مریم قربانینیا نویسنده و منتقد سینما در یادداشتی نوشت: وقتی صبح یکی از روزهای جشنواره فیلم فجر سال ۹۴ با او تماس گرفتم و از خواب بیدارش کردم تا درباره «ایستاده در غبار»ش گفتوگو کنیم، بعد از عذرخواهی مکرر گفت خودم با شما تماس میگیرم. بر خلاف بسیاری از اهالی سینما که هرگز تماسی نمیگیرند، یک ساعت نگذشته بود که تماس گرفت و به تمام سوالاتم با حوصله پاسخ داد.
مهدویان جزو استعدادهای دهه ۹۰ بود که هر یک از آثارش توانمندیها و خلاقیتش را از یک سو و فروتنیاش را از سوی دیگر بیش از پیش به نمایش میگذاشت تا جایی که وقتی در اختتامیه جشنوارههای آن سالها آنطور که باید به حقش نمیرسید، همه اهالی رسانه بارها و به اشکال مختلف به تصمیمگیرندگان و برگزارکنندگان جشنواره اعتراض و انتقاد کردند.
وقتی پس از «لاتاری» با انتقاد برخی افراد روبهرو شد، هیچ رفتار نامناسبی نداشت و نقدها را پذیرفت. در «درخت گردو» با سکانسهای طلایی قلب مخاطبان را لرزاند و حتی نظرات منفی برخی افراد درباره «شیشلیک» را هم پذیرا شد.
اولین قسمت «زخم کاری ۱» که به شبکه نمایش خانگی آمد، آنچه در صفحه تلویزیون شاهد بودیم شاهکار جدیدی از کارگردان با استعداد «ایستاده در غبار» بود که توانست به اندازه تمام آثار قبلیاش مورد توجه قرار گیرد و با پخش قسمتهای بعدی سریال با بازیهای درخشان سیاوش طهمورث، جواد عزتی، رعنا آزادیور، سعید چنگیزیان، مائده طهماسبی، مهدی زمینپرداز، عباس جمشیدیفر، هانیه توسلی، مهلقا باقری، الهه حصاری و حتی سارا حاتمی و مرتضا امینیتبار که نخستین تجربههای تصویری خود را پشت سر میگذاشتند، توانست رضایت مخاطبان را جلب کند. همچنین بیش از هر چیز فیلمنامه قابل تحسین و دیالوگهای اثرگذار ابراهیم امینی در کنار موسیقی زیبای حبیب خزاعیفر هر هفته بیش از هفته قبل به دل مخاطبان نفوذ کرد.
پس از پایان فصل اول، خبر ادامه سریال در فصلهای بعدی مخاطبان را به وجد آورد و همه در انتظار سریالی در حد و اندازه فصل اول و حتی بهتر از آن بودند، اما با شروع فصل جدید آنچه به وضوح شاهد بودیم، موج نارضایتی مخاطبان هر هفته بیش از هفته پیش بود.
فصلی مملو از خشونتها و قتلهای غیرمنطقی، فیلمنامه ضعیف، انتخاب بازیگران نامناسب، دیالوگهای سطحی و حضور کمرنگ جواد عزتی به عنوان ستاره فصل اول که هر هفته مخاطب را بیش از هفته قبل ناامید کرد؛ مخاطبی که چشم انتظار یک فصل درخشان بود اما نه تنها خواستهاش برآورده نشد، بلکه حس میکرد به وعده تماشای سریالی قوی با حضور پررنگ جواد عزتی و بازیهای بینظیر همچون فصل قبل، به نوعی کلاه سرش رفته است.
با وجود تمام نارضایتیها اما بازی حسی و قابل تحسین الناز ملک از چشم مخاطب دور نماند و به ویژه در سکانس خودکشی شیدا با کامنتهای متعدد در صفحه الناز ملک از او تشکر کرده و این بازیگر را مورد تحسین قرار دادند. همچنین پیشرفت بازی مرتضا امینیتبار نیز محسوس بود و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
در نهایت با پایان فصل دوم و اعلام همه نارضایتیها آنچه بیش از همه تعجببرانگیز و تاسفبار است، دفاعیه سراسر غرور و تکبر محمدحسین مهدویان و واکنش و طعنههای زشت و سخیف علی بحرینی به نارضایتی مخاطبان است.
محمدحسین مهدویان با پایان فصل دوم سریال متن و آماری را منتشر کرده و با لحنی تحقیرآمیز و سرشار از غرور و تبختر مخاطبان را به سخره گرفته که نه تنها فصل دوم بیش از فصل اول دیدید بلکه فصل بعد را هم بیشتر خواهید دید!
بله آقای مهدویان؛ دیدیم. هر هفته اولین کاری که صبحهای جمعه انجام دادیم، تماشای «زخم کاری» بود اما شما قطعا میدانید که تماشا کردن یک چیز است، رضایتمندی یک چیز دیگر.
بله تماشا کردیم چون هر هفته منتظر بودیم شاید یک نکته مثبت، یک نبوغ، یک هنر از مهدویان «ایستاده در غبار» و «درخت گردو» و «لاتاری» و «ماجرای نیمروز» ببینیم، اما متاسفانه هر هفته بیش از پیش ناامید شدیم.
بله آقای مهدویان حتی دیدیم که بازی مرتضا امینی تبار به شدت پیشرفت داشت و الناز ملک بینظیر بود، اما در عین حال این را هم دیدیم که فیلمنامه این فصل شما به شدت ضعیف و پر از ایراد بود. دیدیم که بازیگر محبوبی همچون کامبیز دیرباز چطور نامناسب برای نقش طلوعی انتخاب شده بود و هرگز نتوانست خباثت چنین شخصیت خونخوار و کثیفی را به نمایش بگذارد.
حتی ما دیدیم که چطور هوشمندانه در صحنههای پایانی فصل دوم با ورود جواد عزتی کاشت مناسبی برای ترغیب مخاطب به دیدن فصل بعد داشتید.
بله آقای کارگردان ما نگاه کردیم، با اشتیاق هم نگاه کردیم، اما متاسفانه برخلاف فصل پیش هیچِ هیچِ هیچ لذت نبردیم.
امیدوارم بر خلاف آنچه در نوشته شما مشهود است، دچار غرور کاذب بابت تعداد مخاطب نشوید زیرا همانطور که به خوبی میدانید بسیاری از فیلمها و ویدئوها را خیلیها میبینند، اما صرف دیده شدن قطعا دلیل بر کیفیت و محبوبیت نیست.
امیدوارم متوجه تفاوت عمیق نگاه کردن و تاسف خوردن برای سقوط یک اثر و کارگردانش و نگاه کردن همراه با لذت و تحسین باشید.
مریم قربانینیا، نویسنده و منتقد سینما
انتهای پیام/
نظر شما