الهام کیانپور روزنامهنگار و پژوهشگر در یادداشتی نوشت: گیلان در عصر قاجار به دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار داشتن در مسیر مبادلات تجارت شمال به اروپا به دروازه اروپا معروف بود.
در عصر قاجار با توسعه و گسترش روابط بازرگانی ایران و روسیه، بر اهمیت رشت افزوده شد. در این دوره، پیربازار حلقه اتصال ایران به اروپا بود. پیربازار یکی از دهستانهای رشت بود که در تاریخ عبدالفتاح فومنی، آن را در نزدیکی سیاهرود نام بردهاند. این دهستان در گذشته به دلیل نقش بندرگاهی و قرارگرفتن بر سر راه ارتباطی ایران با اروپا از اهمیت زیادی برخوردار بود.
پیربازار که به عنوان یک راه ارتباطی بین رشت، تولم و گسکرات محسوب میشد، از سده هفتم هجری زمانی که خاندان تجاسبی در این منطقه حکومت میکردند و رشت را پایتخت خود قرار داده بودند، مورد توجه بسیار بود. در این زمان تنها از مسیر رودخانه استفاده میشد و نامی از پیربازار نبود. به تدریج با مسکونی شدن خشکی و پیدایش آبادانی انزلی و گسترش ارتباطات میان رشت و سایر بنادر دریای کاسپی، ضرورت وجود تاسیساتی در دهانه رودخانه به وجود آمد.
جیمز اسپیلمان، منشی سفارت جان التون که چند سال بعد از بازپسگیری گیلان از روسها توسط نادرشاه، بازدیدی از پیربازار داشت، به موقعیت لنگرگاهی آن اشاره کرده و از وجود ساختمان گمرک و انبارهای تخلیه کالا از جمله چند انبار قدیمی متعلق به روسها در آن خبر میدهد.
ملگونف، جهانگرد روسی در سفر خود به گیلان در سال ۱۸۶۰ میلادی، از این دهستان عبور کرده و گفته است: در ساحل رودخانه، روستای پیربازار با دو انبار سنگی، برای نگهداری ابریشم و پنبه قرار دارد. در این روستا فقط چند خانه وجود دارد که در جنگل پراکندهاند و از ساحل دیده نمیشوند.
گیلان در عصر قاجار به دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار داشتن در مسیر مبادلات تجارت شمال به اروپا به دروازهی اروپا معروف بود. در عصر قاجار با توسعه و گسترش روابط بازرگانی ایران و روسیه، بر اهمیت رشت افزوده شد. در این دوره، پیربازار حلقه اتصال ایران به اروپا بود. پیربازار در توسعه شهر رشت، تاثیر پررنگی داشت. کالاهای بازرگانی که از بنادر روسیه به پیربازار میرسید، به رشت منتقل میشد و از آنجا به قزوین، زنجان، همدان، تهران و مازندران حمل میشد.
خودزکو گفته است: «رشت در زمان سلطنت شاه عباس اول از موقعیت ممتازی برخوردار بود و فاصلهای تقریبا برابر با خاک روسیه داشت. کاروانها از قزوین که به صورت انبار کالاهای ایران درآمده بود، به آنجا میرفتند، و طبق نوشته رابینو، پیربازار بندر دریافت عوارض رشت بود.»
از مسیر ارتباطی رشت به پیربازار، سالانه بیش از ۲۰هزار نفر به روسیه و کشورهای دیگر سفر میکردند و این راه کوتاهترین و امنترین راه رسیدن به اروپا و بالعکس بود. طبق نوشته اورسل، جهانگرد بلژیکی، بسیاری از بازرگانان ایرانی، روسی، ارمنی و یونانی برای خرید ابریشم به رشت میآمدند. یکی از مهمترین رویدادهای اقتصادی گیلان در سالهای مقارن با وقوع انقلاب مشروطیت و جنبش جنگل، احداث راهآهن پیربازار به رشت بود. پیش از ایجاد راهآهن رشت به پیربازار، برای رفتن از رشت به انزلی 2 راه خشکی و مرداب وجود داشت.
راه خشکی، جادهای بود که روسها در امتداد مرداب انزلی، از رشت تا غازیان ساخته بودند، اما به دلیل دریافت باج از سوی کمپانی، حمل کالا مقرون به صرفه نبود. راه مرداب نیز از غرب رشت تا بخش خشکی پیربازار ادامه داشت. قایقهای باری خیلی کوچک به سختی در رودخانه حرکت و مسافران و کالاها را حمل میکردند. یکی از مهمترین رویدادهای اقتصادی گیلان در سالهای مقارن با وقوع انقلاب مشروطیت و جنبش جنگل، احداث راهآهن پیربازار به رشت بود. پیش از ایجاد راهآهن رشت به پیربازار، برای رفتن از رشت به انزلی دو راه خشکی و مرداب وجود داشت. بنابراین رفت و آمد بین رشت و انزلی کار سادهای نبود. کمپانی روسی خوشتاریا از این فرصت سود جسته و از سال ۱۲۹۵ خورشیدی، برای ایجاد وسایل سریع حمل و نقل و رسیدن به منافع اقتصادی، راهآهن رشت- پیربازار را دایر کرد و اینگونه رشت به انزلی مرتبط شد.
هر چند پیربازار از گذشته پل ارتباطی رشت با بندرانزلی و دریای کاسپین بود، اما در میانههای عصر قاجار با رشد تجاری ایران و روسیه بر اعتبار آن افزوده شد. در بندر پیربازار انبارهای بزرگی برای نگهداری و ترخیص کالاهایی بود که از روسیه وارد میشد. احداث راهآهن بر اعتبار این بندر بیش از پیش افزود، چراکه علاوه بر راهدریایی، واردات و صادرات ایران و روسیه از راه زمینی راحتتر به انجام میرسید. ایجاد خط راهآهن پیربازار به رشت و همچنین احداث جاده شوسه رشت به قزوین توسط روسها را باید نتیجه سیاستهای استعماری روس دانست. این مسیر به تدریج یکی از پنج شریان بزرگ تجاری در دوره قاجار و یکی از مسیرهای اصلی تجارت روسیه شد.
فرانسیس چارلز مکنزی در سفرنامه شمال به کالاهای روسی چون: قلیان، فنجان و نعلبکی چینی، کاسه و بشقاب، قنداق، گلابپاش، شمعدان، سماور روسی، قوری قهوهخوری و همچنین انواع قوریهای مسی و برنجی اشاره میکند که به ایران وارد میشد. خودزکو کنسول لهستانی نیز از پارچههای پنبهای مرغوب، مازو و خشکباری که از ایران به روسیه فرستاده میشد، یاد کرده است.
ناصرالدینشاه در روزنامه خاطرات خود در سفر به گیلان نوشته است: از بوسار گذشته، طرفین راه همه جنگل است... تا رسیدیم به جایی که راه ساخته شده تمام شد… باز به راه ساخته افتادیم. 500 ذرع دیگر که ساخته بودند، طی شد. به کاروانسرای پیره بازار رسیدیم. مالالتجاره زیادی از ارامنه و غیره آنجا بود. از کاروانسرا رد شده و در کنار رودخانه پیربازار، مردم زیادی از سربار و سوار و باربنه مردم و غیره آنجا بودند.
فووریه، طبیب عصر ناصری که در سال ۱۸۹۳ میلادی در ایران بوده، نیز نوشته است: «تمام عبور و مرور بین رشت و انزلی و بالعکس از طریق پیربازار و از روی رودخانهای که به همین نام است، انجام میشود. قایقی که شش پاروزن آن را میرانند. در ظرف سه ساعت از پیربازار تا انزلی اشیا و مسافرین را میبرند. مادام کارلاسرنا که نزدیک به همین زمان از پیربازار به انزلی میرفـت نیز، آن را «شهرک»ی وصف میکند که دارای یک کاروانسرا و ساختمان گمرک بـود. وی چندی در «بالاخانه» آن کاروانسرا اقامت جسته و جنب و جوش بندر را به نظاره نشست.
به نوشته محمدحسین فراهانی که در شوال ۱۲۹۷ /سپتامبر۱۸۸۰میلادی از این مکان عبور میکرد، پیربازار کاروانسرایی «دو مرتبه» داشت که از چوب ساخته شده بـود و دارای شماری اتاق و سردر و طویله بود. یک دکان علافی، یک بقالی و یک قهوهخانه نیز در جلـو کاروانسرا قرار داشت. فووریه، طبیب عصر ناصری که در سال ۱۸۹۳ میلادی در ایران بوده، نیز نوشته است: کلیه عبور و مرور بین رشت و انزلی و بالعکس از طریق پیربازار و از روی رودخانهای که به همین نام است، انجام میگیرد. قایقی که شش پاروزن آن را میرانند. در ظرف سه ساعت از پیربازار تا انزلی اشیا و مسافران را میبرند.
مظفرالدین شاه قاجار در سفر دوم خود به اروپا از بندر پیربازار عبور کرده و در این باره گفته است: قایق زیادی حاضر بود. نشستیم. توی قایق، پهلوی ما جناب اشرف اتاتبک اعظم وزیر دربار، آقای بحرینی امیر بهادرجنگ، آقای سید حسین اصف السلطنه امین، حضرت مصدق الملک شمس الملک بودند. این رودخانه که از پیربازار توی کرجی نشستیم، یک شعبه از سفیدرود است. این شعبه کوچکش همه جا از توی رشت و گاهی کنار شهر میگذرد تا به آنجا میآید. قایقچیهای خوشلباس خوبی داشت، وقتی که پارو میزدند، به زبان گیلکی تصنیف میخواندند. خیلی تماشا داشت.
در گذشته از رشت و انزلی به پیربازار، نفت میآوردند و با بشکه به محلههای دیگر، حمل و برای روشن کردن چراغ و یا آتش استفاده میکردند. اما آنچه در تاریخ پیربازار مهمتر است، انتقال نفت از طریق این بندر به رشت است. در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۲۹۰ خورشیدی، شرکت نفت نوبل و برادران با دولت ایران به منظور انتقال نفت از پیربازار به رشت قرارداری امضا کردند. براساس این قرارداد، شرکت مزبور پس از خرید نفت از قفقاز و انتقال آن از طریق بادکوبه به انزلی و سپس رشت، قسمتی از آن را به پیربازار حمل و از آنجا به وسیله پمپاژ از طریق لولههای آهنی به انبار نفت رشت تخلیه میکرد. نفت انبار نوبل، سپس به وسیله حیوانات بارکش به مناطق مختلف مانند کرمانشاه، عراق، سوریه، مصر و عربستان فرستاده میشد که این مورد نشان از اهمیت راه ارتباطی تجاری پیربازار داشت.
در پایان آنکه ارتباط رشت از طریق پیربازار به بندرانزلی و همچنین روسیه و کشورهای اروپایی، این شهر را به انبار کالاهای وارداتی از روسیه و اروپا به ایران بدل کرد. موقعیت رشت به لحاظ انتقال کالا به دیگر نقاط ایران و همچنین وضعیت مناسب بندر پبربازار، موجب احداث راهآهن و گسترش روند تجارت در شمال ایران توسط کمپانی روسی شد. بندر پیربازار به عنوان تنها بندر ارتباطی گیلان با اروپا، علاوه بر اهمیت و جایگاه پررنگ اقتصادی و تجاری، موجبات رشد فکری و فرهنگی را نیز فراهم آورد.
انتهای پیام/
نظر شما