اگر عشق را بخواهید توصیف کنید من میگویم بگویید زائران پیاده و اگر سختی را بخواهید توصیف کنید من میگویم بگویید مسیر عشق.
آنقدر قدمهای زائران پیاده امام رضا (ع) محکم و استوار بر زمین مینشیند که دلهای رهگذاران را هم تا خود حرم امام هشتم میکشاند و آواز یا ضامن آهو سر میدهد.
روزها در پی سختی میگذرند، اما از هرکدامشان از سختیهای راه میپرسی، میگویند اگر سختی داشته باشد زیباتر است و برای ما هر یک به یک آن از سختی هایش شیرین و خاطره انگیز است.رهگذرانی که با ماشین از کنار جادهها عبور میکنند به حال و احوال خوش زوار پیاده غبطه میخورند و گاهی در کنار جاده چند دقیقهای اتراق کرده و به زوار التماس دعا میگویند.
گاهی نیز آب معدنی و آبمیوه و غذای نذری در صندوق عقب ماشین هایشان گذاشته و به زوار پیاده می دهند. هرکس در این روزها خود را به نحوی در این امر پر برکت عاشقانه شریک کرده است.
توصیف حال و هوای جادههای منتهی به مشهد در این روزها با قلم، خیلی سختتر از تکلم کردن درباره آنها است چراکه نمیتوانی آن همه عشق و ارادت را در قلمت جاری کنی و به تصویر بکشی.
داستان بزرگ موکب های مسیر عاشقی
در این مسیر عاشقی موکبهایی هستند که خالصانه و با فداکاری در مسیر به زوار خدمت رسانی کرده و گاهی کمر خم میکنند تا به وضعیت تاول پاهای زوار رسیدگی کنند گاهی هم روی زمین روبه روی زائر نشسته و پاهایشان را ماساژ میدهند.
برایشان هم فرقی نمیکند از کجا آمده اند و یا در عالم واقعی روزگار چه کاره اند، همه آمده اند تا از این دریای بی کران برای آخرت خود توشه صید کنند و نامشان را در میان خدمت گذاران به زوار علی بن موسی الرضا ثبت کنند.
یکی پزشک است و دیگری مهندس معمار یکی هم کارگر است، اما همه اینها از ماجراهای روزهای عاشقی خبر دارند و با تمام وجود پای کار آمده اند و لحظه ای هراس در دل هایشان جایی ندارد و غرور در میان دستان آنان مثل یک وسیله بی ارزش است.
چایخانهها فعالند و بازار غذاهای نذری در موکبها داغ داغ است. کنار جاده خیمه زده و سرپناهی امن برای زوار فراهم کرده اند تا خستگی را از تنهای زوار پاک کنند.
کودکان پابه پای بزرگ ترهایشان قد م برداشته و حتی اگر خسته شوند بازهم می روند نمیدانم چه طور بگویم اما گویی خستگی ها در این مسیر کمتر از حد عادی احساس می شود و حتی اگر هم طاقت فرسا باشد قلب های زوار عشقشان بیشتر است.
اینجا همان جایی است که امام رضا (ع) خودش دست مهربانی به سوی افراد بلند کرده و در کنارشان قدم میزند. اینجا جایی است که درست در آغوش همان نوری ایستادهای که حتی از راههای دور هم وقتی صدایش میکنی، حواسش به توست.
اینجا تمام زوار روی بال فرشتگان قدم هایشان را برمیدارند و در تمام این مسیر، نگاه خاص خداوند آنها را بدرقه میکند.
از کربلا برگشته هایی که در این مسیر قرار گرفته اند
مرتضی معرفتی یکی از زواری است که تازه از کربلا برگشته است میگوید: من امسال کربلاهم رفته ام اما خواستم در مسیر پیاده روی امام رضا (ع) هم شرکت کنم.
او افزود: اینجا و عراق فرقی ندارد هرکجا باشی بالاخره به یک منبع معرفت و عشقی عظیم وصلی. دلم خواست دوباره با شرکت در پیاده روی امام رضا (ع) حال و هوای اربعین را برای خودم زنده کنم.
معرفتی بیان کرد: قدم به قدمی که برمیدارم به عشق آقا علی بن موسی الرضا(ع) برمیدارم و نیتم فقط رضایت آقا است. دوست دارم از من راضی باشند.
او میگوید: به هر سمت که نگاه میکنی کودک، پیر و جوان همه آمده اند و از هرکدامشان بپرسی میگویند ما عاشق امام رضا (ع) هستیم و امیدواریم آقا از ما قبول کنند.
آری آقا حتما از همه شما قبول خواهد کرد مگر میشود پاهایی که در مسیر رسیدن به ایشان کبود شود و تاول بزند یا حتی خسته شود را امام رضا (ع) نبینند؟
مگر میشود صدای نفسهای خسته زوارشان را بشنوند و بی تفاوت باشند؟ اصلا مگر امام رضا (ع) به رأفت و مهربانی شهره نیست؟ مگر خود آقا نگفته اند به ازای هرباری که به زیارت من میآیید من در خانه آخرتی شما به دیدار شما خواهم آمد؟
محمد ۸ ساله است و میگوید: من با پدر و مادرم آمده ام و تا الان خسته نشدم. من امام رضا(ع) را خیلی دوست دارم و می خواهم به زیارت ایشان بروم.
طنین هم ۱۲ سال دارد و با چادر در این مسیر قرار گرفته است اوهم میگوید: با چادر برایم سخت نیست و اتفاقا قشنگ است. من از مادرم الگو گرفته ام و حتی اگر امروز اینجا هستم به خاطر دعای مادرم است.
او افزود: تقریبا دو روز است که در راهیم و شب ها به اصرار روستاییان به خانه آنها برای استراحت میرویم. واقعا اینجا بودن یعنی خوشبختی و هرکس که دلش اینجاست اوهم در ثواب شریک است.
بعضی ها دور اند اما دل هایشان همین حوالی است
جمله زیبایی را طنین گفت. هرکس که دور است اما دلش اینجاست اوهم در این ثواب شریک است. به راستی که امام مهربانمان زیارت کسانیکه از راه دور دل هایشان را روا کرده اند راهم قبول میکند.
و چه سعادتی از این بالاتر؟ خلاصه که از هرکجای این مسیر بگویم قطعا تمامش را نگفته ام و معجزهها تمام شدنی نیست کاش ماهم دل هایمان را از همان جا که هستیم راه دور و نزدیک، با کبوتران صحن حرم امام رضا (ع) روانه گنبد طلا کنیم.
کاش ماهم تا این حد خالصانه بتوانیم از دنیا و اموال دنیایمان برای خدمت به زوار آقا علی بن موسی الرضا بگذریم و نذر قدم هایشان کنیم.
کاش ماهم قدری به اندازه معرفت این زوار معرفت به خرج دهیم و برای آخرت خود کاری کنیم.
انتهای پیام/