خانه‌های تاریخی مشهد عینیت ارادت به ساحت امام رضا(ع)

در میان سکونتگاه‌های تاریخی کشور، مشهد مقدس به واسطه وجود بارگاه منور رضوی جایگاه رفیعی در سطح ملی و بین‌المللی دارد، این شهر در دوره‌های مختلف تاریخی تحولات شهرسازی و معماری زیادی را در خود شاهد بوده است.

کارشناس ارشد میراث‌فرهنگی خراسان رضوی در یادداشتی نوشت: خانه‌ها و بافت‌های معماری و شهرسازی تاریخی ایران که امروزه آن را به درستی میراث‌فرهنگی می‌خوانندش، عینیت حاصل از ذهنیت ادبی و معرفتی معماران و بزرگانی است که در عهد ماضی «عاشقانه» و «عارفانه» در بسیط سرزمین زیست کرده و در غایت خردورزی و فرهنگ‌مداری شرایط زندگی در کشوری با پهنه‌های کویری، خشک و بیابانی را رقم زده‌اند.

ساختار این ابنیه که در واقع روح «تَعشُّق»، «شاعرانگی» و «فرزانگی» آفرینندگان آن را جلوه می‌دهد، تلفیقی است از چهار شاخص «زیست فرهنگی»، «روح هنری»، «تعامل تاریخی با طبیعت» و «ارتباطات اجتماعی».

در میان سکونتگاه‌های تاریخی کشور، مشهد مقدس به واسطه وجود بارگاه منور رضوی جایگاه رفیعی در سطح ملی و بین المللی دارد، این شهر در دوره‌های مختلف تاریخی تحولات شهرسازی و معماری زیادی را در خود شاهد بوده است.

بعد از شهادت امام رضا (ع) و تا پیش از هشت دهه اخیر، که اطراف محدوده حریم رضوی را ساختارهای اقتصاد محور و مادی‌گرا فرا گیرند، خانه‌ها، مدارس، مساجد و محلات زیادی با رویکرد عشق و ارادت به ساحت قدسی در جوار روضه منوره برای تامین سرپناه و نیز فراهم کردن شرایط اقامت زائران و مسافران ساخته شده است که بیشتر آن‌ها حتی تا اواسط دهه هفتاد پا برجا بوده‌اند.

مستندات تاریخی بازمانده و خانه‌ها و سراهای باقی‌مانده در محدوده بافت ثامن نشان می‌دهد که این بناها برخلاف آنچه امروز در این محدوده شاهدش هستیم، برخاسته از طبع فرهنگی ایرانی و اسلامی است که در عین سادگی و احجام و تناسبات چشم نواز، مشحون از زیبایی‌ها، درون مایه‌ها و تزئینات معماری از قبیل کاشیکاری، آجرکاری، آیینه‌کاری و ... در هماهنگی کامل اقلیمی خراسان و در تطابق با محور زیارت ساخته شده‌اند تا میزبانی شایسته را ارائه داده و فضای فکری و ذهنی خود و زائران را برای زیارت و حظ معنوی آماده کنند، اما فهم این جریان به چشمِ جان و زیست عاشقانه نیاز دارد:

چشم دل باز کن که جان بینی
آن‌چه نادیدنی‌ست آن بینی
گر به اقلیم عشق روی آری
همه آفاق گل‌سِتان بینی

خانه‌های تاریخی مشهد عینیت ارادت به ساحت امام رضا(ع)
 



















معماران بناهای اطراف حرم که در حقیقت مهندسان فرهنگی و مردمانی صادق، صالح و عاشق پیشه‌ای بوده‌اند، به‌غایت به این نکته توجه داشته‌اند که فضایی که خلق می‌کنند در ارتباط معنوی با مضجع شریف باشد، از این رو باید در چارچوبی درون‌گرایانه، انسان محور و معناگرا بنیان گذاشته شود و مقید بودند تا حریم ارتفاعی و منظری گنبد مطهر مخدوش نشود، در این خانه‌ها که روح مهندسی فرهنگی و تفکر آسمانی موج می‌زند با بهره‌گیری مصالح خشت و گل و آجر(مصالح ملکوتی)، عناصر زیبایی شناسانه و کالبدی دلبرانه‌ای چون سردر، دالان، ایوان، حیاط مرکزی، حوض آب، سرداب و «پنجره هایی که رو به تجلی بازند»، بنیان گذاشته که در تعامل با عوامل طبیعی چون جریان آب و درختان (به‌ویژه درخت گل ابریشم) در حقیقت جلوه‌ای از بهشت را روی زمین به‌وجود آورده‌اند که به تعالی روح و اندیشه ساکنان و زائران منجر شده که در نظر تیزبین اهل خرد نمود دارد:

دل هر ذره را که بشکافی
آفتابیش در میان بینی

دریغا، در جریان مدرنیته و نوگرایی 100 ساله گذشته تاکنون به دلایل گوناگون (جریان یافتن تفکرات مادی گرایانه به‌جای اندیشه‌های معنوی، عدم شناخت انسان و بیگانگی نسبت به مسئله آفرینش و عشق و معرفت و به تبع آن عدم تجزیه و تحلیل ارزش های معماری سنتی و...) بسیاری از این خانه ها و بناها برای مالکان و برخی از مدیران غریب و نامانوس جلوه کرده و با توجیه‌های گوناگون ایستاده از بین رفتند.
چون زبان او همی‌نشناختند
چار دست و پای او انداختند

متاسفانه امروزه کمتر فردی مشهد را به هویت معماری تاریخی آن می‌شناسد، در صورتی که ساختار معماری سنتی گذشته این شهر به علت برخورداری از مبانی نظری، فلسفی، الهی و معناگرا که در ارتباط مستقیم با موضوع زیارت است و در واقع آیینه لطف الهی‌ است که به شکل معماری و بنا، ظهور و بروز کرده و در این سخن هیچ گونه روی و ریایی نیست.

آنچه درحال حاضر از مشهد در ذهن متبادر می‌شود انبوهی از پاساژها، هتل‌ها و سایر بناهای بلندمرتبه با معماری بی‌روح و بعضا شلخته‌ای در قالب رویش هندسی بتن و سیمان است که حتی حریم ارتفاعی حرم را نیز رعایت نکرده و کاری شده که به قانون زیارت نیز بَر بخورد. این ساختارها فارغ از پیوست‌ها فرهنگی، اقلیمی و هویتی، سر به فلک کشیده‌اند و بیش از آن که فضای پیرامونی مکانی مقدس را یادآور شوند، جهان مادی و ماتریالیستی را خاطر نشان می‌کنند که به دور از هاضمه فرهنگی و فلسفی مردم ایران است.

ای کاش طرح محدوده اطراف حرم مطهر (شهرداری ثامن) سال‌ها پیش با رویکرد حفظ عناصر معماری و شهرسازی هویتی و تاریخی تهیه و تنظیم می‌شد، تا علاوه بر حفظ خانه‌ها و بناهای تاریخی، شاهد آشفتگی‌های فعلی که سنخیتی با روح و طبع فرهنگی مشهد مقدس ندارند، نباشیم. به‌هر حال نباید از اندک خانه‌های تاریخی بازمانده، غفلت و چشم پوشی کرد. 

آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید

این خانه‌ها که در حال حاضر در میان انبوهی از آهن و بتنِ زمخت در مظلومیت و معصومیتی تمام، به‌صورت تک بنا در نقاط مختلف بافت ثامن و سایر نقاط شهر پراکنده‌اند، چونان نگینی می‌درخشند و هویت تاریخی و فرهنگی از دست رفته مشهد قدیم را فریاد می‌کشند ولی شرایط و وضعیت چنین بازگو می‌کند که آنچه البته به جایی نرسد فریاد است و جامعه مادی‌گرای امروزی زیاد قادر به شنیدن و فهم آن نیست.

سِّر من از ناله ی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

خانه‌های تاریخی مشهد عینیت ارادت به ساحت امام رضا(ع)














 

خانه های مورد اشاره چنانچه مورد توجه جدی واقع نگیرند، اگر از باران و از تابش آفتاب تخریب نشوند، حتما با بی‌رحمیِ تیغ لودر چنان خواهد شد و بیش از پیش مشهد و اطراف حرم را از عناصر فرهنگی و هویتی معماری سنتی و اصیل خالی می‌سازند و بخش مهمی از روایت تاریخی معماری مشهد قدیم و عینیت‌های ارتباطی همسو با موضوع زیارت و بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) از بین خواهد رفت.

منافع اقتصادی و با ارزش بودن املاک بافت مذکور و فرصت تبدیل آن به مجموعه‌های تجاری و اقامتی مدرن در کنار سایر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی دولتی و غیر دولتی، باعث شده است کمتر کسی راغب باشد روی این خانه‌ها، که در حقیقت سرمایه‌ها و ثروت‌های فرهنگی و هویتی مشهدالرضا هستند، سرمایه‌گذاری کند.

با این همه، خوشبختانه در سال‌های اخیر تا حدی بوی بهبود از اوضاع مشهد شنیده می‌شود و حفاظت و احیا برخی از این خانه‌ (توکلی،داروغه و...) مورد عنایت مالکان، مدیران و دست اندرکاران قرار گرفته است. شهرداری و مدیریت شهری مشهد لازم است بیش از پیش، شناسایی، حفظ و احیای این خانه‌ها را در اولویت قرار دهند چرا که شهر بدون ساختارها و نمودهای تاریخی و فرهنگی، دچار آلزایمر است که «بوی خیر از آن نمی خیزد».

ایجاد دفتر حفظ و احیا بافت تاریخی در ذیل سازمان بازآفرینی شهری مشهد و اهتمام این دفتر از اقدامات ارزشمندی است که توسط مدیریت شهری مشهد رقم خورده و از سویی اداره کل میراث‌فرهنگی خراسان رضوی نیز که دارای پایگاه بافت تاریخی در محدوده اطراف حرم مطهر است به طور جدی ضمن حمایت از مرمت و احیای این خانه‌ها، با اعطای پروانه بهره‌برداری رایگان اقامتگاه سنتی و... در تلاش است تا سهم خود را در پاسداشت عناصر فرهنگی و تاریخی مشهد ادا کند و در توسعه فضای زیارتی و فرهنگی آن بکوشد.

اما برای رسیدن به حد مطلوب لازم است حمایت جدی و در شان از مالکان بناهای تاریخی با اعطای تسهیلات و سایر مشوق‌های مادی و معنوی انجام شود. تملک و تبدیل به مراکز فرهنگی مثل موزه، مراکز عرضه آثار هنری و صنایع‌دستی، خانه موزه بزرگان فرهنگی، مذهبی و ادبی مشهد و ...، از دیگر طرق نگهداری خانه‌های تاریخی است تا بدین وسیله اندک هویت معماری گذشته مشهد حفظ شود و نقشی صواب از ما بر صحیفه روزگار باز ماند.   

ز مُلک تا ملکوتش حجاب بَرگیرند

هر آنکه خدمتِ جام ِ جهان نما بکند

انتهای پیام/

کد خبر 1402061300926

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha