به گزارش میراث آریا محسن کریمی، دکترای باستان شناسی در گزارشی نوشت: آتشکده آتشکوه محلات در دامنه کوهی با همین نام در نزدیکی شهر نیمور از توابع شهرستان محلات واقع شده است. در مطالعه فرهنگ و هنر دوره ساسانی مطالعه گونه شناختی و مقایسهای چهارطاقیهای این دوره از اهمیت فراوانی برخوردار است. فرم عمده ساختمانهای مذهبی دوره ساسانی پلان چهارطاقی است و گنبد بر روی ستونهای آزادی که در گوشهها قرار دارد استوار شده است. در این دوره ضمن رعایت فرم اصلی چهارطاقی در ایجاد سایر فضاهای مورد نیاز به فضای چهارطاقی از شکلهای متنوعی استفاده میشد.
یکی از این گونه بناها، آتشکدهای است که در روستای آتشکوه از توابع شهر نیمور محلات قرار دارد و به نام آتشکده آتشکوه شناخته میشود. این بنا، چهارطاقی ایوانداری است که فاقد فضاهای پیرامون چهارطاقی و دالان طواف است و از دو بخش اصلی چهارطاقی و ایوان ورودی تشکیل شده است و اگر چه دو بخش اصلی بنا در اصول کلی از هم تبعیت کرده و در یک دوره ساخته شدهاند، لکن متعلق به دو زمان متفاوت هستند. در نحوه بهرهگیری از پلان، ساختار فضایی و فرم ستونها نیز این بنا دارای ویژگیهای متفاوتی با سایر آتشکدههای شناسایی شده دارد.
بررسی مقایسهای که بر روی ویژگیهای معماری این بنا با دیگر چهارطاقیهای دوره ساسانی صورت گرفته نشان میدهد که بنای مورد نظر اگر چه از فرم رایج ایجاد آتشکدههای ساسانی تبعیت کرده است اما در اجرای فرم و تقسیمبندی فضایی دارای ویژگیهای خاص خود است.
روستای آتشکوه از توابع شهر نیمور و بخش مرکزی شهرستان محلات محسوب میشود. نام نیمور و آتشکده آتشکوه در متون تاریخی متعددی ذکر شده و در مورد آنها مطالبی بیان شده است. به احتمال بسیار، مطالبی که در باب آتشکده نیمور، در برخی متون تاریخی از جمله تاریخ قم، نزهت القلوب، تاریخ پیامبران و شاهان، گنج دانش و نیز مجمل التواریخ آمده است، اشاره به آتشکده آتشکوه دارد. با مطالعه این متون تاریخی درمییابیم که نام نیمور در اینگونه متون به صورتهای\"ممنور\"، \"نیسور\"، \"تیمور\" و \"نیمور\" آمده است. امروزه در ادبیات نوشتاری و شفاهی به صورت\"نیمهور\" نیز استفاده میشود. در باب وجه تسمیه این شهر ابراهیم دهگان در کتاب گزارشنامه یا فقه اللغه اسامی امکنه، ذیل نام نیمور آورده است:
دهی در حوالی محلات به نام نیمور و همینطور سدی است در حوالی آن. این واژه مرکب از دو لغت نیم چون میم یا نیما چون سیما و ور همچو سر است. کلمه نیم بین کلمات پارسی بیشتر صورت اصلی خود را حفظ کرده و در معنی نصف و میانه از قدیم اطلاق گردیده و اکنون هم به همان صورت باقی مانده است. این لغت در صورت اوستایی نیما و در مشتقات فارسی نم یا نیم باقی مانده و مراد از همه نیما باشد یا نم و یا نیم در صورت دیگر نیمه به معنی نصف و میانه است و در اسماء امکنه باین صورت محله، ده، بلوک تا به شهر و استان محلاتی دیده میشود بسیاری از دهات محل وسط ده را محل میان یا نیمده میگویند.... عضو دوم لغت نیمور ور به فتح اول و سکون ثانی پسوند است و به معنی صاحب و خداوند و دارنده معنی کرده-اند به نقل استاد پورداود در پهلوی به صورت ور از ریشه بر به معنی بردن و گزیدن و برتری دادن آمده است یا مالک پیشوند خود بودن است در کلمات بهوَر، تاجوَر، باروَر، گنجوَر و مزدوَر همه به معنی مالک عضو اول خود است. کلمه نیمور یعنی عضو دوم که به معنی خداوند و صاحب و برگزیده است یا به عبارت ساده نسبت را میرساند آنکه این نقطه منتسب به میان زمین یا میان بلوک یا میان مثلاً شهرستان میباشد\"(دهگان، ۱۳۴۲: ۲۴۷)
از دیگر نویسندگانی که از این منطقه تاریخی یاد کرده است محمدبن حسن قمی است که در کتاب پر ارزش تاریخ قم (۳۷۸هجری) به نیمور، بند نیمور و آتشکده اشاره داشته و مینویسد:
نیمور از حیازات انار است و آتشکده آن و آتش در آن بشتأسف ملک نصب کرده است و برافروخته و آن را چندین اوقاف است و گویند که نیمهور را سه برادر بنا کردهاند درونه و یزدانفست و ستیستاد.... و صحیح آن است که آتشکده آن بستأسف ملک بنا کرده است و بندهاد، بندویه بن سنفاد خال کسری پرویز بنا کرده است\". (قمی، ۱۳۶۱: ۷۴).
در کتاب نزههالقلوب نوشته حمدالله مستوفی درباره نیمهور آمدهاست:
نیمور از اقلیم چهارم است. جمشید پیشدادی ساخت و در آنجا جهت خود قصری عالی کرده بود و آثار آن هنوز باقی است و گشتأسف در او آتشخانه ساخت و هوایش خوب و معتدل است... \"(مستوفی، ۱۳۶۲: ۶۹).
حمزه اصفهانی مؤلف عصر صفویه درکتاب تاریخ پیامبران و شاهان درباره نیمور و آتشکده نوشته است:
گشتاسب در ممنور از روستای انارباد واقع در ولایت اصفهان آتشکدهای ساخت و آبادیهایی از روستا بر آن وقف کرد\"(اصفهانی، ۱۳۴۹: ۳۷).
در کتاب بستان السیاحه مربوط به سده سیزدهم هجری آمده است:
قریهای است خجستهاثر در زمین فرحانگیز و قرب رود گوهر خیز واقع و اطرافش واسع از توابع محلات و هوایش به جهت آیات، آبش خوب و خاکش مرغوب است. قدیمالایام شهری بوده و مرور دهورش قریه نموده. باغات فراوان دارد و مردمش همگی شیعی مذهب مکرر مشاهده شده است\". (شیروانی، ]بی تا[: ۵۹۶ ).
ناصرالدین شاه قاجار در کتاب سفرنامه عراق عجم از نیمور و سد آن سخن گفته است(ناصرالدین شاه قاجار، ۱۳۶۲: ۳۸). دکتر فوریه پزشک مخصوص وی نیز در کتاب خود، سه سال در دربار ایران، به سد نیمور اشاره نموده است(فوریه، ۱۳۲۶: ۲۶۲).
به احتمال اولین کسی که به معماری آتشکده آتشکوه به صورت مفصلتری پرداخته، محمد تقی خان حکیم نویسنده عصر قاجار است. وی در کتاب گنج دانش ضمن توصیف تاریخچه و بانی بنای آتشکده و توصیف اقلیم و وضعیت اجتماعی روستای آتشکوه نگاهی به ویژگیهای معماری بنا داشته و مینویسد:
گویند جاسب از بناهای یکی از امرای عسگریه همای دختر بهمنبن اسفندیار مشهور به نیمور میباشد و اینامیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار حکومت داشته... وامیر مذکور آتشکدهای در دو فرسخی نیمور در کوه معروف به کوه آتشکوه ساخته و به وضع چهار صفه بنا شده و هنوز پایههایش برقرار است و در آن سنگهای عریض طویل به کار بردهاند که هر قطعه سنگی از آن یک زرع و نیم عرض و سه زرع طول دارد و دوازده گره، کلفتی هر پارچه سنگ میشود. در این زمانی که خراب شده، چهار عدد از آن سنگها روی هم نصب و استوار است و در کنار آتشکده چشمه جاری است که از آن آب، زراعت میکند... هوای خوب و مرتعی دلکش و مرغوب دارد که الحال متعلق به چند خانوار بختیاری است\"(حکیم، ۱۳۶۶: ۴۷۹).
از جمله محققانی که در دوره معاصر به بررسی بنای آتشکده آتشکوه پرداخته است، آندره گدار معمار فرانسوی است. وی در کتاب آثار ایران در توصیف بنا مینویسد:
ترکیب ابن بنا عجیب به نظر میرسد. شبستان بزرگ گنبد دار خیلی بازی وجود دارد، که بدون شک ابتدا جز این نبوده، که گنبد آن بر پایههایی با ستونهای جاسازی شده در دیوار نهاده شده است. آنگاه در قسمت جلو سمت شمالی شبستان گذرگاهی عریض وجود دارد که شبیه نوعی ایوان با طاقی ممتد است که علی الظاهر بر هر طرف آن اتاقهایی وجود داشته که دیوار سنگی آن، دیوارهای سردر و ایوان، برجای مانده و بقیه دیوارها که میبایستی از گل بوده باشد از میان رفته است. جانب چپ این پیشخوانگونه به علت وجود آبراه، کوتاهتر از جانب دیگر است، دلیلی که میرساند پیشخوان مورد بحث بعد از بنای گنبدی ساخته شده است. بنابراین نقشه ساختمان از دو بنای مجاور هم ولی مجزا و جدا از یکدیگر تشکیل شده است. با این همه در بدو امر این احساس به انسان دست میدهد که در اطراف چهارطاق، دهلیزی در نظر آورد که چهارطاق را احاطه میکرده، دهلیزی که دیوارهایی از گل و سقفی سبک به شکل بام مسطح داشته است.
گدار در ادامه بنا را شبیه به آیادانا معرفی مینماید اما امکان ادامه دهلیز را در ضلع جنوبی بنا، به علت صخرههای برجسته و ناهمگون امکانپذیر نمیداند و به دلیل آنکه در ساخت قسمت خارجی بنا هیچگونه حفره یا سوراخی برای اتصال تیر حمال سقف دهلیز مشاهده نمیکند و نیز وجود درگاهی وسیع را که به راهروهایی به عرض سه متر باز شوند محتمل نمیداند؛ بنابراین فرضیه شبه آیادانا بودن بنا را رد کرده و آن را چهارطاقی مجزایی معرفی میکند که ساختمانهایی که بدون شک، موخر، بر بنای چهارطاقِ ساخته شده قرار گرفته است. او در معرفی بناهای ایوان جلویی مینویسد:
ساختمانهایی عریض با مدخلی که دو طرف آن دو شبستان کوچک اشغال کرده که یکی از آنها میبایستی محل نگهداری آتش بوده باشد، اگرمیتوانستیم بپذیریم که این مجموعه توسط آبراهه از سویی و صخرهها از سوی دیگر محصور شده باشد شاید میتوانستیم گونه متفاوت و کمی عجیب از نوع آتشگاههای معمول را شاهد باشیم.
او همچنین دلیل برپایی این پرستشگاه را در مکانی که دور از آبادی و در میان صخرهها قرار رفته را کاربری راهنمایی آن میداند و مینویسد:
به لحاظ وجود یک بریدگی در کوه که از دشت کاملاً نمایان است ما نه با یک معبد بلکه با یک علامت سر و کار داریم و در مرکز چهارطاق و بر محور شمالی- جنوبی آن دهنه وسیع ایوان را به گونهای ترتیب دادهاند که مزاحم رؤیت آتش از دشت نشده ولی به ایوان عظمت بیشتری ببخشد و بر هر طرف ایوان اتاقی کوچک برای آتش و برای سکونت موبد بنا کردند.
در سال ۱۳۱۰ خورشیدی این بنای تاریخی توسط وی در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و یک دوره عملیات کاوش و مرمت نیز توسط مهدی رهبر در سال ۱۳۷۹ خورشیدی در بنا صورت پذیرفته است. دیگر محققینی نیز که از این بنا بازدید کردهاند همگی به اتفاق آن را یک آتشکده معرفی کردهاند.
روستای آتشکوه که نام خود را از آتشکدهای که در آن قرار دارد اقتباس کرده، در جنوب شرقی استان مرکزی قرار گرفته و توابع بخش مرکزی شهرستان محلات محسوب میشود. این روستا در شش کیلومتری جنوب شرق نیمور و ۱۶ کیلومتری جنوب غرب دلیجان و در مسیر راه ارتباطی شهرهای دلیجان و محلات قرار گرفته است.
روستای آتشکوه دارای پیشینه تاریخی قابل توجهی است و آثار تاریخی مختلفی در آن قرار گرفته است. قلعه دِز که شالوده آن ساسانی است و نیز تپه مشهور به تپه سیاه که از آن دادههای سفالی دوره ساسانی به دست آمده است از آثار تاریخی روستای آتشکوه به شمار میروند. بقعهای متعلق به دوره قاجار که به امامزاده اسماعیل مشهور است از دیگر بناهای تاریخی روستاست. مهمترین اثر تاریخی این روستا آتشکده است که به فاصله حدود ۲۰۰ متری جنوب غرب روستا و در پایه ارتفاعاتی که از طرف اهالی به کوه بتخانه مشهور شده قرار دارد.
ویژگی معماری بنا
مصالح عمده بنا از سنگ تراورتن و ملاط گچ همراه با مقداری ماسه و سنگریزه تشکیل شده است. نمای بنا با استفاده از سنگهای تخت در اندازههای بزرگ و کوچک تزئین شده است. در عین حال در ستونهای شرقی چهارطاقی از سنگهای تخت نسبتاً طویل استفاده شده؛ در حالیکه در نمای دو ستون غربی سنگهای به کار رفته به نسبت کوچک است. گنبد چهارطاقی نیز با آجر بنا شده است.
پلان و ساختار فضایی
بنای آتشکده آتشکوه از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
۱. چهارطاقی
۲. ایوان مرکزی و اتاقهای اطراف آن.
بنا دارای اضلاعی به ابعاد ۵/۱۲× ۵/۱۲ متر است که در قسمت جنوبی مجموعه بنای آتشکده قرار دارد (تصویر۵). گنبد چهارطاقی که امروزه فرو ریخته است بر روی چهارستون سه وجهی یا قلبی قرار داشته است. فرم پایه این ستونها مکعبی است و بخش بالایی ستونها نیز به شکل مکعبی است که از سمت داخل به صورت قائمه برش خورده است. به علت وجود شیب طبیعی زمین از سمت جنوب به شمال پایههای جنوبی و شمالی بنا در یک سطح قرار نداشته و بلندی ستونهای شمالی بیشتر از ستونهای جنوبی است به این صورت با حل مشکل اختلافِ سطح ناشی از شیب طبیعی زمین، طاقهای بنا در ارتفاع یکسانی ایجاد شدهاند.. با توجه به وضعیت قرارگیری چهارطاقی در ضلع جنوبی که در جهت شیب طبیعی زمین قرار دارد امکان ایجاد دالان طواف پیرامون چهارطاقی وجود نداشته و بنا فاقد این عنصر معماری است.
در قسمت شمالی چهارطاقی و دقیقاً در محور آن و به فاصله حدود ۸۰/۲ متری چهارطاقی، ایوانی به عرض ۵/۵ و طول ۴۰/۸ متر ساخته شده است. ضخامت این دیوارها ۴۰/۱ متر است. هیچگونه اتصالی بین دیوارهای ایوان و چهارطاقی وجود ندارد. ضمن آنکه دیوارهای ایوان و جرزهای چهارطاقی فاقد هر گونه پوشش سقف نیز هستند. در طرفین ایوان (ورودی ایوان) دو نیم ستون برج مانند ساخته شده است و در دو سوی شرقی و غربی ایوان دو اتاق ساخته شده که هر یک از آنها درگاهی به عرض ۲ متر در دو سوی ایوان دارند. دیوارهای دو طرف ایوان به منزله دیوارهای طولی اتاقهای جانبی نیز هستند. بنا بر اظهار نظر گدار دیوارهای طرفینِ اتاقهای جانبی خشتی بوده که تخریب شدهاند. در کاوش سال ۱۳۷۹ که به سرپرستی نگارنده اول انجام پذیرفت اگرچه هیچگونه اثری از دیوارهای خشتی به دست نیامد و پشته خاکی که ناشی از تخریب این دیوارهای خشتی میبایست وجود داشته باشد به دست نیامد؛ اما مقطع دیوار اتاق غربی نشان میدهد که میبایست دیواری غیر از دیوار ساخته شده با سنگ و گچ به آن متصل میشده است. در عین حال جای شگفتی است که با وجود مصالح بومی سنگ تراورتن دلیل استفاده از مصالح خشت یا چینه چه بوده است همچنین آنچه که از وجود فاصله ۸۰/۲ متری فضای چهارطاقی با ایوان و همچنین اختلاف ارتفاع این دو قسمت که به وسیله پلهای به هم مرتبط میشدهاند استنباط میشود؛ آن است که این دو فضا اگر چه در یک دوره، اما در دو زمان متفاوت از هم با توجه به نیازهای زمان ساخته شدهاند و فضای چهارطاقی نیز فاقد دالان طواف میباشد. بنابراین گونهای جدید از ایجاد آتشکدههای ساسانی در آتشکوه ملاحظه میشود.
در جلو ایوان و درست در مرکز آن حوضچهای به ابعاد ۸۰×۷۰ سانتیمتر با مصالح گچ ساخته شده و نیایش آب را که به آناهیتا تعلق دارد محتمل میسازد. چنین حوضچهای دربندیان درگز نیز وجود دارد.
انجام یک بررسی تطبیقی بر روی پلان، فرم ستونها و ساختار فضایی آتشکده آتشکوه با سایر آتشکدههای دوره ساسانی نشان میدهد که این بنا دارای وجوه تمایزی با سایر آتشکدههای شناسایی شده است. از جمله این وجوه تمایز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. بهرهگیری از فرم ستونهای سه وجهی و قلبی شکل.
۲. ایجاد سرستونهایی با برشهای قائم به منظور اجرای سکنج و ایجاد گنبد.
۳. عدم اتصال ایوان به فضای چهارطاقی.
۴. احداث بنا در دو زمان متفاوت.
پلان آتشکده تهیه شده توسط مهدی رهبر پس از کاوشهای سال ۱۳۷۹
انتهای پیام/
نظر شما