ثبت مکان اسارت آخرین مدافع خرمشهر، گامی مهم در راستای حفظ ارزش‌های دفاع‌مقدس

مکان اسارت شهید جاویدالاثر امیر رفیعی دستجردی، آخرین مدافع شهر خرمشهر که میدان فرمانداری سابق است، نقطه اسارت آخرین مدافع خرمشهر قبل از سقوط ضلع شمالی شهر به شمار می‌رود. ضلع‌ شمالی خرمشهر به مدت ۱۹ ماه در تصرف کشور عراق بود و این مکان به دلیل ارزش‌های حماسی و خاطره‌ بی‌نظیرش، در آستانه ثبت در فهرست مکان‌های‌رویدادهای ملی قرار دارد.

میراث‌آریا: شهیدجاویدالأثر امیر رفیعی، نماد مقاومت و ایستادگی در برابر تجاوز دشمن تا دندان مسلح، تا آخرین لحظات سقوط در خرمشهر ماند و با رشادتی بی‌همتا مبارزه کرد. او در میدان فرمانداری، آخرین نقطه مقاومت شهر، با تیربار خود پیشروی نیروهای عراقی را کند کرد تا هم‌رزمانش بتوانند از زیر پل عبور کنند؛ او حتی با پای شکسته‌ای که هنوز التیام نیافته بود، همچون کوهی استوار ایستاد و تا آخرین نفس جنگید.

برای تهیه پرونده ثبت ملی این رویداد، از مستندات تصویری و کلیپ پخش‌ شده از تلویزیون عراق در آن سال‌ها و نیز مصاحبه‌های این اداره با تعدادی از فرماندهان دوران دفاع‌مقدس که خاطراتی از شهیدرفیعی را که تا آخرین لحظات پیش از اسارتش به یاد داشتند و همچین خاطره‌ای از آن شهید والامقام که در مستندی از مادر آن شهید نقل شده است استفاده شد.

خاطرات همرزمان شهید امیر رفیعی

سردار جانباز سیدعباس بحرالعلوم، یکی از فرماندهان ( ۳۵ روز مقاومت ) خرمشهر و از آخرین گروه‌هایی که از شهر خارج شدند، به عنوان همرزم شهید امیر رفیعی، خاطراتی از آن روزهای سخت را بازگو می‌کند:     

«امیر فقط یک رزمنده نبود، بلکه یک امدادگر زبده و یک چریک ماهر نیز به شمار می‌آمد. او در میدان فرمانداری ماند و تا آخرین لحظه مقاومت کرد تا دیگر رزمندگان بتوانند از پل عبور کنند. او ساعت ۸ صبح روز  چهارم آبان، فقط با یک تیربار باقی ماند و باوجود اصرار همه هم‌رزمانش، حاضر به خروج از شهر نشد. وقتی صدای تیربار امیر قطع شد، فهمیدیم که یا شهید شده یا اسیر.»

فیلمی که روز بعد از سقوط خرمشهر از شبکه‌های عراق پخش شد، تصویر اسارت او را با لباس خونی نشان داد. در این تصاویر، ۸ تا ۱۰ نفر او را احاطه کرده‌اند و در مسیر حرکت، او را به جلو هدایت می‌کنند. چهره شهید رفیعی در این تصاویر، غرور و استواری او را در مقابل نیروهای عراقی حتی در سخت‌ترین شرایط به نمایش گذاشت.

سیدعباس بحرالعلوم همچنین خاطراتی از امیر رفیعی پیش از آغاز جنگ بازگو می‌کند. او از خانه رئیس ساواک خرمشهر، که در خیابان ساحلی خرمشهر و جنب کنسولگری آمریکا قرار داشت، یاد می‌کند: «امیر رفیعی در آن روزها نیز حضور داشت. بعد از انقلاب، شهید جهان‌آرا تشکلی به نام کانون فرهنگی انقلابیون مسلمان خرمشهر را در همان خانه ساواک ایجاد کرد. این مکان به مقر بچه‌های انقلابی شهر تبدیل شد. شب‌ها، جلسات ایدئولوژیک برگزار می‌شد و گروه‌های مختلفی از جمله امتی‌ها، چپی‌ها و کمونیست‌ها در مورد انقلاب گفتگو می‌کردند. امیر رفیعی در آن روزها نوجوانی ۱۶ یا ۱۷ ساله بود که در جلسات شرکت می‌کرد و عصرها به نوجوانان در حیاط خانه، آموزش جودو می‌داد.»

سید صالح موسوی، از رزمندگان دوران دفاع‌مقدس که به شکارچی تانک‌های عراقی شهرت دارد، نیز خاطراتی از آن روزها نقل می‌کند:

«عراقی‌ها از قسمت شمالی شهر وارد فرمانداری شدند. فقط امیر رفیعی مانده بود، با همان پای شکسته‌اش، از میدان فرمانداری به سمت آن‌ها شلیک می‌کرد. او تا آخرین لحظه مقاومت کرد و دست‌آخر با اتمام گلوله‌هایش، به اسارت نیروهای عراقی درآمد.»

سردار محمد نورانی، از دیگر فرماندهان و مدافعان دوران دفاع‌مقدس، در توصیف شخصیت امیر رفیعی این‌گونه می‌گوید:

«امیر رفیعی شخصیتی بسیار آرام، نجیب و باهوش بود. نجابت و آرامش او باعث می‌شد که همه به او احترام بگذارند. او بیشتر اهل عمل بود تا حرف. خیلی کم صحبت می‌کرد، اما در هر محوری که خطر وجود داشت، امیر را می‌توانستید ببینید. در گمرک خرمشهر، پلیس راه و در جاهای مختلفی که دشمن حضور سنگین‌تری داشت، امیر با آرپی‌جی یا تیربار به شدت با دشمن مقابله می‌کرد و حضور بسیار فعالی داشت.»

خاطراتی از مقاومت و شبیخون‌ها

محمد نورانی ادامه داد: «من چند بار در محورهای مختلف همراه او بودم. بعد از روز هفتم و هشتم حمله به خرمشهر، به تدبیر شهید جهان‌آرا، نیروها در سه محور تقسیم شدند. یک بار من، امیر و پرویز عرب و سیدصالح موسوی به سمت گمرک رفتیم، چون متوجه شده بودیم که عراقی‌ها وارد گمرک شده‌اند. پشت دیوار پلیتی (ورق گالوانیزه) گمرک کمین گرفتیم. یادم هست امیر یا پرویز عرب گفت: با نارنجک تفتگی، تجمع آن‌ها را هدف قرار دهیم. همین کار را هم کردیم، اما در یک لحظه، گلوله‌ آرپی‌جی به سمت ما شلیک شد و ترکشی ‌سر پرویز را مورد اصابت قرار داد و او شهید شد.

بعد از آنجا به سمت درب دیگر گمرک که در خیابان فردوسی بود رفتیم وقتی متوجه شدیم از آنجا هم نمی‌شود وارد شد، به امیر گفتیم برویم. امیر گفت: شما بروید، من همین‌جا می‌مانم و اجازه‌ خروج از اینجا را به آن‌ها نمی‌دهم و سعی می‌کنم با آرپی‌جی جلوی آن‌ها را بگیرم.

این طبیعت فداکارانه‌ امیر رفیعی بود. او روحیه‌ بسیار بالایی داشت و توکل و ایمانش مثال‌زدنی بود. امیر در یک گروه متوقف نمی‌ماند، هر گروهی از سه گروه تقسیم‌ شده توسط شهید جهان‌آرا که در معرض تهاجم و خطر بیشتری قرار می‌گرفت، امیر آنجا می‌رفت.»

او افزود:  «یک بار دیگر هم خاطرم هست در همان روزهای ابتدایی جنگ، شهید جهان‌آرا گفت: ما نباید همیشه حالت دفاعی به خود بگیریم و باید کاری کنیم که عراقی‌ها کمی بترسند. یادم می‌آید در منطقه‌ صد دستگاه، نزدیک پل دوربند که عراقی‌ها در آن منطقه مستقر بودند، ما حدود پنج تا شش نفر شدیم، از جمله امیر. تصمیم گرفتیم یک شبیخون در شب انجام دهیم. شاید این اولین شبیخون تاریخ جنگ باشد که در روزهای پنجم تا هفتم جنگ صورت گرفت، من این موضوع را در کتاب خاطراتم نوشته‌ام، ما یک شبیخون به عراقی‌ها زدیم، امیر بود، من بودم، جواد عزیزی، مسعود بغلانی، نادر و یکی دو نفر دیگر. شب از نهر عریض عبور کردیم و به عراقی‌ها رسیدیم، به سمت آن‌ها شلیک کردیم و یک تانک و ضدهوایی و تجهیزات دیگر را منهدم کردیم؛ عراقی‌ها به دنبال ما افتادند و ما پراکنده شدیم و خودمان را در نهر انداختیم و به سختی نجات پیدا کردیم. وقتی به نزدیک مسجد صددستگاه رسیدیم که قرارمان آنجا بود، دیدیم امیر نیست، در به در دنبالش گشتیم، آخر تصمیم گرفتیم مسیر را دوباره برگردیم و در شب به دنبال امیر بگردیم. ناگهان دیدم امیر آرام‌آرام در تاریکی شب، با کمال خونسردی و اسلحه روی دوشش، داشت می‌آمد. با هیجان به او گفتیم: "کجا بودی؟ چرا نیامدی؟" گفت: "بعد از اینکه شما رفتید، من ماندم و در یک خانه مراقب مسیر بودم."

آخرین روزهای مقاومت

سردار نورانی در خصوص آخرین روزهای مقاومت امیر رفیعی گفت: من در آن صحنه حضور نداشتم، ولی شنیدم که وقتی عراقی‌ها بعد از ۳۵ روز از سمت کمربندی و میدان عشایر به فرمانداری خرمشهر رسیدند ، که اشراف داشت به پل خرمشهر، قبل از انقلاب به میدان جلوی فرمانداری میدان مجسمه یا میدان فرمانداری می‌گفتند، امیر به بچه‌ها گفته بود: "من اینجا با تیربار می‌مانم، شما از ر اه رودخانه خودتان را به آن طرف رودخانه برسانید، قبل از سقوط کامل شهر." مثل همان کاری که در کنار درب گمرک خرمشهر کرده بود. بچه‌ها اول مخالفت کردند، اما در نهایت مجبور شدند فشنک‌های خود را به امیر بدهند و بروند، بعد از آن دیدار دیگر هیچ خبری از ایشان نداشتم تا اینکه فیلم لحظه‌ی اسارت امیر را دیدم، و بعد از آن دیگر هیچ وقت خبری از او نیامد، او جوانی‌اش را برای اسلام، انقلاب و این شهر فدا کرد.»

خاطره مادر شهید

در گزارش مستندی از مادر شهید نقل شده است:    

«یک شب امیر دیر به خانه آمد، به او گفتم: "امیر، چرا دیر آمدی؟ او گفت: "مامان، یک خواهری در حال زایمان بود، که خبر دادند که به خون نیاز دارد، گروه خونی من با ایشان سازگار بود، بنابر این به کمکشان رفتم، آن خانم بچه‌اش را به دنیا آورد؛ یک پسر بود، آن مادر از من پرسید: "اسم تو چیست؟ گفتم امیر. او گفت: اشکال ندارد اگر اسم پسرم را امیر بگذارم؟ ناراحت نمی‌شوی؟ گفتم: نه، چه اشکالی دارد؟ حالا همیشه می‌گویم: آن امیر کجاست؟

ثبت مکان اسارت به عنوان اثر ملی

در همین خصوص، رئیس میراث‌فرهنگی خرمشهر از آماده‌سازی پرونده ثبت‌ملی مکان اسارت شهید جاویدالأثر امیر رفیعی‌دستجردی، آخرین مدافع شهر، خبر داد.

سجاد پاک‌گهر با اشاره به اهمیت این مکان، اظهار کرد: میدان فرمانداری قدیم، براساس مستندات موجود، آخرین نقطه استقرار نیروها قبل از خروج از شهر از سمت پل است، این مکان نه تنها یک مکان جغرافیایی، بلکه نمادی از ایثار و مقاومت است، ثبت این مکان در فهرست ملی، گامی مهم در راستای حفظ و انتقال ارزش‌های دفاع مقدس به نسل‌های آینده است.

او افزود:  پرونده این مکان با توجه به مستندات موجود، از جمله فیلمی کوتاه از لحظه اسارت شهید امیر رفیعی که توسط نیروهای عراقی ضبط شده و روز بعد از سقوط خرمشهر از شبکه‌های عراق پخش شد— که در آن، غرور و استواری شهید رفیعی حتی در سخت‌ترین شرایط به تصویر کشیده شده— و نیز خاطرات فرماندهان و همرزمان شهید و نقش بی‌بدیل او در مقاومت خرمشهر، آماده شده و به زودی در کمیته ثبت ملی مطرح خواهد شد.

رئیس میراث‌فرهنگی خرمشهر خاطرنشان کرد: ثبت این مکان به عنوان یک اثر ملی، نه تنها یاد و خاطره شهید امیر رفیعی و دیگر مدافعان خرمشهر را زنده نگه می‌دارد، بلکه می‌تواند به عنوان یک میراث معنوی، الهام‌بخش نسل‌های آینده در پاسداری از ارزش‌های میهن‌پرستی و مقاومت باشد.

گزارش از سجاد پاک‌گهر و سیدجواد خراسانی

ثبت مکان اسارت آخرین مدافع خرمشهر، گامی مهم در راستای حفظ ارزش‌های دفاع‌مقدس

انتهای پیام/

کد خبر 1403121901396
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha