میراثآریا: جزیره هرمز با وسعتی نزدیک به ۴۲ کیلومترمربع پنجمین جزیره هرمزگان بهلحاظ وسعت است که در دهانه تنگه هرمز و ورودی آبهای آزاد به خلیجفارس واقع شده است. این جزیره در ۱۲ کیلومتری جنوبشرق بندرعباس و ۱۸ کیلومتری شمالشرق جزیره قشم قرار دارد و فاصله آن تا ساحل اصلی کشور ۵/۵ کیلومتر بوده و بلندترین نقطه ارتفاعی آن ۲۲۸ متر از سطح دریا است.
جزیره بیضیشکل و متحدالمرکز هرمز، یک گنبد نمکی است که در منتهیالیه جنوبشرقی واحد رسوبیـ ساختاری زاگرس قرار داشته، و متأثر از گنبد نمکی از داخل به خارج مشتمل بر سنگهای تبخیری، نهشتههای رسوبی و سنگهای آتشفشانی است. سری هرمز در جزیره هرمز شامل سنگهای رسوبی، سنگهای پلوتونیکی و آتشفشانی است. همچنین رخنمونهای محدودی از سازند آغاجاری در کنار نهشتههای بادی و ساحلی در این جزیره دیده میشود. بهلحاظ زمینریختی، جزیره را میتوان به سه واحد زمینهای ناهموار، پهنه دشت و سواحل تقسیم کرد.
بیشاز نه دهه از آغاز پژوهشهای باستانشناختی جزیره هرمز میگذرد که غالب آن منتج به شناسایی آثار و بقایای دوران اسلامی در این جزیره شد. در آبانماه ۱۳۹۷ برای نخستین بار پراکندگی دستتراشهای سنگی بر روی پادگانه دریایی «چندـ درخت» در سواحل شرقی جزیره شناسایی شد. این محوطه، نخستین مدرک از استقرارهای دوره پارینهسنگی در هرمز و پساز محوطه بام قشم دومین مدرک از این نوع استقرارها در جزایر خلیجفارس است.
محوطه چندـ درخت که به دلیل وجود درختان کَرَت دریایی (Prosopis juliflora) در سطح آن، به این نام شناخته میشود، در سواحل شرقی جزیره هرمز در ارتفاع میانگین ۸ متر از سطح دریا واقع شده است که به خط مستقیم در فاصله تقریبی ۵/۴ کیلومتری جنوبشرق شهر هرمز قرار دارد. این محوطه یک پادگانه دریایی پلیستوسنی است که سطح آن تحت تأثیر بیثباتی شیب و در نتیجه فرسایش تفریقی قرار گرفته است. سطح محوطه تخت بههمراه حفرههای نیمه ـ موازی حاصل حرکت دیاپیریک رو به بالا، تبخیری و پوشیده از نمک است که با رسوبهای پادگانهای مرتفع احاطه شده است.
مواد نمکی بسیار نزدیک به سطح و درست در زیر پادگانه دیده میشوند. همچنین گدازههای سیاهرنگ خردشده حاصل از گنبد نمکی نیز در سطح ساحل زیر پادگانه قابل مشاهده است. یک مسیر اصلی شبکه آبراهه به صورت سطحی نمکی و با کشیدگی غربی ـ شرقی، از شمال محوطه میگذرد. در جنوبغرب محوطه نیز سری هرمز قابل مشاهده است.
باتوجه به اهمیت موضوع، در سال ۱۳۹۹ یک بررسی مقدماتی در راستای ارزیابی امکان شکلگیری استقرار در عصر پلیستوسن، پیمایش محدوده بهمنظور ثبت پراکندگی دستتراشهای سنگی با هدف شناخت صنایع سنگی و ارائهی یک گاهنگاری نسبی، اجرا شد. بهمنظور مشخص شدن پراکندگی و تراکم دستتراشهای سنگی، بررسی پیمایشی پیرامون محوطه انجام شد که از دامنههای پادگانه به سطح آن گسترش یافت و در پایان محدودهای نزدیک به ۳ هکتار را دربرگرفت.
در بررسی اولیه دستتراشهای سنگی، دو گروه پتینه، شناسایی شد: قطعات دارای پتینه، هوازدگی و جلای بیابان، و قطعات کاملاً فِرِش (fresh) که نشانگر خارج شدن آنها از لایه در مدت زمان نهچندان دور است. همچنین گراولهای رسوبگذاری شده در سطح محوطه، نیمهزاویهدار هستند که این امر نیز بیانگر عدم جابهجایی رسوبها در مدت زمان طولانی بهوسیله فعالیتهای رودخانهای/سیلابی، و عدم گردشدگی حاصل از فعالیتهای دریایی کنار ساحل است.
مواد خام استفاده شده در صنعت چندـ درخت شامل ریولیت، چرت، کوارتز، سنگآهک و سایر سنگهای آتشفشانی است. منشأ اصلی این سنگها گنبد نمکی هرمز است، که در حدود ۸۰۰ متری غرب محوطه در ابتدای ناهمواریهای شرقی گنبد شناسایی شد. علاوهبر این، قلوهسنگها و قطعات زاویهدار از طریق یک دشت آبرفتی نهچندان وسیع تبخیری و پوشیده از نمک، از غرب و شمال محوطه عبور کرده و به دریا میرسد.
در میان دستتراشههای سنگی سطح محوطه، یک سنگمادر شاخص لوالوای مکرر بهچشم میخورد. این نمونه که از شاخصههای دوره پارینهسنگی میانیست، یکی از یافتههای کلیدی مجموعه است که در تاریخگذاری نسبی و دورهبندی محوطه از اهمیت بالایی برخوردار است. در کنار این سنگمادر، تولیدات لوالوا همچون تراشه لوالوا و تراشهی شکلدهی سنگمادر لوالوا شناسایی شد. در میان ابزارهای سنگی، قطعات کنگره، دندانهدار و اسکنه قابل مشاهده است. دوره پارینهسنگی میانی، زمانی بین ۳۰۰هزار تا ۴۰هزار سال پیش را دربرمیگیرد و گونههای انسانی که در این بازهی زمانی حضور داشته و بقایای فسیلی و فرهنگی آنها برجای مانده است عبارتند از انسان هایدلبرگ، انسان نئاندرتال و انسان هوشمند.
در پایان کار، بررسی پیرامون محوطه برای ارزیابی گستردگی شواهد فرهنگی در جهات مختلف دنبال شد. در نتیجه در یک کیلومتری جنوب محوطه و در مکانی موسوم به «سنگ ـ غراب»، تعدادی دستتراشههای سنگی بهدست آمد که در بررسیهای اولیه به لحاظ شواهد ریخت- فنآوری مشابه نمونههای بهدست آمده از چند، درخت بود؛ از اینرو، شاید بهتوان این دو پراکندگی را شواهدی از دو استقرار همزمان عصر پارینهسنگی میانی دانست. سنگ ـ غراب نیز همچون چند ـ درخت یک پادگانهی دریایی است که بهواسطه عارضههای دریایی مقابل، به این نام (غراب در گویش محلی به معنای کشتی است) مشهور است.
تا پیشاز شناسایی محوطههای چند درخت و سنگ- غراب، قدمت آثار شناسایی شده در جزیرهی هرمز به دوران اسلامی بازمیگشت؛ نتایج حاصل از بررسیهای اولیه، روشن ساخت که پیشینه حضور انسان در این جزیره نیاز به بازبینی جدی دارد. صنایع سنگی این دو مجموعه، صنعتی تراشهمحور را نمایندگی میکند و آشنایی با تکنیک لوالوا که نمود آن در سنگمادر لوالوا و تولیدات وابسته مشهود است، از ویژگیهای شاخص آن است و بر این اساس میتوان دو محوطه را به دوره پارینهسنگی میانی منتسب کرد. از اینرو میتوان اینگونه فرض کرد که نخستین ساکنان هرمز، انسانهای عصر پارینهسنگی میانی بودهاند که دستکم نزدیک به ۴۰,۰۰۰ سال پیش که یحتمل در آن دوران بخشی از بستر خشک خلیجفارس بوده، میزیستهاند. این یافتهها، حضور گروههای شکارگر-گردآورنده دوره پلیستوسن در هرمز را تأیید کرده و بیانگر اهمیت تنگه هرمز در باستانشناسی پارینهسنگی خلیجفارس و سواحل جنوبی ایران است. انتظار میرود پژوهشهای آینده شامل بررسی فشرده، نمونهبرداری سیستماتیک، کاوش لایههای برجا و مطالعات تکمیلی، ضمن آشکارسازی چگونگی زیست و انطباق انسان در شرایط محیطی هرمز، دانش ما در خصوص گسترش گروههای انسانی پارینهسنگی و ارتباط سواحل شمالی و جنوبی خلیجفارس در موجهای جابهجایی عصر پلیستوسن را افزایش دهد.
گزارش از سپهر زارعی معاون میراثفرهنگی هرمزگان
انتهای پیام/
نظر شما