فرآیند پیشنهادی برنامه‌ریزی توسعه پایدار روستایی

روستاها در تولید محصولات و تأمین امنیت غذایی جامعه نقش اساسی برعهده دارند و در بسیاری از کشورها، توسعه روستایی به مثابه راهبردی مهم برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعة ملّی تلقی شده است و به این دلیل، برنامه‌ریزی برای توسعه پایدار روستایی یکی از ضروریات به شمار می‌رود.

سپیده آشفته‌پور لیلاکوهی، دکترای تخصصی برنامه‌ریزی روستایی و مسئول پژوهش اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گیلان در یادداشتی نوشت: تا حدود یک قرن پیش، نیمی از جمعیّت ایران روستانشین بوده‌اند اما از ابتدای قرن اخیر، به ویژه از میانة این قرن، به تدریج از سهم جمعیّت روستایی کاسته شده و شهرنشینی گسترش یافته است. طبق برآوردهای جهانی، تا سال ۲۰۲۵ ، کمتر از ۴۰ درصد از جمعیت جهان در روستاها زندگی خواهند کرد.

به دلیل نقش قابل توجه روستاها در تولید محصولات و تأمین امنیت غذایی جامعه، توسعة روستایی مقوله‌ای بسیار مهم است و در بسیاری از کشورها، توسعه روستایی به مثابه راهبردی مهم برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعة ملّی تلقی شده و بدین منظور نیز با شیوه‌هایی متعدد، الگوهایی متنوع برای توسعه روستایی تجربه شده است.

با توجه به جایگاه و ضروت توسعه پایدار روستایی و تجارب سایر کشورها در این زمینه، اهمیت برنامه‌ریزی توسعه روستایی در راستای توسعه پایدار روستایی بدیهی است. با توجه به اینکه توسعة پایدار روستایی یک فرآیند سیستمی است بنابراین، دستیابی به توسعة پایدار روستایی نیازمند یک فرآیند منطبق بر بوم و مبتنی بر ارزیابی‌های علمی و مشارکت‌های محلی است.

با این نگاه، توسعه پایدار روستایی تحقق یا ارتقاء توسعه خدمات اساسی اجتماعی، اقتصادی و محیطی رهیافتی برای توسعه است که در آن کارآیی، عدالت و پایداری با هم تلفیق شده‌اند؛ به گونه‌ای که کارآیی متضمن استفاده بهینه از منابع، عدالت متضمن فقرزدایی و کاهش شکاف بین فقرا و ثروتمندان و هدف از پایداری نیز پایداری معیشت با حفظ امرار معاش آینده از طریق حفظ منابع طبیعی باشد.

هرچند در دهه اخیر، همواره توسعة پایدار روستایی از دغدغه‌های اصلی برنامه‌های توسعه در ایران بوده اما سازماندهی توسعه در نواحی روستایی از لحاظ محتوا و کارکرد همواره دستخوش تغییر و دارای چالش‌هایی نظیر نابسامانی در تغییر و تحولات محیط روستایی، ضعف شناخت از جامعه روستایی، نابسامانی نظام استقرار، فقدان ساختاری مناسب برای مدیریت توسعه، عدم گسترش بخش‌های نوین اقتصادی، محدودیت‌های تأمین اشتغال، محدودیت‌های خدمات‌رسانی به روستاها، نابسامانی در مدیریت سرزمین و کاربری اراضی، عدم ارتقای بهره‌وری منابع پایه ای تولید در محیط روستایی و دشواری مشارکت و تشکیل سرمایه اجتماعی است.

لذا براساس چالش‌های ذکر شده، مؤلف‌های توسعه پایدار روستایی را می توان در چهار بخش برشمرد: بخش مدیریت منابع شامل؛ مدیریت سرزمین، برنامه‌ریزی کاربری اراضی، یکپارچه‌سازی اراضی، و افزایش بهره‌وری به ویژه در زمینة آب، بخش اجتماعی شامل؛ نگهداشت جمعیت، تأمین اشتغال، تشکیل سرمایه اجتماع، مدیریت توسعة روستایی، بخش اقتصادی شامل؛ اولویت گسترش و توسعة زیرساخت‌ها، گسترش خدمات نوین، تشکیل سرمایه، تأمین منابع مالی و بخش کالبدی شامل؛ برنامه ریزی الگوی استقرار مناسب، آمایش فضاهای روستایی، و ساماندهی فضاها و مراکز روستایی برای گسترش خدمات و توسعه زیرساخت‌ها، بنابراین با رویکردی تحلیلی به مؤلفه‌ های توسعه پایدار روستایی، فرآیند پیشنهادی برنامه‌ریزی توسعه پایدار روستایی مراحل زیر را شامل می‌شود:

مرحله اول شناسایی بوم‌شناختی و اقتصادی- اجتماعی، مرحله دوم تجزیه و تحلیل داده‌ها، مرحله سوم ارزیابی و طبقه‌بندی ظرفیت‌ها، مرحله چهارم اولویت بندی، مرحله پنجم ارزیابی زیست محیطی، مرحله ششم آینده‌نگری، مرحله هفتم ارزیابی اثرات اجتماعی و فرهنگی و مرحله هشتم برنامه‌ریزی توسعه پایدار روستایی. در این مرحله، با نگرش سیستمی به نتایج به دست آمده، تصمیم‌گیری در مورد هدف مطلوب صورت می‌گیرد و بر اساس آن، طرح های مدیریت در قالب پروژه‌های اجرایی طرح‌ریزی می‌شوند.

در حقیقت، برای هر یک از انواع توسعه یا کاربری‌ها، بسته به نوع استفاده فعلی از سرزمین و نیازهای اقتصادی و اجتماعی مردم آن منطقه، در سطح طرح مدیریت، برنامه‌ریزی انجام می‌شود؛ به گونه‌ای که تمامی پروژه‌های اجرایی در رابطه با یکدیگر سنجیده شده، ساماندهی و طرح‌ریزی می‌شوند.

با توجه به گذشت بیش از چند دهه عمر برنامه ریزی در ایران می‌توان به این نتایج دست یافت که نواحی روستایی در ایران بسیار به کشاورزی وابسته است. ضعف زیر ساخت‌های کشاورزی از اساسی ترین مانع تنوع و پایداری توسعه اقتصادی در جوامع روستایی ایران هستند. ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد و خطر خشکسالی بیشتر  مناطق کشور را تهدید می کند.

چالش‌های محیطی به شکل استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و کاربرد نامناسب تکنولوژی در بخش کشاورزی باعث می‌شود که فعالیت در بخش کشاورزی کاهش یابد. همچنین انجام برنامه‌ریزی‌ها به صورت بخشی، از بالا به پایین، همسان‌نگر و بدون توجه به مزیت‌های نسبی هرمنطقه بوده و عدم مشارکت مردم در مراحل برنامه‌ریزی پروژه‌های روستایی از مهم‌ترین چالش‌های مدیریتی و برنامه‌ریزی روستایی محسوب می‌شود. لذا تحقق توسعة پایدار در هر محیط با نگاهی نظام‌مند، هماهنگ و چندبعدی با پارامترهای اقتصادی، اجتماعی و بوم‌شناختی امکان‌پذیر است و در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی، پایداری محیطی و اکولوژیکی باید در نظر گرفته شوند.

با توجه به برشمرده‌های فوق به نظر می‌رسد که توسعه پایدار روستایی از طرق زیر قابل دسترس‌تر باشد:

- متنوع سازی اقتصاد روستایی از طریق ایجاد فعالیت‌های مکمل نظیر توسعه انواع گردشگری،

- تسهیل‌سازی در ایجاد و تاسیس مشاغل بنیادی، صنایع‌ روستایی، تعاونی‌هایی نظیر تعاونی گردشگری کشاورزی و توسعه صنایع‌دستی،

- بهره‌برداری مناسب از تکنولوژی‌های دوستدار محیط زیست جهت حفاظت از منابع محیطی،

- حفاظت پایدار بافت فرهنگی و کالبدی روستاها،

 و ظرفیت‌سازی برای اجتماعات و تشویق مردم برای مشارکت در فرایند برنامه‌ریزی، اجرا و پشتیبانی از پروژه‌های توسعه روستایی.                     

انتهای پیام/

کد خبر 1403092201200
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha