شهرام امیری کارشناس ارشد میراثفرهنگی و گردشگری استان اصفهان در یادداشتی نوشت: بیتردید حیات علمی و فراگیر صنعت گردشگری در ایران، کمی فراتر از دو دهه است که با تدوین طرح جامع گردشگری طی سالهای ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ آغاز شد و بهتبع آن در آن زمان ۲۸ استان کشور موظف شدند تا متناظر با این رخداد، طرح جامع گردشگری استانهای خود را به رشته تحریر درآوردند.
در این میان فلات مرکزی ایران بهواسطه حیات طولانی تاریخی خود که بهصورت مکتوب پیشینه آن به بیش از ۱۰هزار سال قبل بازمیگردد از تواناییهای بالقوه فراوانی برای توسعه از منظر گردشگری برخوردار بوده است و این در حالی است که بخش قابلتوجهی از حیات فرهنگی و تمدنی ایرانزمین در این فلات کهن شکل یافته و نهتنها تمدنهای پیرامون خود، بلکه بسیاری از تمدنهای جهانی از سیر تطور تمدن فالت مرکزی ایران بهرهها بردهاند، بر این اساس آثار ارزشمند تاریخی در کنار جذابیتهای متنوع طبیعی شرایط را برای بروز و ظهور گونههای مختلف سفر در این فلات کهنسال فراهم آورده است.
پیشینه طرح ایجاد مثلثهای طلایی در محور شمال با حضور استانهای اصفهان، قم و مرکزی و همچنین در جنوب با حضور استانهای اصفهان، فارس و یزد به اوایل دهه نود خورشیدی بازمیگردد، با این حال فرازوفرودهای مختلف اجتماعی و سیاسی و تغییرات دولتها و نگاه کلان به مسائلی دیگر همچون خشکسالی مزمن و مسائلی ازایندست باعث شد تا نگاه به گردشگری چندان در میان مسئولان این استانها جدی انگاشته نشده و این استانها بهصورت جداگانه و در حد توان و باعلاقه خود به گردشگری پردازند. از آن جمله میتوان به استان اصفهان اشاره کرد که ابتدا نگاه گردشگری را از مرکز استان آغاز و سپس از شمال و در نهایت به شرق و جنوب استان ادامه یافت و در آخرین مرحله در بخش غربی استان اصفهان نگاه به گردشگری جدی و جدیتر شد، با این حال بسیاری از استانها نیز همچون فارس و یزد بهتناسب جذابیتهای خود اقدامات زیربنایی و ارزشمندی را در حوزه گردشگری به سرانجام رساندند، لکن به نظر میرسد گردشگری همچنان با توجه به انبوه مسائل و مشکلات همچنان در کانون توجهات نبوده است، تا اینکه در دولت چهاردهم و با توجه به نگاه کلان دولت در زمینهٔ ایجاد وفاق ملی و با شعار استاندار جدید اصفهان مبنی بر اینکه اولویت اول دولت در استان گردشگری است، به نظر میرسد دوباره نگاه کلان ب به سمت گردشگری اندکاندک بهصورت جدی سوق مییابد.
با این حال این توجه مسئولان که تاکنون به این جدیت دیده نشده بود، همراه با برخی بحرانهای منطقهای و بینالمللی که شرایط را برای ورود گردشگران خارجی به ایران و بهویژه فلات مرکزی ایران محدود کرده علائق و انتظارات گوناگونی را فراهم آورده است.
از یکسو به نظر میرسد تشکیل این اتحادیههای استانی برای گسترش گردشگری در وهله اول درصورتیکه بهدرستی برنامهریزی شود و بهصورت هدفمند شکل یابد میتواند به شناسایی دقیق توانمندیهای هر استان در زمینهٔ گونههای مختلف سفر منتج شود.
از سوی دیگر با ایجاد تشکلهای قوی گردشگری میان استانهای شمالی، جنوبی و مرکزی فلات مرکزی ایران که استان سمنان نیز دو هفته قبل بهصورت رسمی به این اتحادیه پیوست میتوان به ایجاد تورهای حرفهای میان استانی در قالب گونههای مختلف سفر امیدوار بود که این خود از یکسو به پیوند میان مسئولان، مردم و فعالان گردشگری، صنایعدستی و میراثفرهنگی این استانها میانجامد و از سوی دیگر ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف استانهای مختلف در زمینهٔ سفر در یک تفکر آرمانی شاید بتوان به ساماندهی سفرهای داخلی که عمدتاً بهصورت انبوه و بیضابطه انجام میشود در قالب این اتحادیهها اندیشه ورزید.
در این اتحادیهها درصورتیکه با تکیهبر اصول علم گردشگری سنگ بنای تفکر گردشگری بنانهاده شود و تمامی استانها در کنار یکدیگر نه بهعنوان رقیب بلکه بهعنوان رفیق به یکدیگر بنگرند میتواند حرکتی را که آغاز کردهاند در وهله اول به تحکیم وحدت ملی منتج شود و در وهله بعد میتوان تمامی جذابیتهای این استانها را شناسایی و مناطقی که در تمامی این استانها تاکنون به جرگه گردشگری نپیوستهاند را از مواهب اقتصادی گردشگری بهرهمند ساخت و درعینحال میتوان در قالب مقوله فرهنگ که رکنی اساسی در صنعت گردشگری است به توسعه متوازن فرهنگی مناطق مختلف این استانها در کنار توسعه اقتصادی اندیشید، لکن آنچه در این مقوله پرداختن به آن از اهمیت والایی برخوردار است این است که:
سنگ بنای این تفکر باید با اندیشه درست و توام با برنامهریزی دقیق و قوی و مبنی بر قوانین بالادستی همچون سند توسعه هفتم کشور و یا طرحهای جامع گردشگری و همچنین اسناد آمایش سرزمین این استانها همراه باشد.
روحیه همگرایی و از خودگذشتگی نقش مهمی در توسعه متوازن تمامی این استانها ایفا خواهد کرد، بهگونهای که همگان باید بیندیشند که رقابت و سود زودگذر را باید با رفاقت و سود کمتر اما تضمینشده و در بلندمدت جایگزین کنند.
مدیران و مسئولان این استانها باید اعتقاد تمام و کمال به توسعه گردشگری داشته باشند، زیرا هرگونه افراطوتفریط در این زمینه میتواند نتایج مخربی را برای توسعه گردشگری در قالب این اتحادیهها به همراه داشته باشد.
نقش فعالان جوامع گردشگری در این زمینه بسیار مهم و حساس است و تمامی نهادهای دولتی و حتی سایر نهادهای نیمهدولتی و یا خصوصی نقش تسهیل گر را ایفا میکنند، اما وظیفه به حرکت درآوردن چرخهای اقتصاد گردشگری در قالب این اتحادیهها به عهده ذینفعان یا همان فعالان جوامع گردشگری است، لذا آنان بهعنوان طلایهداران این صنعت نقش موتور محرکه این اتحادیهها را ایفا میکنند.
توازن میان رشد گردشگری، صنایعدستی و میراثفرهنگی و پرداختن عادلانه به هر سه حوزه نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند.
نگاه به ساماندهی گردشگری داخلی و درعینحال بازاریابی برای معرفی جذابیتهای این اتحادیهها و پرداختن درست به علومی همچون بازاریابی و تبلیغات در راستای توسعه و رونق دوباره گردشگری خارجی میبایست نقش اصلی را در اهداف شکلگیری این اتحادیهها ایفا کند.
بیشک استفاده از تجارب مشترک و یا حتی دستیابی به تجارب جدید در قالب این چندضلعیهای گردشگری میتواند پشتوانههای فکری مناسبی را برای امتداد حیات علم گردشگری، چرخش مناسب چرخهای صنعت گردشگری و بهکارگیری سایر علوم متداول همچون علم بازاریابی و تبلیغات در گردشگری ایفا کند.
انتهای پیام/
نظر شما