هرجایی از روستای تاریخی تنگ دالان را نظاره کنی گویای تاریخ طولانی و پرفرازونشیب آن است. آثار تاریخی که رمز و رازهای زیای را در دل خود جایداده است و خبر از خلاقیت، هنر و دوراندیشی مردمان این سرزمین را داشته است.
مجموعه عظیم از سازههای آبی بسیار خلاقانه، که کمتر نظیرش را در این مناطق دیدهایم. کاروانسراها، آسیابها، آبانبارها و ... تنها بخشی شناساییشده از این آثار هستند.
ردپاهایی از تنگ دالان را در سفرنامههای تاریخی میتوان پیدا کرد. دن گارسیا سیلوا فیگوئروا (سفیر اسپانیا در دربار شاهعباس اول) در سفرنامه خود به جزئیات خوبی در مورد سازه آبی و روستای تنگ دالان پرداخته است. او میگوید: «صبح روز بیست و سوم کاروان در کاروانسرایی به نام تنگ دالان توقف کرد. در نزدیکی این کاروانسرا دو آبانبار بسیار بزرگ بود پر از آبی بسیار خنک، اما آبی که از کوهسار و از طریق مجرایی دستساخت به کاروانسرا میآمد اگرچه در مسیرش در چند جا روباز و در زل آفتاب بود، در مقام مقایسه از آب آبانبارها بهتر بود. این مجرای دستساخت یا رودخانه مصنوعی که با بریدن دره در چند نقطه آب زیادی را بهجاهای مختلف میرساند، از دامنه کوهی میگذرد و به یک گذرگاه زیرزمینی وارد میشود و پس از خروج از گذرگاه به صحرا میریزد که بیش از دو فرسنگ پهنای آن است و ازآنجا به چند کانال وارد میشود و چندین قطعه زمین شخم زده و تعدادی باغ بربرها را آبیاری میکند.
تا چندی پیش سراسر این ناحیه غیرمسکونی و لمیزرع بوده است، اما بنا بر وصیت یکی از اهالی بسیار ثروتمند لار این آب را از کوهی به کوهی دیگر میرسانند. و گذرگاه زیرزمینی را که از آن سخن گفتیم برای آن میسازند. گذرگاه مزبور بسیار عریض است بهطوریکه هنگام ورود میتوان محل خروج را بهخوبی مشاهده کرد.»
در این گزیده مختصر از سفرنامه فیگوئروا مسیر این سازه آبی به خوبی شرح داده شده ولی با دقت بیشتر در جزئیات با احتمالات جالبی روبرو می شویم.
آب چشمهای که از کوه های اطراف سرچشمه میگیرد توسط کانالی به سمت تنگ دالان هدایت میشده که بعد از رسیدن به رودخانهای بزرگ و سیلابی بهسلامت از آن میگذشته است.
طبق مشاهدات انجام شده میتوان حدس زد که سازوکار این سیستم و سازه آبی به این صورت بوده که در ابتدای رود و چسبیده به دیواره دره، سازهای استوانه شکل (که در حال حاضر نیز سرپاست) بناشده است، و آب چشمه از بالای این سازه به سمت پایین و در مسیری لولهای شکل که حفرشده سرازیر میشده و تا پایینتر از سطح رودخانه این مسیر ادامه پیدا میکرده و بعدازآن بهصورت عرضی از پایین بستر رودخانه وارد استوانه بعدی میشده است که به دلیل اختلاف سطح با استوانه اول، بدون هیچگونه ابزار مکانیکی به بالای استوانه دوم هدایت میشد.
در ادامه مسیر ظاهراً ترکیبی کارشده، بخشی از آن آب به شکل روباز و درون کانالهایی که بر بالای پلی که در ادامه قسمت سیلابی ساختهشده بود، عبور میکرد اما در برخی از قسمتها مشابه با دو استوانه اولی عمل میکرده و تا انتهای مسیر سیلابی، ساختار به همین منوال ادامه پیدا کرده است.
بعدازآن از طریق کانال آب وارد دشت مسطحی میشود و از دو کاروانسرا گذشته و به دامنه کوهی میرسد که روستای کنونی تنگ دالان در سمت دیگر آن واقع شده است.
بخش بسیار جالب اینجاست که در دل کوه اقدام به حفر گذرگاه و تونلی نمودهاند که آب را به سمت دیگر کوه منتقل میکرده و بعدازآن آبها وارد دو آسیاب آبی میشده که این آسیابها بهصورت پلکانی بر سر یکدیگر ساختهشدهاند. آب بعد از عبور از آسیابها وارد مزرعهها و مناطق کشاورزی میشود.
دو کاروانسرا به فاصله حدود ۱۰ متر از همدیگر ساخته شده که تفاوت ساختاری آنها این حدس را متصور میسازد که یا در دو زمان تاریخی مختلف بنا شدهاند و یا کاربری متفاوتی داشتهاند.
یکی از کاروانسراها با سایر کاروانسراهایی که در منطقه خمیر مشاهده شده، تفاوتهای زیادی دارد. سردر و ورودی بسیار مرتفع و زیبا، سقف ارتفاع زیادی از کف به نسبت سایر کاروانسراها دارد و دارای نقوش و طراحیهای متفاوتی است.
امیدوارم در آیندهای نهچندان دور شاهد احیا و مرمت این گنجینه تاریخی باشیم تا آیندگان نیز سهمی از این تاریخ داشته باشند.
محمدرضا برترانگ
انتهای پیام/
نظر شما