حسین اصغری ثانی، باستانشناس و دکترای روابط بینالملل بهمناسبت روز جهانی گردشگری با شعار «گردشگری و صلح» و تقارن آن با سخنرانی صلحآمیز رئیسجمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد طی یادداشتی نوشت: سیاست خارجی را مجموعه اهداف و جهتگیریها و روشها و ابزارهایی نامیدهاند که یک حکومت در برابر دیگر حکومتها، بهمنظور دستیابی به منافع ملی دنبال میکند. گردشگری را در سیاست خارجی، وقتی نوبت فرا میرسد که گرههای ناگشوده امنیت و تجارت و نظامیگری و اقتصاد و جنگ و جهانیشدن و تروریسم... گشوده گردد؛ و اینها ممکن نیست مگر اینکه سیاست خارجی ما همانطور که رئیسجمهور در سازمان ملل بر آن تأکید کردند، با هدف ساخت یک تصویر ارزشمند و فراملی بر محور صلحدوستی/ صلحسازی/ صلحطلبی استوار و نامآور شود.
لذا تمرکز منابع بر مزیتهای تاریخی/ فرهنگی با هدف برندینگ ملت ایران با تصویر «ملت صلح» و «کشور امن»، اجتنابناپذیر و دریچه ورود به عصر جدید و شرط لازم برای نقشآفرینی مؤثر و سازنده در نظام بینالمللی در حال گذر است.
صلح معمولاً بهعنوان «عدم جنگ» در نظر گرفته میشود. با این وجود، «صلح مثبت» معرف جامعهای مبتنی بر عدالت اجتماعی از طریق فرصتهای برابر، توزیع عادلانه قدرت و منابع، حفاظت برابر و اجرای بیطرفانه قانون و بالاتر از همه، درک و احترام فرهنگی متقابل است. «کشور امن» نیز، آرامشبخشترین تصویری است که از یک کشور بهعنوان مکان و از یک جامعه محلی برآمده از فرهنگ، در ذهن مخاطبان خارجی نقش میبندد. بنابراین میتوان ادعا کرد که صلح یک معماری است که نیازمند آموزش گسترده صلح دوستی/ صلحسازی/ صلحبانی و ترویج گفتوگوی بین فرهنگی است.
نخستین نتایج بهبود تصویر منفی ایرانهراسی، تأثیر بر افکار عمومی بینالمللی با هدف جذب گردشگر و سرمایه خارجی است چرا که ایمنی (نسبت به خطرات و تهدیدات غیر مترقبه و بدون برنامهریزی قبلی) و امنیت مقصد، از مهمترین موضوعات بینالاذهانی هستند که گردشگران در زمان اقدام به تصمیمگیری برای سفر خود به آن توجه میکنند، به ویژه هنگامی که هدف از سفر بازدید از اماکن نا آشنا در خارج از کشور باشد.
ایمنی، معمولاً به شرایطی اطلاق میشود که در آن امکان مواجه با خطر، ریسک و یا آسیب وجود ندارد یا فرد در قبال آن مصون است و ایمنی سفر «درجهای از خطر قابل تحمل در طول سفر، که عبارتی رایج برای فعالیتهای گردشگری در شرایط معمول، با ثبات، و سازمانیافته است» تعریف شده است. ایمنی مقصد گردشگری نیز، نشات گرفته از تجربیات احساسی فرد است که خود ناشی از میزان برآورده شدن نیازهای ایمنی فردی در مواجه با محیط خارجی و شرایط ایمنی موجود در آن محیط است.
بر خلاف موضوع خطرات گردشگری (ریسکها) که با مسائلی نظیر تروریسم، جنگ و بیثباتی سیاسی، جنایت، بلایای طبیعی، و یا مخاطرات بهداشتی مانند بیماری کرونا، مرتبط است؛ در ایمنی گردشگری آنچه که مورد توجه و حائز اهمیت است، وجود شرایط با ثبات و نظاممند است. به عبارتی دیگر ایمنی گردشگری به شرایطی ایمن و عاری از هرگونه خطر و آسیب برای گردشگر در طول مدت زمانی که در سفر میگذراند، اشاره دارد.
ایمنی ادراک شده توسط گردشگران، منعکسکننده ارزیابی شخصی آنها از تهدیدات، خسارات یا آسیبهای احتمالی در طول سفر و متشکل از ۵ مؤلفه است:
۱) ایمنی ادراک شده از عوامل انسانی
۲) ایمنی ادراک شده از وجود امکانات و تجهیزات
۳) ایمنی ادراک شده از محیط طبیعی
۴) ایمنی ادراک شده از محیط اجتماعی
۵) مؤلفههای مدیریتی.
بنابراین سخنرانی رئیس جمهوری در سازمان ملل با محوریت «صلح و امنیت پایدار» را میتوان به نوعی راهبرد برندسازی سیاست خارجی ایران با «دیپلماسی صلح ایرانی» قلمداد کرد. با این مضمون که «ایران خواهان بهبود روابط فرهنگی/اقتصادی/اجتماعی/امنیتی با همه کشورها بر اساس سه اصل عزت/حکمت/مصلحت ملی است و نه تنها با هیچ کشوری دعوا ندارد؛ بلکه آماده تنشزدایی در روابط خارجی است».
زین سبب انتظار میرود که سیاست خارجی دولت چهاردهم با محوریت «صلح» به رفع ایرانهراسی و توسعه صنعت گردشگری منجر شود. لکن پرسش اساسی این است که آیا گردشگری میتواند مروج صلح باشد یا تنها یک ذینفع ساده از سیاست خارجی صلحآمیز است؟!
آقای دامو رئیس مؤسسه بینالمللی صلح از طریق گردشگری، گردشگران را «سفیران صلح» میداند، برخی پژوهشها هم بر این فرضیه تأکید دارند که «گردشگری ذینفع صلح است نه زمینهای برای صلح»!. با این وجود نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که در ارتباط بین گردشگری و صلح مفاهیمی چون: دیپلماسی عمومی، توسعه اقتصادی، حقوق بشر، آموزش، پایداری سیاسی/اجتماعی، امنیت پایدار... وجود دارد.
این یعنی گردشگران انتقالدهنده تصویر یک کشور بهعنوان «مقصد» برای افکار عمومی هستند و هرچه این تصویر «صلحآمیزتر و آرامشبخشتر» باشد؛ تصورات از آن کشور بهعنوان «منبع خشونت» یا «کشور ناامن» کاهش مییابد.
انتهای پیام/
نظر شما