نسل تعاریف مختلفی از دیدگاه اندیشمندان دارد و بر یک معنای واحد تفاهمی انجام نشده است، اگرچه شباهتهای زیادی در بین تعاریف به چشم میخورد اما به نظر هنوز هر نسل بر پایه تجربیاتی که افرادش درآن شریک بودهاند حد و مرزی از خود به دست میدهد و در واقع خوشهای حول محور این گونه تجربهها تشکیل میشود.
با شتاب رشد تکنولوژی و بسترهای الکترونیک امروزه مقوله جهانی شدن منجر به افزایش است فاصله شده است به طوری که گاهی یک نسل با اختلاف کمتر از ۱۰ سال نمیتواند بسیاری از مفاهیم و فرهنگ و تعاریف موجود در نسل قبلی خود را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کند.
مسئله پیوند نسلی شاید بیشتر از همه مقوله ها در کنار جهانی شدن، خرده فرهنگها را تهدید میکند و آنچه از این مسئله ایجاد خواهد شد، مسئله فرهنگی جهانیزه شده و بدون ارزشهای وابسته به جغرافیاست که اگرچه در نگاه کلی خوشایند به نظر میرسد اما در معنای واقعی باعث یکدست شدن جامعه، از بین رفتن جاذبههای گردشگری خصوصا گردشگری فرهنگی میشود.
صنایعدستی مفهومی آشنا با ادبیات اقتصاد و مهمتر از همه فرهنگ و هنر مقولهای است که نه به عنوان یک مسکن بلکه به عنوان راهکاری برای درمان به میان آمده است.
صنایعدستی در واقع با احیای فرهنگ استاد- شاگردی توانسته است جایگاه خود را در بین نسلهای مختلف پیدا کند حتی نسل z که عمدتا تصور میکردند به دلیل تفاوت زیاد با نسلهای قبلی به سمت صنایعدستی کشیده نشود اما این هنر صنعت با تطبیق خود در جهان امروز توانست در قلب نسلهای مختلف ریشه بدواند و جایگاه خود را پیدا کند.
شاید لطافت صنایعدستی و تاثیرگذاری آن بر روح دلیلی است که این مفهوم را بین نسلهای مختلف جا انداخته است، تاثیر آن بر روح و روان و آرامش آفرینی، مقوله درآمدزایی و کسب و کار خلاق، تفریح و اوقات فراغت و همچنین پیچیدگی در عین سادگی که منجر به تقویت حل مسئله میشود مقولههایی است که باعث شده، مورد پذیرش و استقبال باشد.
امروزه صنایعدستی مشغله و درآمدی عزت آفرین در بین نسل جوان به شمار میرود خصوصا نسل جوانی که از قید و بندها رها هستند و خود را وابسته به هیچ قشری نمیخواهند لذا صنایعدستی با کارمزدی متفاوت عاملی موثر در پیوند نسلی واقع شده و به تقویت اقتصاد، اعتبار و اقتدار جامعه در حوزه کاری خود منجر شده است.
انتهای پیام/
نظر شما