حسین عباسی مهر، سرپرست پایگاه میراث فرهنگی شهر تاریخی شیراز در یادداشتی نوشت: یکی از سوالات معمول و و پرتکرار بازدیدکنندگان در بازدید از بناها و مجموعههای تاریخی که بخش زیادی از آنها از میان رفته و جز اندکی از آن بصورت مخروبه باقی نمانده است، جمله زیر و مشابه آن است:
این «خرابهها» چه دارند که از آنها محافظت میکنید؟
اگر با دید حکمی به مجموعهها و بناهای تاریخی بنگریم، گاهی مخروبه برخی از این بناهای ظاهراً ویران شده، داستانهای عمیقتری در خصوص ارزشهای نهفته در فرهنگ و تفکر ایرانی و ناملایمات وارد شده بر آن، نسبت به بناهای مجلل و دارای سلامت کالبدی بیان میکنند. چرا که تخریب آثار در بسیاری از موارد، صرفاً در اثر یک حادثه و یا فرسودگی ناشی از گذران عمر زیاد بنا نبوده و گاهی به دلیل بر نتافتن حکمت و تفکری است که در ماوراء این بناها نهفته و این آثار به دلیل اینکه نماد آن ارزشها و تفکرات بودهاند تخریب شدهاند.
بازدید کننده را باید به دیدار «خرابهای» مانند تختجمشید نشاند که تخریب عمدی آن، ناشی از دشمنی امثال اسکندر مقدونی با حکمت و تفکر ایرانی بود که او در اشتباه افتاد و تنها توانست کالبد یکی از نمادهای این فرهنگ و تفکر را بسوزاند. تخت جمشید سوخت و ویرانه شد ولی تفکر و حکمت پدید آورنده تخت جمشید قابل سوختن نیست. چرا که همگان دیدند در دوران سلوکی و بعد از آن، تفکر ناب ایرانی زنده ماند و فرهنگ اجباری مقدونی را در خود استحاله کرده و دهها بنا مانند تخت جمشید را در طول تاریخ از نو آفرید.
این فرهنگ و تفکر نامیرا، ایلخانان را نیز همچون سایر اقوام مهاجم، وادار به تعظیم در برابر اندیشه ایرانی - اسلامی کرد. تغییر نام محمد خدابنده و ساخت مجموعهای مانند سلطانیه تنها یکی از صدها نمونه و شاهد از ظرفیت حکمت ایرانی در جذب و بومیسازی فرهنگها و نافرهنگهای غریبه است.
حضور جناب حجتالاسلام دکتر خسروپناه در چهارمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی معاونان میراثفرهنگی کل کشور و تاکید ایشان بر لزوم توجه به نگاه حکمی و فلسفی به آثار تاریخی، از برکات این نشست بود و به نظر میرسد وقت آن است تا دستاندرکاران و کارشناسان میراث فرهنگی با برخورداری از این نوع نگاه متعالی، صرفاً به بیان ارزشهای کالبدی آثار بسنده نکنند و با گذر از ارزشهای ظاهری، ارزشهای حِکمی مستتر در آثار تاریخی را برای مردم و بازدیدکنندگان آثار تاریخی بیان کنند.
انتهای پیام/
نظر شما