امکان هم وجود دارد، برخی مواقع به دلیل ازدحام جمعیت، مواد غذایی کم بیاید.
برخی از موکبها از جمله موکب ۱۱۰ که برای خادمان ایرانی است، خوراکیهای متنوعی میدهند، برای همین زمان توزیع غذا جمعیت زیادی در صفها میایستند.
** توزیع کالسکه بین زواری که فرزند کوچک دارند
همینطور که در بین مسیر خارج از یکی از موکبها در عمود ۱۵۰ استراحت میکنیم، با منظرهای جالب روبهرو میشویم. چند نفر از ایرانیها تعداد زیادی کالسکه تهیه کردهاند و با شناسایی خانوادههایی که فرزند کوچک دارند، این کالسکهها را در اختیارشان قرار میدهند.
چندین عمود عقبتر، منظره جالبی جلب توجه میکند، پدری برای راحتی خود و فرزندش، به سبدی محکم طنابی وصل کرده و پشت سرش میکشد.
** خادمینی خوش رو و صبور
در برخی موکبها آنقدر جمعیت زیاد است که باید زمان مشخصی را برای ورود به موکب در نظر گرفت. خادمین با صبوری و روی خوش با زوار برخورد میکنند و سعی میکنند اغلب مایحتاج آنها را برآورده کنند.
** عمود ۷۸۰ و حسینیه ریحانه الحسین (ع)
به عمود ۷۸۰ میرسیم که متعلق به حسینیه ریحانه الحسین است، سید مجید بنی فاطمه در این حسینیه به مدت پنج شب مراسم عزاداری برپا میکند. به همین دلیل خیلی از هیئتیهای ثابت این حسینیه، در موکبهایی نزدیک عمود ۷۸۰ مستقر هستند.
** عبور از عمود ۱۰۰۰
عمود ۱۰۰۰ از دور دیده میشود، خوشحالی و ناراحتی توامان وجودمان را فرا گرفته، ناراحت از اینکه پیادهروی رو به اتمام است و خوشحال از اینکه به زودی برای زیارت ابا عبدالله الحسین (ع) آماده شویم. تمامی مسیر را با دعا برای فرج صاحبالزمان (عج) و صلوات و به یاد جاماندگان و افرادی که التماس دعا داشتهاند، طی شد.
** پایان چند روز قدم برداشتن با عشق به صاحب اربعین
آخرین عمود درست در کنار حرم حضرت عباس (ع) است، وقتی گنبد قمر بنی هاشم از فاصله دور میدرخشد، یعنی پایان این سفر نزدیک است. پایان چند روز پیادهروی مستمر، چند روز قدم برداشتن با عشق به صاحب اربعین.
وارد بینالحرمین میشوم، اینجا همان دومین قطب جاذبه جهان بعد از خانه خدا است. جاذبهای که بین حرم سیدالشهدا (ع) و حضرت عباس (ع) دیده میشود فرای همه جاذبههای جهان است. کاش میتوانستم از کنار نخلها به راحتی عبور کرده و هر دو حرم را زیارت کنم. باید صبور بود و از میان این جمعیت عبور کرد، نه مثل زینب (س) که با کاروان هر چند کوچکش بعد از چهل روز به این سرزمین آمد، در حد شیعهای که مسلمان علی (ع) و حسین (ع) است.
عکسها: محدثه سادات میرفندرسکی
انتهای پیام/