تبلیغات در تلویزیون شهری و توجه عمومی به گردشگری و میراث‌فرهنگی

برای معرفی جاذبه‌های تاریخی و گردشگری می‌توان از ظرفیت روش‌های مختلف تبلیغات شهری استفاده کرد که راه‌اندازی تلویزیون شهری یکی از آنها است.

اخیرا اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی یک نمایشگر بزرگ تلویزیونی را در سردر ورودی اداره‌کل نصب کرده و به‌صورت شبانه‌روزی، اخبار و اطلاعات را در قالب تصویر، فیلم و متن‌های کوتاه در معرض نمایش قرار می‌دهد.

تاکنون، اطلاع‌رسانی‌های حوزه‌های مختلف کاری، رویدادها و برنامه‌‎های پیش رو بیشتر در قالب بنرها و استندهای نوشتاری، همایش‌ها و گردهمایی‌های مناسبتی انجام می‌شد و این اولین بار است که اداره‌کل می‌تواند از طریق این دریچه بزرگ دیجیتالی که اتفاقا در خیابانی پرتردد و روبه‌روی دو مرکز مهم خرید شهری نیز واقع شده است به‌صورت 24 ساعته ارتباط آفلاین ولی به‌روز، با شهروندان برقرار کند.

در امر تبلیغات و بازاریابی، روش‌ها و شیوه‌ها روز به روز جدیدتر و خلاقانه‌تر می‌شوند و سازمان‌ها و شرکت‌های خصوصی رقابتی همیشگی با هم دارند و نتیجه آن، حجم بسیار زیادی از نور و نوشته در قالب تابلو روان، بنر و تراکت و غیره است که مدار دید شهروندان را در خیابان‌ها و اماکن عمومی و گاها نیز حریم خصوصی از طریق پیامک و ... به خود مشغول می‌کنند که البته در برخی مواقع نیز به اغتشاش بصری می‌انجامد، پیام مشترک اکثرشان نیز یک چیز است، دعوت به مصرف و خرید.

در بحث تبلیغات و بازاریابی گفته می‌شود که یا کار مشابه دیگران را انجام ندهید یا متفاوت‌تر و بهتر از آنان اقدام کنید؛ هرچند استفاده از  اینگونه تلویزیون‌های شهری موضوع  جدیدی نیست ولی در میان این انبوه رنگ و تصویر وعلائم که خیابان‌ها و میادین همه شهرها را دربرگرفته است یک نمایشگر بزرگ چندمتری می‌تواند متفاوت از همه چیزهای دیگر باشد.

اصولا سازمانی که  متولی امر بسیار مهم تقویت و قوام مواریث فرهنگی سرزمینی و توسعه گردشگری است بایستی متفاوت‌تر و موثرتر از همه کسب و کارهای رایج شهری وارد عرصه تبلیغات شود.

البته واضح است که هدف  یک نهاد دولتی از تبلیغ و بازاریابی، فروش کالا و خدمات به شکلی که برای بیزنس‌های غیردولتی و شخصی متعارف است نیست، هدف، چیزی نیست جز ارزش‌گذاری معنوی برای مواریث فرهنگی، بسط و ترویج هرچه بیشتر صنعت گردشگری و صنایع‌دستی.

حدود دو دهه قبل هم که سازمان ایران‌گردی و متعاقب آن صنایع‌دستی با میراث‌فرهنگی ادغام شدند هدفی جز این نداشت، زیرا که هرجا میراث‌فرهنگی باشد گردشگر هم حضور دارد. حضور گردشگر نیز بالتبع خرید در پی دارد و از این رهگذر هم مواریث فرهنگی و انسجام ملی بهتر حفظ و تقویت می‌شود و هم اقتصاد و نفع عمومی شکوفاتر.

ارگان میراث‌فرهنگی یک موسسه اقتصادی نیست که برای انتفاع کارمندان خود وارد عرصه رقابت در بازاریابی و تبلیغات شهری شود، ورود آن به عرصه تبلیغات و استفاده از ابزارهای کارآمدتر برای همه اقشار و صنوف است.

مراکز درمانی، مراکز خرید، فروشگاه‌های محلات و بین‌راهی، مراکز اقامتی، رستوران‌ها و اغذیه‌فروش‌ها، حمل و نقل، هنرمندان صنایع‌دستی، تولیدات عشایر، مراکز تفریحی، دفاتر مسافرتی، ترمینال‌ها و فرودگاه‌ها همه اینها و بیشتر، به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با وظایف این ارگان در ارتباط‌ هستند، هرچقدر وظایف آن بهتر و پربارتر باشد کسب و کار این صنوف نیز رونق‌تر خواهد بود.

از این رو ضروری است ادارات‌ کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی هرچه بیشتر شناسانده شوند و از آن حالت مهجوریت نسبی خارج شده و شهروندان هرچه بیشتر با وظایف ذاتی آن آشنا شوند.

لازم است بهترین و پرترددترین نقطه هر شهربرای معرفی عملکرها و اماکن تاریخی، گردشگری و تبلیغات میراث‌فرهنگی اختصاص داده شود، تابلوهای فلزی کنارجاده‌ای و عموما قدیمی و کم‌رنگ دیگر در عصر زرق و برق تبلیغات دیجیتالی اثر آنچنانی در جلب توجه ندارد.

تبلیغ در دل شهر با استفاده از موثرترین ابزار رسانه‌ای، از منظر آگهی‌بخشی و افزایش اطلاعات عمومی مردم و اهمیت دادن به مقوله میراث‌فرهنگی و گردشگری بسیار موثر می‌تواند باشد البته از پتانسیل‌های اینترنت و فضای مجازی نیز نباید غاقل شد.

وقت آن رسیده است که شهروندان هر هفته و بلکه هر روز در معابر عمومی و میادین اصلی شهرشان نمایی تبلیغی و خبری از میراث‌فرهنگی و گردشگری و صنایعی‌دستی ببینند نه فقط در مناسبت خاصی از سال.

 

.

انتهای پیام/

کد خبر 14020230378879

برچسب‌ها