هانی رستگاران مسئول ثبت آثار و حریم میراث ملی استان سمنان در یادداشتی نوشت: ایرانیان خود یکی از بزرگترین بنیانگذاران دانش پزشکی در جهان هستند و همچنین پزشکان توانایی که در یونان پدید آمدند بیشک با بهرهگیری از علم پزشکی ایرانیان به چنان درجهای دست یافتند، بهطوریکه بقراط که او را پدر پزشکی مینامند در روزگار اردشیریکم پادشاه هخامنشی میزیسته است که دانش پزشکی پیش از بقراط در ایران و پیش از آن در مصر و شاید بابل شکوفا شده بود، اما چون برترین پزشک یونانی بوده او را پدر پزشکی مینامند چراکه دانش و فرهنگ در ایران و مصر براثر تاختوتاز اقوام گوناگون حتی یونانیان از میان رفت و تنها با پژوهشهای نوین میتوان دریافت که بنیان دانش از کجا و در کجا بوده است.
اما امروز نقش منطقهای و تأثیرات فرا منطقهای بهگونهای دیگر رخنمایی میکند. ایران بهعنوان سرزمینی در دل خاورمیانه، جایگاه رفیعی در رشد و توسعه محورهای اقتصادی و فرهنگی غرب شرق ایجاد کرده است. چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، با داشتن جاده ابریشم، همواره در تلاش بوده تا کوریدورهای فرهنگی و تجاری خود را با محوریت ایران در خاورمیانه تثبیت کند. شاید بتوان بهجرئت گفت عمدهی تهاجمات و جنگهای بزرگ در این منطقه ناشی از همین تمدن فرهنگی و جایگاه اقتصادی ایران در منطقهای است سرشار از غنیترین منابع طبیعی دنیا است که در زمان حاضر نیز تابه همین موقعیت سوقالجیشی، قدرتهای بزرگ با تحمیل فشارهای غیرقانونی و ظالمانه، قصد بهرهبرداری از این منابع و تأثیرگذاری بر پیشرفت و توسعه ایران دارند.
مسیر هموار رفع بسیاری از فشارهای خارجی و نارساییهای داخلی منشعب از رویکردهای اقتدارگرایانه و ضد توسعه، گشایش دروازههای ایران به روی جهان برای ایجاد موجی از تخاصم گریزی و تغییر ذهنیت و نگرش جوامع به ایران و داشتههای آن است. موضوعی که در تقابل دو نگاه توسعهگرایی و واپسگرایی تعریف میشود و این نگاه در آینده سیاسی و اقتصادی ایران، تأثیرات به سزایی خواهد داشت. همین امر را میتوان در نگاه سیاسی به میراث فرهنگی طی سالهای گذشته جستجو کرد که چقدر در میزان موفقیت ایران در تغییر نگرش و ایجاد هژمونی فرهنگی و اقتصادی در جهان مؤثر بوده است.
پس از انقلاب اسلامی، در طول 46 سال گذشته از مجموع ثبت پروندههای ایران در یونسکو، 22 استان جایگاه جهانی پیداکردهاند و در این میان بخشی از مهمترین آنها پرونده قناتهای ایرانی با یازده اثر، باغهای ایرانی با ۹ اثر، جنگلهای هیرکانی از ۵ منطقه استانی، کلیساهای تاریخی با ۳ اثر، بیابان لوت از ۳ منطقه استانی و راهآهن سراسر از مسیری با عبور از ۸ استان (گلستان، مازندران، سمنان، تهران، قم، مرکزی، لرستان و خوزستان) و اخیراً شهر تاریخی هگمتانه همدان در یونسکو ثبت جهانی شدهاند. این ظرفیت بزرگ میتواند در مسیر بهینهی تغییر ماهیت سیاسی ایران به خدمت گرفته شود. اتفاقی که به نظر میرسد یا فراموششده یا اهمیت آن اساساً موردتوجه قرارگرفته نشده است. اگرچه که توفیق در این حوزه، مستلزم همکاری و همافزایی تنگاتنگ وزارت امور خارجه، وزارت کشور، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و بسیاری دیگر از دستگاهها، نهادهای امنیتی و حفاظتی کشور است، لیکن همین مسئله که ناشی از فقدان ظرفیت سنجی و عدم نگاه توسعه محور به مقوله میراث فرهنگی تعریف میشود، موجب شده تا در سطح خرد و منطقهای، شهرداریها و دهیاریها و ساختارهای مدیریت شهری نگاهی انحصارطلبانه و غیرواقعی به میراث فرهنگی و گردشگری داشته باشند. چگونه میتوان این نگاه را در میان مسئولین و مردم اصلاح کرد؟ بیشک از طریق اصلاحگرایی روند دیدگاه حفظ وضع موجود و ناآگاهی نسبت به ظرفیتهایی که هر یک بهتنهایی میتواند تحولاتی بزرگ برای آینده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران ایجاد کند.
تحقق این امر نه نیاز به مذاکره با غرب دارد نه منوط به نگاه به شرق است، فقط و فقط نیازمند عزم جدی برای ایجاد نگاه واقعبینانه به مسائل داخلی و همگرایی مسالمتآمیز با نخبگان و آریستوکراتیزه کردن صنایع مرتبط با گردشگری و میراث فرهنگی بهمنظور ارائه محصولات غیر مکانیکی و کالایی به جهان است. چرا نباید برای بهرهبرداری از منابع فرهنگی ایران، به سمت استفاده از تجربیات بینالمللی موفق رفت؟ چرا بعضاً نگرش آرمانگرایانه به موضوعات باعث شده تا فکر کنیم در همه حوزههای رشد بیبدیلی اتفاق افتاده و نقصانی در توسعه گردشگری ایران وجود ندارد؟ آیا همهچیز تابع سیاست خارجی و روابط بینالملل است؟ تجربه جهانی اینطور نشان میدهد که در بدترین شرایط سیاسی و جنگهای بزرگ در جهان هم میتوان ظرفیتسازی کرد و از همان تهدیدات بزرگ و خطرآفرین، به بهترین نحوه فرصتی ساخت که آینده پیشرو را هر چه روشنتر ساخت؛ به شرطی نگاه توسعهگرایانه بر امور حاکم است.
انتهای پیام/
نظر شما