میراثآریا - شانلی عبادیان: ایرانهراسی و مقابله با آن واژهای پرتکرار در گفتمان سیاسی کشور است که بیشتر از اینکه کارِ منجر به نتیجه و قابل رویتی در ارتباط با آن انجام گرفته باشد در حد توصیه و تاکید در صحبت مسئولان به آن اشاره شده است. در سالهای رفته علیرغم تلاشهای انجام شده برای خنثیسازی تاثیرات ناشی از ایرانهراسی، هرچه روبه جلو آمدهایم از حجم تبلیغات منفی و ساختن چهرهای غیرواقعی از ایران در رسانههای بینالمللی کاسته نشده و این موضوع نشانگر این است که مسیرهای رفته تا امروز برونرفتی در حیطه مقابله با ایرانهراسی نداشته و بازیابی تصویر ایران در جامعه بینالمللی استراتژی منسجمی طلب میکند که باید پا را از کلام فراتر گذاشت و برای آن برنامه عملیاتی ارائه کرد.
بازنگری سیاستهای امور خارجه با اولویت گردشگری/ عزمی برای استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی گردشگری وجود دارد؟
حال که طی چند سال اخیر لزوم توجه به مقوله گردشگری برای حاکمیت روشن شده و برای نخستینبار با اختصاص بندی در برنامه هفتم توسعه بر استفاده از ظرفیتهای آن تاکید شده است، سیاستها و اولویتهای دستگاه دیپلماسی کشور نیز همراستا با این تغییر نگاه و بهمنظور بهرهگیری از ابزار قدرتمند «دیپلماسی گردشگری» باید بازنگری شود.
همچنین با شناسایی ظرفیت مغفول مانده بیش از صد سفارتخانه و سی کنسولگری کشور ماموریتهایی شفاف برای سفیران، رایزنهای فرهنگی و اقتصادی تعریف شود که با روابط خود در کشورهای مقیم گامی موثر برای تقویت دیپلماسی گردشگری و ارائه چهرهای امن از کشور بردارند.
ماموریت رها شده وزارت امور خارجه
البته که در این حیطه نیز مانند بسیاری از دیگر موضوعهای مهم کشور از حیث قانون دستمان خالی نیست و در سند راهبردی توسعه گردشگری، تهیه بسته دیپلماسی گردشگری بهعنوان وظیفه برای وزارت امور خارجه تعریف شده اما طی چهار سالی که از ابلاغ آن میگذرد در کنار بسیاری از بندهای اسناد بالادستی در حال خاک خوردن است و یا خروجی ملموسی ارائه نشده است. گرچه در سالهای اخیر بند دیگر این سند که مربوط به لغو روادید بود، رنگ اجرا به خود گرفت و با پیشنهاد ارائه شده از سوی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای لغو روادید یک طرفه با ۶۸ کشور و انجام رایزنیهای لازم، نهایتا وزارت امور خارجه اعلام کرد که از ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، شهروندان ۲۸ کشور دنیا میتوانند بدون ویزا به ایران سفر کنند.
لغو روادید یک طرفه، نخستین گام آغاز یک مسیر
بر این اساس اتباع کشورهای قطر، عربستان سعودی، اماراتمتحدهعربی، بحرین، کویت، قزاقستان، ازبکستان، ژاپن، اندونزی، سنگاپور، ویتنام، کامبوج، بروئنی، سیشل، تانزانیا، موریتانی، موریس، زیمباوه، تونس، برزیل، پرو، مکزیک، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، صربستان، بلاروس، هند و روسیه میتوانند هر شش ماه یک بار بدون روادید و صرفا با بلیت و پاسپورت معتبر به ایران سفر کنند و به مدت ۱۵ روز در ایران اقامت داشته باشند.
تصمیم برای لغو روادید یک طرفه میتواند نشانه انعطاف از سوی وزارت امور خارجه و گامی مثبت برای گردشگری کشور قلمداد شود اما بدون پیششرطها و پیوستهای عملیاتی لازم به نتیجه دلخواه که جذب توریسم و رونق گردشگریست منجر نمیشود. شهروندان این کشورها در گام نخست نباید برای سفر به ایران، هراسی در دلشان باشد و باید از سفر ایمنی که در انتظارشان خواهد بود، اطمینان خاطر داشته باشند.
لزوم ارائه برنامه برای دیپلماسی گردشگری از سوی سفرا
در سند راهبردی توسعه گردشگری آمده است: وزارت امور خارجه باید با همکاری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و با هدف افزایش ورود گردشگران خارجی به کشور، بسته دیپلماسی گردشگری را به گونهای تهیه کند که منجر به ایجاد و ترویج تصویر ذهنی مثبت از ایران در کشورهای بازار هدف گردشگری مورد نظر وزارتخانه شود. آیا به اندازه کافی زمان برای انجام این ماموریت و ارائه بستهای که منویات مدنظر را ارائه و اجرایی کند، از دست نرفته است و آیا امروز آن روزی نیست که به نقش وزارت امور خارجه در جذب گردشــگران خارجی تحت عنوان دیپلماسی گردشگری نگاهی جدی و مطالبهگر داشته باشیم و آنها نیز گردشگری را مقولهای در حیطه وظایف خود و جزو اولویتهای اصلی سیاست خارجی بدانند؟
وزارت امور خارجه گردشگری را در حیطه وظایف خود میداند؟
قطعا تا زمانی که گردشگری جزو اولویتهای اصلی سیاست خارجی کشور قرار نگیرد و به دغدغهای مشترک میان دو دستگاه وزارت امور خارجه و وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تبدیل نشود، در بر همان پاشنه همیشگی خواهد چرخید و هدفگذاری جذب ۱۵ میلیون گردشگر در سند چشمانداز پنج سال پیش رو و سایر بندهای فصل ۱۷ برنامه هفتم توسعه و قوانین توسعه دهندهای از این دست فراتر از روی کاغذ نخواهد رفت.
بایدها و پیشنهادهای ۲ فعال رسانه
مباحثی که در بالا شرح آن رفت را با دو فعال و کارشناس رسانه در میان گذاشتیم که آنها بایدها و پیشنهادهای خود را مطرح کردند، در ادامه گفتوگوی خبرنگار میراثآریا با پیمان ماهور گیلانی مدیرعامل دیدهبان گردشگری ایران و حسین امامی مدرس علوم ارتباطات و پژوهشگر رسانههای نوین با تمرکز روی شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی را بخوانید:
پیمان ماهور گیلانی، درباره نقش دیپلماسی گردشگری در جذب ۱۵ میلیون گردشگر خارجی تا پایان برنامه هفتم توسعه، بر ضرورت فعالیتهای حرفهایتر و هدفمندتر در این حوزه تأکید میکند و میگوید: جذب گردشگر خارجی در همکاری وزارتخانههای امور خارجه و گردشگری شکل میگیرد. سفارتخانهها و رایزنان فرهنگی باید علاوه بر نمایش تصویری واقعی از ایران، به طور تخصصی در زمینه گردشگری فعالیت کنند.
خوب است؛ اما کافی نیست...
به گفته او، دیپلماسی عمومی وزارت خارجه تاکنون تا حد برپایی نمایشگاهها و معرفی محصولات فرهنگی محدود شده که هرچند خوب است اما کافی نیست؛ برای مثال، نمایشگاه تمدن ایرانی در چین و هر اقدام مشابهای هرچند مثبت است، اما نیاز به پیوستهای عملیاتی و اهداف مشخص دارد.
ضرورت تشکیل کارگروههای تخصصی مشترک گردشگری
مدیرعامل دیدهبان گردشگری ایران به نقش وزارت امور خارجه بهعنوان حلقه وصل دستگاههای داخلی با کشورهای خارجی اشاره و اضافه میکند: وزارت امور خارجه و وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید از طریق کارگروههای تخصصی مشترک گردشگری، کشورهای هدف گردشگری را که ظرفیتهای ویژهای برای جذب گردشگر دارند شناسایی و نوع گردشگری مناسب برای هر کشور را تعیین کند؛ از گردشگری سلامت گرفته تا زیارتی و ورزشی. سپس سفارتخانهها و نمایندگیها مسئول اجرای این برنامههای دقیق و راهبردی شوند.»
نگاه اجرایی و تخصصی به دیپلماسی گردشگری
ماهور گیلانی در ادامه بر اهمیت توسعه زیرساختها تأکید کرد و گفت: «برای جذب ۱۵ میلیون گردشگر، ما نیازمند توسعه مسیرهای پروازی بینالمللی و هتلها و اقامتگاهها هستیم. اما با این حال، این هدف با وجود تمام کمبودهای زیرساختی، قابل دستیابی است؛ مشروط بر اینکه همکاری و برنامهریزی دقیقی بین وزارت خارجه و وزارت گردشگری صورت گیرد.»
او به نقش مهم معاونت گردشگری نیز اشاره کرد و گفت: هنوز پیوستها و دستورالعملهای لازم برای اجرای دقیق برنامههای گردشگری فراهم نشده است. همچنین وزارت امور خارجه نیز باید با رویکردی اجرایی به دیپلماسی گردشگری نگاه کند و از ظرفیتهای موجود استفاده کند. البته سفرا و رایزنان فرهنگی ما نیز باید تخصصهای لازم در زمینه گردشگری را داشته باشند و با نیازهای بازار جهانی آشنا باشند. تنها در این صورت است که میتوانیم از فرصتهای گردشگری به درستی بهرهبرداری کنیم.
شبکهسازی و عزمی برای برندسازی مجدد از ایران
حسین امامی نیز صحبتهای خود را اینگونه آغاز میکند: زمانی که از گردشگری در ایران صحبت میکنیم با چالش جدی روبرو هستیم؛ از یک سو خواستههای زیادی از جمله تسهیل صدور ویزا، تقویت زیرساختهای گردشگری، تبلیغات بینالمللی، انعطاف در محدودیتهای فرهنگی برای گردشگران خارجی وجود دارد و از سوی دیگر با محدودیتهای بالادستی از جمله مسائل امنیتی، قوانین سختگیرانه فرهنگی و تحریمهای بینالمللی مواجه هستیم.
این پژوهشگر شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی با بیان اینکه برای رونق گردشگری عزم ملی باید وجود داشته باشد، ادامه میدهد: نیاز به یک ریبرندینگ برای معرفی ایران (برندسازی مجدد) در دنیا داریم که تصویر منفی و ایرانهراسی که سالهاست علیه کشور ایجاد شده است را تغییر دهیم. این امر تنها با عزم ملی و شبکهسازی متشکل از دولت، بخش خصوصی، مردم عادی، اینفلوئنسرها و ... امکانپذیر است که وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی میتواند این شبکهسازی را ایجاد کند.
کاهش نگاه امنیتی و منعطف به گردشگری
او کاهش نگاه امنیتی به گردشگری را برای توسعه روابط بینالملل و رونق گردشگری ضرورتی مهم عنوان کرد و به بیان راهکارهایی بهمنظور تغییر وضعیت فعلی پرداخت.
امامی با بیان اینکه در سیاستهای داخلیمان باید بازنگری جدی داشته باشیم، میگوید: عزم ملی که میگویم همین است، تا زمانی که خودمان را تغییر ندهیم و رویکردمان منعطفتر نشود، نمیتوانیم گردشگر جذب کنیم.
این استاد علوم ارتباطات ادامه میدهد: میتوانیم با اتخاذ سیاستهایی، هم ارزشهای فرهنگی خودمان را حفظ کنیم و هم گردشگرها احساس راحتی بیشتری در کشورمان داشته باشند. نیروهای امنیتی باید آموزش ببینند و برخوردی مناسب با گردشگرها داشته باشند. کار امنیتی خود را زیرپوستی انجام دهند به طوری که گردشگر احساس ناراحتی و ناامنی نکند.
راهاندازی کمپین قوی رسانهای
امامی با بیان اینکه به کمپین قوی رسانهای نیاز داریم، میافزاید: برای توسعه گردشگری به پیوست ارتباطی و رسانهای قوی نیاز داریم و از تمامی ظرفیتهای رسانهای اعم از داخلی و بینالمللی، شبکههای اجتماعی باید استفاده کنیم.
روایتگری مثبت گردشگران خارجی از سفر به ایران
این پژوهشگر رسانههای نوین به استفاده از ظرفیت اینفلوئنسرهای ایرانی و خارجی بهمنظور نشان دادن تصویر واقعی ایران اشاره میکند و میگوید: باید به این سمت برویم که روایتگری از سفر به ایران تصویر مطلوبی را به جهانیان نشان دهد. همیشه دست رسانه و حاکمیت نیست، اینکه گردشگرها و افرادی که به ایران سفر میکنند روایتگری مثبتی داشته باشند، حائز اهمیت است.
سرمایهگذاری روی دیپلماسی فرهنگی/ بازارسازی از طریق فعال کردن میز گردشگری در سفارتخانهها
او استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی و داشتن برنامه در این حوزه را مورد تاکید قرار میدهد و میافزاید: باید در حوزه دیپلماسی فرهنگی سرمایهگذاری کنیم و برای این حوزه برنامه استراتژی داشته باشیم. نیاز است که با فعال کردن میز گردشگری در سفارتخانهها، پا را فراتر از مقوله بازاریابی بگذاریم و برای ایران بازارسازی کنیم.
امامی به اهمیت نقش رایزنان فرهنگی اشاره میکند که باید نسبت به برگزاری رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی در سطح بینالمللی ورود فعالانه داشته باشند.
این کارشناس رسانه با بیان اینکه بهبود تصویر ایران یک شبه اتفاق نمیافتد و نیاز به زمان، برنامهریزی دقیق و صبر دارد، برگزاری جلسات، تشکیل شورای راهبردی و اتاق فکر با حضور متخصصان علوم ارتباطات، جامعهشناسی، مردمشناسی، گردشگری و میراثفرهنگی بهمنظور ارائه پیشنهادات و راهکارهای عملی و تدوین پلن استراتژی برای ارائه تصویرسازی مطلوب از ایران اشاره میکند و میگوید: کار سختیست؛ اما شدنی. فقط باید عزممان را برای پیدا کردن راهی که واقعیتهای ایران را به دنیا نشان دهیم، پیدا کنیم.
انتهای پیام/
نظر شما