سعید خسروی کارشناس ارشد مردم شناسی در یادداشتی نوشت: نگاه مطلق به صنعت توریسم به عنوان صنعتی با حداکثر سود اقتصادی در سال های اخیر، به دلیل عوارض منفی آن بر محوطههای تاریخی و منابع طبیعی مورد بازنگری قرار گرفته است.
صنعت توریسم که اکنون در بسیاری از کشورهای جهان به یکی از منابع اصلی تولید درآمد و سود ناخالص ملی مبدل شده، به دلیل عوارض منفی آن بر محوطهها و منابع طبیعی از یک سو و تخریب در سایتهای فرهنگی و تاریخی مورد بازنگری قرار گرفته است. اعلام سال تنوع زیستی و شعار توریسم و تنوع زیستی در سال 2010 شاید از جمله موارد این بازنگری است.
تورریسم به عنوان سفر کردن نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر فرهنگی آثار مثبت و منفی بسیاری دارد که بخشهای مختلفی را در زمینههای مختلف جامعه و اقتصاد درگیر میکند. بخشهایی که طیف وسیعی از تبلیغات و سرگرمی گرفته تا اقامتگاها و رستورانها و آثار طبیعی و تاریخی و فرهنگی را شامل می شود .
در سالهای اخیر بیشترین توجهات متمرکز بر این مسئله بوده که گویی توریسم صنعتی است که تنها سودآوری مالی دارد و از عوارض منفی آن تا حد زیادی غفلت شده بود. اما اخیرا براثر تشدید روند تخریب منابع طبیعی دربیشتر مقاصد گردشگری، به تدریج جنبههای منفی و غیر اقتصادی این صنعت گسترده و سوداور آشکارتر شده و اکنون بررسیهای بیشتر و تجربه سالهای اخیر عوارض منفی آن را نه تنها در طبیعت بلکه در محوطههای فرهنگی و میراث جهانی نشان داده که در سالهای اخیر توجه کارشناسان بسیاری را به خود جلب کرده است.
صنعت توریسم در آغاز و در بسیاری از کشورها وابستگی شدیدی به خرید توسط گردشگران داشت بنابراین توسعه توریسم اغلب به عنوان استراتژی فعالی برای ارتقای روابط مالی و تجاری در سطح منطقه ای و صدور کالا و خدمات تلقی میشد.
در مرحله بعد ایجاد اشتغال برای مردم در هتلها، رستورانها و سایر خدمات وابسته سبب شد که بیش از گذشته توجه کشورها به توسعه توریسم جلب شود. اما اکنون با گذشت دو دهه از رشد مداوم صنعت گردشگری در جهان به نظر میرسد که اطمینان به سودهای اقتصادی این صنعت به شدت کاهش یافته است.
به هرحال توریسم صنعتی است که به دلایل گوناگون سبب تخریب و تنزل منابع طبیعی میشود. ساخت و سازها، آلودگی و تخریب در جنگلها و محوطههای طبیعی از مهم ترین این موارد هستند.
اما اخیرا مشکل حادی نیز در زمینه میراث فرهنگی توجه عموم کارشناسان و دست اندرکاران توریسم جهانی را بخود جلب کرده است. صرف نظر از این که ازدحام جمعیت توریست وافزایش آلودگیها سبب ازار سکنه محلی میشود هم اکنون روشن شده است که توریسم سبب تخریب آثار و مواهب فرهنگی نیز میشود.
این تخریب به دلایل بسیار از جمله تجاری کردن ونگرش تجاری و منفعت طلبانه به میراث و گنجینههای فرهنگی و طبیعی رخ میدهد و این به نوبه خود سبب افزایش خسارتهای مستقیم به آثار شاخص فرهنگی نظیر آلودگی هوا، ایجاد نقش و نگار و زخم و تخریبهای عمدی و غیر عمدی در آثار وبناها و نیز آلودگی ناشی از زبالهها، ایجاد سرو صدای زیاد و در نهایت بروز نوعی وندالیسم رخ میدهد.
اکنون کاملا روشن است که علت اصلی همه این مخاطرات، حجم انبوه و مدیریت نشده تعداد توریستها در محوطههای فرهنگی، فقدان آموزش و فرهنگ سفر و نیزو ناتوانی در مدیریت صحیح و تامین امکانات لازم برای حفاظت از آثار فرهنگی و طبیعی است.
مخاطرات ناشی از ترافیک سنگین توریستها را در صومعه «سیستن» واتیکان میتوان نمونه بارزی در این زمینه دانست که اخیرا این اثر مهم جهانی را در وضعیت تعطیل قرار داده است. این اثر که به دلیل آثار مشهور میکلآنژ ونیز نقاشی و تزیینات دیواری به جامانده از دیگر استادان بزرگ عصر رنسانس، شهرت جهانی دارد، مشخصا به دلیل ازدحام توریست در معرض خطر تخریب قرار گرفته است.
به گفته «آنتونیو پائولوچی» مدیرکل موزههای واتیکان، جمعیت بسیار زیاد، تغییرات آب و هوایی و دود چالشهایی هستند که برای حفاظت از این اثر تاریخی باید مورد توجه قرار بگیرند. این خطر عمدتا ناشی از انتشار غبار و رطوبت و گرمایی است که بیشتر براثر حضور انبوه سالانه 4 میلیون توریست در این اثر مهم جهانی ایجاد شده است.
به گفته پائولوچی جمعیت بسیار زیاد انسان های حاضر در محوطه فشار زیادی است که مستلزم اعمال تدابیر وتلاش های جدی تری برای کسب اطمینان از کارامدی روش های حفاظتی موجود است.
او با تاکید بر ضرورت حفظ این اثر برای نسل های آینده اظهار داشت که کاهش تعداد توریستهای مجاز برای بازدید از اثر و اعمال برخی محدودیتها از راه حلهایی است که باید مورد نظر قرار بگیرد.
انتهای پیام/
نظر شما