استان کرمانشاه در سالهای گذشته دچار تحولاتی شده که متاسفانه این استان را از مقصد گردشگری به مسیر تبدیل کرده است و مسافران به راحتی از این استان گذشته و از جنوب به طرف شمال و بلعکس گذر کنند.
یکی از این تحولات جنگ تحمیلی بود، استان کرمانشاه به دلیل مجاورت با عراق در معرض تهاجم ناجوانمردانه این کشور قرار داشت به نحوی که جنگ از این استان شروع و در این استان نیز پایان یافت و به همین دلیل چهره شهر خصوصاً ورودی و خروجیهای آن نظامی شد. پادگانها و اماکن نظامی علاوه بر آنچه که در رژیم پهلوی ساخته شده بود بسیاری از اراضی استان را به دلیل شرایط خاص آن روزگار در برگرفته و عملاً چهرهای خاص به استان دادند.
تحول دیگری که بعد از جنگ شروع و تاکنون نیز ادامه دارد، در حوزه ساخت و ساز و پیشرفت در راههای دسترسی بود بدین شکل که اراضی باقیمانده اطراف شهرها تبدیل به اماکن صنعتی شده و چهرهای خشک و خشن از شهر را در نمای ورودی ایجاد کرد. همچنین با توجه افزایش جمعیت و نیاز به توسعه راهها و شهرها، تمامی شهرهای استان دارای کمربندیهای عریض و نوعا استاندارد شدند که هر چند در جای خود مفید و مورد نیاز است اما دیگر کمتر مسافری رغبت میکند قید این بزرگراهها را زده و از مسیرهای قدیمی وارد شهرها شود و تابلوهای اغراقآمیز و جادههای صاف و عریض همه را وسوسه گذر میکند و شهرهایمان همچنان چشم انتظار میهمانان آرام گرفتهاند.
ظرفیتهای گردشگری کرمانشاه به دلیل توجه نکردن مسئولان مغفول مانده است
موضوع دیگر توجه نکردن مسئولان به ظرفیتهای استان در زمینههای مختلف گردشگری خصوصاً طبیعت و اقلیم، گردشگری جنگ و توریسم درمانی است که متاسفانه باعث شد این ظرفیتها مغفول مانده و استانهای دیگر از موضوع به نحو احسن بهرهبرداری کرده و باز هم شاهد پررونقتر شدن مسیرهای استان صرفاً جهت عبور بیتوقف باشیم.
در این سالها نه از سرمای مناطق شرقی استان بهره بردیم نه از گرما و کویر مناطق غربی و طبیعت کوهستانی اورامانات و جنگلهای بلوط زاگرس. بهطوریکه گردشگری جنگ به جنوب رفت، توریسم درمانی به مرکز رفت، طبیعتگردی به شمال سوق یافت و خیلی موقعیتهای بیبدیل دیگر که از دست رفتند.
عامل دیگر مسیر شدن کرمانشاه به وضع قوانین و مقررات دست و پاگیر و سختگیریهای عجیب و غریب در فرایند صدور مجوزهای گردشگری و سرمایهگذاری باز میگردد. متاسفانه آنقدر سرمایهگذار در سالهای گذشته درگیر و دار امور اداری سرگردان شدند که دیگر رغبتی برایشان نمانده و عدم اعتماد به این قشر موثر باعث شده تا کرمانشاه مقصد بودن خود را از دست بدهد.
به همین دلیل دیگر بازار جوانرود آن رونق سابق را ندارد اما بازارهای استانهای همجوار گرم است، اورامانات کرمانشاه تنهاتر شده اما اورامانات کردستان پررونق است، زمستان کنگاور سردتر شده اما زمستان همسایههای همجوار گرم و پر روزی است، کویرمان افسرده است و زیرساختهای آبی با آن جذابیتها مغفول مانده و شاید سرنخ همه اینها مدیران سنتی باشند که به همه چیز فکر کردند به جز صنعت عظیم گردشگری.
خوشبختانه چند سالی است رویکرد ویژهای در میراثفرهنگی استان حاکم شده که نیاز به حمایت دارد. واژهای با عنوان پروژههای پیشران در حال خودنمایی است که سعی دارد تا با جلوهدهی به نمای استان و استفاده از ظرفیتهای عظیم مغفول مانده و نقاط ویژهای که فراموش شدهاند را بار دیگر رونق دهد و کرمانشاه را دوباره به مقصد گردشگری تبدیل کند.
در نظر گرفتن مشوقهای لازم برای سرمایهگذاری در حوزه گردشگری کرمانشاه
امروز ظرفیتها شناسایی شده و برای بهرهبرداری به سرمایهگذاران ارائه میشود. با در نظر گرفتن مشوقهای لازم، آنها را برای سرمایهگذاری در کرمانشاه ترغیب میکند. تفکری که اگر حمایت شود قطعا در آینده نزدیک استان کرمانشاه بار دیگر پایتخت سفرهای کشور میشود.
این مهم میسر نمیشود مگر با اصلاح قوانین، تسهیل در فرایند صدور مجوزها، حمایت مدیران بالادستی و همچنین همراهی و همفکری رسانهها خصوصاً رسانههای محلی تا شاهد رونق روز افزون استانمان باشیم.
انتهای پیام/
انتهای پیام/