سپیده آشفتهپور لیلاکوهی، دکترای برنامهریزی روستایی و مسئول پژوهش ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان در یادداشتی نوشت: توسعه روستایی فرآیندی است چند بعدی که موضوع آن بهبود و ارتقای کیفیت زندگی جامعه روستایی است. فرآیندی که با بهرهگیری از ابزارهایی چون برنامهریزی، اولویتبندی، تقویت روحیه خوداتکایی فردی و جمعی و تغییر ساختارهای ذهنی و اجتماعی روستاییان و در تلاش است که در آنها قدرت بهرهمندی از ظرفیتها و منابع را تقویت کند. در نهایت میتوان تعریفی از مهاتما گاندی را بیان کرد: توسعه روستایی یعنی تبدیل روستاها به مکانهای قابل زیست، و متناسب رشد و تعالی انسانی.
هدف از توسعه روستایی صرفاً بهبود شرایط اقتصادی نیست، بلکه دستیابی به توسعه اجتماعیفرهنگی با در نظر گرفتن حداکثر بهرهبرداری از منابع و توزیع عادلانهتر منافع ناشی از توسعه را دنبال میکند. با توجه به پذیرش رویکرد جهانی به توسعه چند پارادایمی، توسعه روستایی نیز رویکردی همه جانبه یافته و این موضوع بهطور روزافزونی وسیعتر شده است و اکنون مفاهیمی نظیر توسعۀ پایدار را در بر میگیرد، لذا، کوشش بر این است بر پایه تجارب گذشته، دیدگاهی علمی با رویکرد همه جانبه و با تکیه بر مؤلفههای توسعۀ پایدار تدوین شود، تا با بکارگیری چارچوبهای نظری و تجارب عملی آن، پاسخگوی مسائل و نیازهای توسعه متوازن و دستیابی به پایداری باشد. گردشگری، یکی از این راهبردهایی است که امروزه مکمل توسعه روستایی و مورد استقبال جوامع بینالمللی است.
گردشگری روستایی به عنوان رویکردی اقتصادی و با راهبرد متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی روستاها با اهداف ایجاد اشتغال غیرکشاورزی، سبب تقویت پایههای اقتصادی در نواحی روستایی شد. لذا توسعه گردشگری نیازمند در نظر گرفتن مسائلی است که در نظر نگرفتن هریک از آنها و یا توجه بیش از حد به وضعیت موجود، نتیجه مطلوب را در بر نخواهد داشت.
آمایش سرزمین، یک امر علمی با رویکردی فضایی و منطقهای در شناخت توانمندیهای توسعه با توجه به قابلیتهای مکانی است. در آمایش سرزمین به گردشگری با نگاهی سیستمی نگریسته میشود و در چارچوب عرضه و تقاضا شکل میگیرد. برای دستیابی به اهداف امکانسنجی توسعه گردشگری، توجه به ۲ رویکرد اساسی لازم به نظر میرسد، یکی توسعه گردشگری بر پایه قابلیتهای فضایی جاذبهها «اعم از انسانی و طبیعی» و در نظر گرفتن ظرفیتهای محیطی و نیز عناصر عرضه در سیستم گردشگری «خدمات، تسهیلات، امکانات زیربنایی، حمل و نقل، اطلاعات، تبلیغات، بازاریابی و...» توسعه گردشگری بر پایه جامعه میزبان است.
با توجه به ضوابط ملی آمایش سرزمین و تاکید ویژه در اصل ۱۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که ضوابط ملی آمایش سرزمین در این خصوص را بدین شرح مطرح میکند:
ماده 1- جهت گیریهای ملی آمایش سرزمین که در راستای تبیین فضایی سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران و ترسیم الزامات تحقق آن در توسعه بلندمدت کشور و مبتنی بر اصول مصوب آمایش سرزمین، شامل ملاحظات امنیتی و دفاعی، کارایی و بازدهی اقتصادی، وحدت و یکپارچگی سرزمین، گسترش عدالت اجتماعی و تعادلهای منطقهای، حفاظت محیط زیست و احیای منابع طبیعی، حفظ هویت اسلامی- ایرانی و حراست از میراثفرهنگی، تسهیل و تنظیم روابط درونی و بیرونی اقتصاد کشور و رفع محرومیتها، به خصوص در مناطق روستایی کشور، تنظیم شده است. بنابراین از آنجایی که گردشگری میتواند در تمام زمینهها به عنوان یک نیروی قوی برای مبارزه با تحریمها در تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی- امنیتی و زیست محیطی باشد، بکارگیری اصول آن میتواند سبب پویایی اقتصاد محلی و ملی، خیزش مجدد فرهنگی، قدرت سیاسی و افزایش امنیت اجتماعی، کاهش پیامدهای سوءزیست محیطی شود.
از جمله عوامل و عناصر اصلی در آمایش، بکارگیری از توان و ظرفیتهای موجود در فضای سرزمینی است. در فضای جغرافیای استان گیلان با توجه به تعدد نواحی جغرافیایی جلگه، کوهپایه، کوهستان ساحل، آب و هوای معتدل و ویژگیهای فرهنگی منحصر به فرد ظرفیتهای زیادی برای بکارگیری در راستای اهداف و اصول آمایشی وجود دارد که از جمله میتوان به وجود فضاهای روستایی مستعد گردشگری و تعدد تقاضای گردشگری اشاره کرد که اگر بخوبی شناسایی و معرفی شوند، گام بزرگی در راستای توسعه پایدار روستایی است. بنابر ضوابط آمایش سرزمین، بخصوص ماده یک ضوابط ملی آمایش گردشگری در ایران میتواند عنصری مهم در راستای تبیین فضایی سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران و ترسیم الزامات تحقق آن در توسعه بلندمدت کشور واستان و مبتنی بر اصول مصوب آمایش سرزمین، فراهم کند. شاید بتوان آمایش سرزمین را با علومی نظیر آینده پژوهی «آیندهنگری» همراه دانست، به طوریکه آیندهنگری در برنامههای رشد و توسعه و به طور خاص صنعت گردشگری که بر اساس اصول آمایش محیط فراهم میشود، میتواند سبب اثربخشتر شدن این صنعت شده و موجبات پایداری هرچه بیشتر آن را فراهم آورد.
آمایش سرزمین برای توسعه گردشگری، شامل دسترسی منطقه با ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، افزایش کیفیت و کمّیت خدمات گردشگری، آموزش و تعلیم ساکنان بومی در رابطه با گردشگری در منطقه، بازاریابی و برنامههای تشویقی برای جذب گردشگر، مدیریت و اجرای بهینه طرحهای توسعه گردشگری. به هر صورت، هدف عمده در آمایش سرزمین ایجاد تعادل و عدالت فضایی در توزیع جغرافیایی فعالیتها، تمرکز زدایی و باز توزیع منابع و مشاغل در سرزمین و تحول در ساختار سازمانی و آفرینش راهبردهای آمایشی است، لذا، با این نگاه و متکی بر تجارب کشورهای توسعهیافته، گروهای جمعیتی به لحاظ استقرار مکانی فضایی میتوانند از رویکردهای مختلفی در تنوعات شغلی و در زمینههای کاری از بسیاری از محدودیتها خلاصی یابند. بنابراین، رویکرد گردشگری در توسعه نواحی روستایی به لحاظ ویژگیهای اکولوژیکی و ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی میتواند بسیار مؤثر و سبب توسعه و احیای مناطق روستایی شود و روستاها میتوانندجاذبههای اقتصادی و جمعیتی خود را حفظ و یا بازیابی کنند.
انتهای پیام/
نظر شما