کاربافی شهر تاریخی میبد؛ پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم

شهر میبد در فاصله‌ی ۶۰ کیلومتری شمال یزد، ۶۰ کیلومتری جنوب عقدا و ۱۲۰ کیلومتری جنوب نائین واقع شده است .

میراث‌آریا: در فلات مرکزی ایران، دشت رسوبی و پردامنه یزد، یکی از حوزه‌های شاخص جغرافیایی شهرستان میبد با وسعت ۱۲۷ کیلومتر مربع در شمال غربی استان یزد قرار گرفته است.

میبد کنونی، خود تشکیل یافته از ۱۷ پارچه آبادی است که امروزه جزء محلات شهری میبد محسوب می‌شوند، دارای یک بخش مرکزی که شامل شهر میبد و دو دهستان به نامه‌ای بفروئیه و شهدا است.

در شهر میبد به‌صورت عام به هرگونه دستگاه داری «کار» می‌گویند و به عمل بافتن آن «کاربافی» می‌گویند. از جمله زیلوبافی، پتو بافی و پارچه‌بافی. در پارچه‌بافی علاوه بر طرح و کاربرد متفاوت پارچه‌ها، مصالح آن‌ها نیز باهم فرق می‌کند. مثل کرباس‌بافی، شَعربافی و ... البته می‌توان آن‌ها را از لحاظ کاربرد هم تقسیم‌بندی کرد.

کاربافی به عنوان پیشه‌ی زنان شهر تاریخی میبد در گذشته مثل تمام پیشه‌ها دارای فرهنگ خاص بوده که آمیخته با اعتقادات و رسوم مردمان منطقه است و اگر شناخت این ادبیات شناخت تمام فرهنگ منطقه نباشد، شناخت بخش بزرگی از آن خواهد بود که نکات بسیاری را برای ما روشن می‌کند.

کاربافی هنر- صنعتی است که از گذشته تا امروز به دست «زنان» انجام می‌شده و از آنجایی که در فرهنگ منطقه تهیه‌ی پوشاک خانواده به عهده زنان خانواده بوده است، کاربافی به عنوان پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم میبد محسوب می‌شود و به صورت سینه به سینه بدون هیچ نقشه و طرحی مکتوب از مادران به دختران انتقال پیدا کرده است.

دار کاربافی، دستگاهی یک نفره است و به همین دلیل به تعداد افراد بافنده در خانواده یک دار و چاله تعبیه می‌شده است. به این علت در بسیاری از خانه‌های قدیمی بیش از یک چاله و دار کاربافی دیده می‌شود. جالب است چاله کاربافی هم در خانه‌ی اربابان و بزرگان و هم در خانه‌ی رعایا و قشر سطح پایین جامعه دیده می‌شده است.

کاربافی شهر تاریخی میبد؛ پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم

کاربافی مربوط به قشر خاصی نبوده و «درآمدزایی» تنها دلیل بافت کار نبوده است، بلکه چنانکه در گذشته‌ی فرهنگ منطقه پیداست، خودکفایی اهمیت بسزایی داشته، اگرچه خودکفایی خود خالی از شمه‌ی اقتصادی نیست. و در کنار آن، یادگیری و مهارت در فنون و صنایع‌دستی مختلف مخصوصاً توسط فرزندان، اهمیت ویژه‌ای داشته است. 

بیشترین دلیلی که بافندگان امروزی برای ادامه‌ی کاربافی بیان می‌کنند، نقش درآمدزایی کاربافی است. اکثر بافندگان کسانی هستند که به دلایل مختلف از عهده‌ی مخارج سنگین زندگی برنمی‌آیند و تنها حامی آن‌ها تکیه بر صنایع و حرفی است که به آن کاملاً آشنایند و توانایی و امکان انجام آن را دارند.

کاربافی شهر تاریخی میبد؛ پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم

کاربافی یکی از انواع تولید پارچه‌های دستباف سنتی است که ماده‌ی مورد مصرف آن منحصراً پنبه است.

کاربافی شهر تاریخی میبد؛ پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم

تعریف و شرح مختصر:

کاربافی یکی از انواع تولید پارچه‌های دستباف سنتی است.

در کتاب بلوک میبد اشاره شده‌ «کار ششگ» یا «کار توفی» که آن را به‌وسیله‌ی « دستگاهی که بر بالای چاله‌ی مخصوص کار قرار دارد» می‌بافند که به این دستگاه نودَت یا هلمین می‌گویند.

در قالبی دیگر کاربافی را چنین تعریف کرد: «کاربافی» تولید نوعی پارچه‌ی دستباف پنبه‌ای ساده باف است در طرح‌های راه‌راه، ساده و انواع چهارخانه که با دارهای دو وَردی چوبی دست‌ساز، با کمترین مصالح بر پایه‌ی ذوق، قریحه و سواد بصری بافنده در نهایت زیبایی و رنگ‌بندی چشمگیر بافته می‌شود.

کاربافی شهر تاریخی میبد؛ پیشه و هنر دست زنان محلات قدیم

کرباس:

دستباف‌های پارچه‌ای که جنس آن‌ها از پنبه بوده و به روش سنتی با دارهای چوبی و نیین ساده که در منطقه به‌صورت دست‌ساز درست شده بافته می‌شود. چنانکه در تقسیم‌بندی گفته شد اکثر کاربرد آن‌ها برای پوشش (البسه) و نظیر آن است که از جمله معروف‌ترین نوع تولیدات کاربافی، کرباس است.

در تعریف «کرباس» در فرهنگ لغت آمده است: « کرباس (کَ) (اِ) کرپاس، جامه‌ی سفید معروف. پارچه‌ی سفید به معنی جامه که از پنبه ساخته شود. پارچه‌ای پنبه‌ای سفید درشت جامه‌ی سفید از پنبه‌ی خشن. پارچه‌ی پنبه‌ای خشن که غالباً جامه‌ی مردان و زنان روستایی ست. جامه‌ی نخین درشت ».

البته در منطقه واژه‌ی «کرباس» مخصوص پارچه‌هایی است که برای «کیسه‌حنا»، با دارهای کاربافی بافته می‌شود و به سایر دستباف‌های پارچه‌ای از جنس پنبه  مجموعاً «کاربافی» می‌گویند. که باز هم هر کدام از آن پارچه‌ها با توجه به نوع چلّه‌کشی، بافت، طرح، رنگ و کاربردش در خود منطقه اسامی گوناگون دارد که در بخش اسامی و کاربرد کاربافی به‌طور مفصل توضیح داده شده است.

با مقایسه‌ی کمی و کیفی تولیدات ماشینی و دستی با یکدیگر می‌توان نتیجه گرفت که هر چند تولیدات ماشینی از هر دو لحاظ بسیار بالاتر از تولیدات دستی است، اما تنوع محصولات و رنگ‌بندی در تولیدات دستی که حاصل ذوق و سواد بصری الهام گرفته از طبیعت بافنده است، بسیار بیشتر و چشمگیرتر از انواع تولیدات ماشینی آن است و همچنین تولیدات دستی از ارزش هنری بیشتری برخوردار است.

انواع تولیدات گذشته کاربافی را با دادن کاربری جدید به برخی از آن تولیدات و بازاریابی مناسب، به‌عنوان یکی از غنی‌ترین صنایع بومی شهر تاریخی میبد و همچنین کشور ایران در بازارهای داخلی و خارجی ارائه کرد.

تاریخچه و قدمت:

صنایع‌دستی بسیار قدیمی شهر تاریخی میبد، دستباف‌های سنتی میبد است که در این مقوله تولید پارچه‌های دستباف بنام «کارباف» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

قدمت کاربافی در میبد به گذشته‌های خیلی دور بر می‌رسد. چنانکه شاید بتوان گفت قدیمی‌تر از منسوجات دیگر در این منطقه است. مشهود است که میبدی‌ها در بافندگی شهرت بسزایی داشته‌اند.

گواه این امر آن است که وقتی در سال ۴۹۵ ه.ق خطیرالملک وزیر سلطان محمد بن ملکشاه که از بزرگان میبد بود، از وزارت عزل شد، رقیبان وی شعری درباره‌اش گفتند که می‌توان شهرت میبدی‌ها را در بافندگی به اثبات برساند.

البته می‌توان با توجه به یکی بودن مصالح (پنبه که در خود منطقه کشت می‌شده است) و روش تهیه الیاف مصرفی و نیز روش بافت و در کل، فرهنگ و ادبیات «کار» با «زیلو» (دستباف سنتی مشهور منطقه) می‌توان این دو هنر- صنعت را هم دوره دانست.

مشاهدات آثاری چون چاله‌های به جا مانده در برخی از خانه‌های بازمانده از دوران‌های گذشته در منطقه‌ی پژوهشی، به عنوان یک شهر تاریخی (چنانکه در پیشینه‌ی تاریخی شهر میبد بیان شد )، رواج کاربافی را در دوره‌هایی از تاریخ اثبات می‌کند.

به‌طور مثال وجود یک چاله‌ی کاربافی در یکی از خانه‌های برجا مانده از عهد صفوی (خانه‌ی حاجی ملّا باقر در محله‌ی کوچک) در شهر تاریخی میبد، با کف‌پوشی و آجرچینی خاص چاله که ثابت می‌کند  هم‌زمان با ساخت خانه، این چاله نیز در نظر بوده و تعبیه شده است ، می‌تواند شاهدی بر وجود و رواج کاربافی در دوران صفوی نیز باشد.

نیز در خانه برونی در بیده که متعلق به دوران مظفری، سه چاله‌ی کاربافی به دست آمده است. اما شواهد بر آن است که این چاله‌ها متعلق است به دوران متأخر سکونت در بنا که چند خانوار جداگانه در آن زندگی می‌کردند. ولی با توجه به گفته‌های اهالی منطقه، می‌توان گفت که کاربافی در دوران قاجار نیز رواج داشته است. علاوه بر آن با رجوع به سفرنامه‌ها و متون قدیمی می‌توان علاوه بر آن به اهمیت تجارت تولیدات کاربافی در اوایل قرن چهارده تأکید می‌شود.

با استناد به گفته‌های اهالی منطقه متوجه خواهیم شد که کاربافی از  دهه‌ی ۲۰ به بعد به عنوان پیشه‌ی زنان کاملاً رواج داشته است.

علاوه بر تأثیرات فرهنگی و اجتماعی از نظر اقتصادی نیز در گذشته برای زنان خانه‌دار  یک نوع منبع درآمد منفعت دار به شمار می‌آمده است.

مراحل و نحوه بافت:

آماده شدن نخ برای بافت پارچه (چه برای پود و چه تار) دارای مقدماتی است که هرچند از گذشته تابه‌حال نحوه انجام برخی از مراحل آن با توجه به شرایط و پیشرفت فن‌آوری متفاوت شده است اما همچنان انجام می‌شود.

آماده‌سازی نخ تار و پود: درگذشته (قبل از دهه ۴۰) بافندگان مستقیماً با دست پنبه رو می‌ریسیدند و به نخ تبدیل می‌کردند از سال ۱۳۴۰ به بعد کلاف‌های نخ به صورت آماده از کارخانه جات ریسندگی یزد وارد بازار شد هر۲۱ عدد کلاف نخ جهت دادن به بافندگان، درون یک بقچه پیچیده می‌شد که به (بقچه هندی ) معروف بود.

بافنده ۱۱ کلاف آن را جهت آماده‌سازی (تونه یا تار) جدا می‌کرد و شو می‌داد. شو دادن همان عملیات آهار زنی نخ‌های پنبه‌ای است تا استحکام و استقامت نخ‌ها در مقابل کشش و ساییدگی موقع بافت بیشتر شود به ازای هر۱۱ کلاف، یک کیلو آرد را با آب مخلوط می‌کردند و روی حرارت مستقیم می گذاشتند و به اصطلاح (شو می‌پختند) و آن قدر هم می‌زدند تا وقتی که شو کاملاً قوام بیاید سپس کلاف ها را یکی‌یکی درون مایه می‌گذاشتند و دو الی سه ساعت آن را لگدکوب می‌کردند بعد در آفتاب آویزان می‌کردند تا خشک شود.

ازهر بقچه هندی، ۱۰ کلاف آن را به پود اختصاص می‌دادند .نخ‌های پود نسبت به نخ‌های تار کلفت‌تر و کم تاب تر و به طبع سست تراست برای شو دادن، این بار آب (شویی) را که از شو دادن نخ‌های تار اضافه آمده بود درون تغارها نگه می‌داشتند. کلاف های پود را به مدت یک یا دو روز، دوتا، سه تا درون آب شو ها می‌خواباندند.

چلّه کشی: چله کشی بر اساس نوع بافته‌ای که بافنده برای بافت مدنظر دارد، صورت می‌گیرد. هر نوع پارچه با توجه به کاربردی که دارد و نوع بافت آن، تعداد تار مشخص دارد که بر اساس آن شانه را تقسیم‌بندی و چله کشی می‌کنند. چله کش که همان گُرت کُن است به انواع بافته‌ها کاملاً آشناست هر نوع بافته بر اساس چله کشی آن نام مخصوصی دارد که از ۱ تا ۱۸ چلّه متغیراست در چله کشی دو واحد شمارش مخصوص وجود دارد : هر چهار تار نخ یا دندانه را یک (مَر) mar   می‌گویند هر۱۰ مَر را یک چله می‌گویند چون تعداد آن ۴۰ تا می‌شود

نحوه بافت: ساختار دار به این صورت است که هر گُرت از بالا به جیکوک و از پایین به پوشال متصل است گُرت جلو به پوشال راست و گُرت عقب به پوشال چپ وصل است به همین دلیل به آن‌ها (گرت راست ) و (گرت چپ) می‌گویند.

بافنده با فشار پای راست روی پوشال راست آن را پایین می‌کشد و به طبع گرت راست نیز پائین کشیده می‌شود و تارهای متصل به خود را پایین می‌کشد از آن جایی که دو گرت از بالا به هم متصل اند با پایین کشیده شدن گُرت راست، گُرت چپ بالا کشیده می‌شود و دسته نخ‌های متصل به خود را نیز بالا می‌کشد و به طبع پوشال متصل راهم بالا می‌کشد.

شوقه انداختن: اگر پارچه‌ای که روی داراست باید به‌صورت قواره‌ای و یا در متراژهای معین بافته شود مثل کرباس که هر قواره آن ۱۱ متر است و یا پلاس که هریک یا دو متر آن جدا می‌شود بافنده به جای اینکه  هر بار بعد از ۱۱ متر بافت آن را دور هلمین باز و جدا کند، بعد از بافت هر قواره یک فاصله ۱۰ تا۲۰ سانتی‌متری را از تونه ها به صورت نبافته (بدون عبور دادن پود) رها و دوباره بافت را شروع می‌کنند این فاصله خالی را شوقه واین کار را اصطلاحاً شوقه انداختن می‌گویند. بعد از بافته شدن کامل، موقع باز کردن پارچه از روی هلمین، قواره ها را از محل شوقه ها با قیچی از هم جدا می‌کنند.

شو دادن کرباس: پارچه کرباس مخصوص کیسه‌های حنا بافته می‌شود که به آن (کار کیسه ) می‌گویند.

 برای اینکه پودر حنا که خیلی نرم و ریزدانه است، از لابلای سوراخ (چشم ) های پارچه (فاصله کمی که بین تار و پود وجود دارد ) نریزد، بعد از بافت کرباس آن را شو می‌مالند به این صورت که دو طرف هر قواره را با طناب و میخ به دو دیوار روبروی هم به فاصله یک متر بالاتر از سطح زمین، وصل می‌کنند و به‌وسیله کاردک روی سطح پارچه به‌صورت یکنواخت شو می‌مالند پارچه بعد از حداکثر یک روز که در آفتاب قرار می‌گیرد، کاملاً خشک می‌شود.

طرح‌ها و نقش‌های رایج: پارچه کارباف با توجه به کاربرد آن ساده تک‌رنگ است یا طرح دار، طرح غالب آن‌ها یا به‌صورت چهارخانه‌های ریز و درشت رنگی یا به صورت راه‌راه در جهت پود گذاری است. چهارخانه‌ها اندازه‌های مختلفی دارد و در رنگ‌های متنوعی بافته می‌شود.

در میبد به این چهارخانه‌ها (گُل ) گفته می‌شود و چهارخانه‌های درشت را گل‌درشت و چهارخانه‌های ریز را گُل ریز می‌گویند.

الیاف مصرفی درکاربافی: تنها الیافی که در بافت پارچه‌های کارباف از گذشته تا به حال مورد استفاده قرارمی گیرد، الیاف پنبه است. البته امروزه برخی از بافندگان دست به ابتکار جدیدی زده‌اند و از اضافات نخ پشمی مورد استفاده در قالی‌بافی برای بافت نوعی پلاس استفاده می‌کنند.

رنگ در کاربافی: در یک مقایسه ساده می‌توان بیان کرد که بافت کاربافی و زیلوبافی میبد درگذشته از شهرت خاصی برخوردار بوده است سطح تولید آن‌ها به یک اندازه بوده و ماده اصلی هردوی این دست‌بافت‌ها پنبه است. به گفته برخی از اهالی میبد حتی رنگرزان کلاف‌های آن‌ها را باهم رنگ می‌کردند در نتیجه به وسیله شناخت رنگ‌های مورداستفاده در زیلو می‌توان به رنگ‌های مصرفی در کاربافی پی برد، رنگ‌های زیلو : آبی ، سفید ، سبز ، قرمز و نارنجی است و قرمز و نارنجی را گلی می‌گویند که همگی از گیاهان کویری تهیه می‌شدند.

 ماده اولیه این رنگ‌ها عموماً گیاه روناس (قرمز)، نیل (آبی ) کروزِ (قهوه ای ) پوست گردو (قهوه‌ای روشن ) است. شاید علت اصلی استفاده از رنگ‌های گیاهی، ثابت ماندن رنگ به هنگام شستشو و مقاومت آن در برابر قدرت سفیدکنندگی اشعه خورشید باشد که باگذشت سالیان دراز شفافیت و کیفیت رنگ همچنان دست‌نخورده باقی خواهد ماند.

درحدود سی سال اخیر، رنگ مصرفی در کاربافی و رنگرزی کلاف‌ها از یزد و بازار شهرهای اطراف چون اصفهان تهیه می‌شد و در بین مردم به (جوهر) معروف بود.

ابزار و اشیاء دار کاربافی و مکان‌های وابسته:

چاله ( چاله‌های ثابت و چاله‌های سیّار ): چاله محلی است که کل دستگاه بر روی آن سوار می‌شود و بافنده لبه آن، پشت‌دار می‌نشیند. در منطقه پژوهشی دو نوع چاله دیده می‌شود.

هَلمین( نَوَرد: غلتک پارچه‌پیچ )، بَرگیر، دندونه ( شانه: دفتین )، گُرت (وَرد)، جیکوک (ساز، توغَر (قرقرة ساز، چوب بالا هَوا (حایل چوبی: چوب بالای دار )، شیم جیره (واسط متحرک )، پوشال (پدال: رکاب )، کَلی، وزنه، تَنگ، کُپی (گلوله )، ماکو، ماسور نیاز است.

در گذشته در تمام خانه‌ها چاله‌های کاربافی وجود داشت، آن هم نه یکی بلکه به تعداد افرادی که در آن خانواده قادر به بافتن بودند، چاله‌ای تعبیه می‌کردند.

ارزش‌های شاخص یا منحصر به فرد:

زنان بافنده در طول شبانه‌روز علاوه بر انجام کارهای خانه لحظه‌ای از بافتن کار و انجام کارهای مربوط به آن غافل نمی‌شدند. جمله‌ای معروف دارند که: «کار پنبه (کار بافی) شب پول داره ولی قالی شب پول نداره». چون در شب به علت روشنایی کم نمی‌توانستند قالی ببافند ولی کارهایی چون ریسیدن پنبه، ماسوره پر کردن و... را می‌توانستند انجام دهند.

بافندگان در صبح‌ها حین ماسوره پر کردن، برای شروع روزی پُر کار در قالب اشعاری که بلند بلند می‌خواندند از خداوند کمک می‌خواستند.

روز جمعه را روز خوبی برای بر پا کردن دار می‌دانستند و اعتقاد داشتند که کارشان سریع پیش خواهد رفت و به اصطلاح کارشان سبک می‌افتد. روزهای چهارشنبه و دوشنبه کارشان را سر نمی‌انداختند، چون معتقد بودند کارشان سنگین می‌افتد .

روز شنبه را حتماً پشت چاله می‌رفتند، چون اعتقاد داشتند که هر کس شنبه کار کند ، تا آخر هفته می‌تواند کار کند .

بافندگان در طول سال تنها سه روز کار نمی‌بافتند و تعطیل بودند؛ روز عاشورا ، روز ۲۱ رمضان  (روز قتل حضرت علی علیه‌السلام ) و روز عید غدیر خم چون معتقد بودند این سه روز ، روزهای «عقرب بوزک »( = عقرب زنبور است و هر کس کار کند دستانش زخمی برمی‌دارد که علاج ندارد.

موقع خواستگاری این موضوع که دختر بلد باشد کار ببافد، خیلی مهم بود. اولین سوالی که برای شناخت مهارت‌های دختر پرسیده می‌شد این بود که : «کار خَش (خوب) می‌بافد یا نه » ؟

اصولاً از انواع بافته‌های کار بافی روی جهیزیه‌ی دختران گذاشته می‌شد و رسم بود که دختر خودش آن‌ها را بافته باشد. پختن آش  دسته‌جمعی هنگام کار دواندن توی کوچه. مسابقه گذاشتن با همدیگر موقع بافتن کار. خوردن چغندر با سرکه موقع بافتن کار، به این دلیل که بتوانند با انرژی بیشتری کار ببافند.

تعریف کردن قصه‌های قدیمی و انتقال تجربیات هنگام ریسیدن پنبه که اصولاً به‌صورت دسته‌جمعی تا پاسی از شب انجام می‌شد و معروف بوده که «چرخ (ریسیدن) مال شبه و کار (بافتن) مال روزه » ، از دیگر رسوم همراه با کاربافی است .  

این موضوع برای بافندگان از اهمیت خیلی بالایی برخوردار بود که کارفرما از کارش در محله و پیش دیگر بافندگان تعریف کند. در هر محله‌ای همیشه یک بافنده وجود داشت که دستباف‌های او زبانزد منطقه باشد. و دیگر بافندگان کار وی را نیز بسیار قبول داشتند و هنوز هم حتی بعد از گذشت سالیان  و یا بعد از فوت وی، به عنوان بهترین و زبده‌ترین بافنده از وی نام می‌برند.

گزارش از سید سعید طباطبائی کارشناس روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان یزد

انتهای پیام/

کد خبر 1403062501554
دبیر مهدی نورعلی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha