سپیده آشفته پورلیلاکوهی، دکترای تخصصی برنامهریزی روستایی و مسئول پژوهش ادارهکل میراثفرهنگی،گردشگری و صنایعدستی گیلان در یاداشتی نوشت: مفهوم رایج و معنای فراگیر توسعه تا دهعه ۱۹۶۰ مترادف با ایجاد و تداوم رشد اقتصادی بود که اغلب با رشد تولید ناخالص ملی و درامد سرانه سنجیده میشد. اما امروزه مفهوم توسعه ابعاد گستردهتری داشته و اولین سوالی که باید به آن پاسخ داد این است که توسعه چیست؟ توسعه باید با توجه به زمینههای مختلفی تعریف شود و مطالعات گستردهای درباره کاربرد اقتصادی، اجتماعی و محیطی فعالیتهای توسعه انجام شود.
دومین سوال مهمی که لازم است بررسی شود این است که چه چیزی به توسعه انگیزه میدهد آیا این موضوع واکنشی به اخبار ناگواری مانند توقف رشد کشاورزی یا استخراج منابع است که بقا جامعه را زیر سوال میبرد؟ یا راهبردی است که از طریق منابع درونزا باعث توسعه محلی میشود؟
سوال بعدی این است که فرایند مناسب دستیابی به توسعه چیست؟ بسیاری از فرایندهای برنامه ریزی وجود دارد اما بهترین حالت آن توجه به شرایط محیطی و نگرش چشم انداز در دراز مدت است.
در عصر فراپسا مدرن کشورهای در حال توسعه وقتی نمیتوانند کالای صنعتی را صادر کنند و سهم بالایی از تولید جهانی را به دست آورند به دنبال حراج منابع ملی خود برای دست آوردن ارز نمی روند بلکه به دنبال راه حلی جایگزین نظیر گردشگری که با ایجاد اشتغال می تواند رهیافتی برای توسعه و یکی از مهمترین منابع اقتصادی باشد، میروند. بنابراین با عنایت به فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب امام خامنهای (مدظله العالی) در راستای شعار سال ۱۴۰۴ به عنوان سرمایهگذاری برای تولید گردشگری به علت اشتغالزایی و سودآوری زودبازده و یک فعالیت اقتصادی برای سرمایهگذاری، جایگزین مناسبی برای گریز از اقتصاد تک محصولی، غلبه بر پایین بودن سطح درآمد و ارائه فرصتهای جدید شغلی و تحولات اجتماعی در جامعه محلی است. گردشگری صرفا یک ماشین اقتصادی برای رشد نیست؛ بلکه زنجیرهای از کل فعالیتهای اقتصادی و خدماتی را بوجود آورده و ابعادی از توسعه محیطی، اجتماعی و فرهنگی را در بردارد.
سرمایه در گردشگری چیست: طبیعت و محیط زیست اساسی ترین سرمایهها و منابع گردشگری تلقی میشوند. سرمایه شامل سرمایههای طبیعی، انسان ساخت و اجتماعی (سنت های فرهنگی وبومی) است. هدف ایجاد کسب و کارهای گردشگری، ارتباط بهتر با اقتصاد محلی از طریق فروش محصولات و تولیدات بومی و استفاده بهتر از سرمایههای موجود در آن مقصد است. اجزای تشکیل دهنده سرمایه در گردشگری میتواند از تهیه تصاویر مقصد «که برای بهبود و ارتقای مقصد گردشگری استفاده می شود» تا مشارکت آداب و رسوم و سنتها و ایجاد خاطرات برای گردشگران باشد.
نکته مهم این است که سرمایه گردشگری همانند هر نوع سرمایه دیگر همزمان هم یک ذخیره و موجودی است و هم یک مفهوم جاری دارد. ساختار مناطق گردشگری موجودی سرمایه را نشان می دهد و این اطمینان را می تواند در سرمایه گذار ایجاد کند که سرمایه کافی در مقصد برای کسب و کار گردشگری وجود دارد.
سرمایهگذاری در گردشگری میتواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. سرمایهگذاری مستقیم شامل توسعه جاذبههای گردشگری، تسهیلات و محصولات است و سرمایهگذاری غیرمستقیم شامل سرمایهگذاری در برنامهها و طرحها که پیوندهای مثبتی بین گردشگری و سرمایه گردشگری ایجاد و یا آن ها را تقویت میکنند.
اکنون در عصر فراپسا مدرن کوچک، زیباست مطرح میشود. در اقتصاد سنتی یک آسیاب آبی یا بادی و یا یک کلبه کوچک جنگلی سودآوری اقتصادی چندانی نداشته، اما در اقتصاد فرا پسا مدرن همین آسیاب به یک مرکز گردشگری تبدیل می شود و به یک واحد درآمدزا تبدیل میشود. به جای ایجاد هتل هایی با ستاره های زیاد، مهمانپذیرهایی در دل کوهها و جنگلها ایجاد و به صورت خانوادگی مدیریت می شوند. به جای غذاهای بین المللی انواع غذاهای محلی سرو می شود و راهنمایان محلی امور راهنمایی گردشگران را بر عهده دارند. در این میان برای اینکه گردشگران آنچه که خود می پسندند را انتحاب کنند باید فرهنگ های بومی را پاس بدارند و این به این دلیل است که خرده فرهنگ ها به عنوان سرمایه تلقی شده و سودآور می شوند. در این حالت رقابت بر جذب سرمایه متمرکز می شود که در جلوههایی از اقتصاد زیبا شناختی عمل میکند.
به طور کلی این رویکرد در شناخت راهکارهای بومی کردن گردشگری بسیار مفید است و در تدوین و اتخاذ طرح ها، بومی سازی به منظور تصمیم گیری در خصوص سیاست های توسعه تاکید می شود. با همه این تفاسیر نمیتوان اذعان کرد که گردشگری تنها راه تو سعه است ولی می تواند روند توسعه اقتصادی را بر پایه قابلیتهایش تسهیل کند. از این رو افزایش کارایی گردشگری در وهله اول نیازمند انتخاب نوعی راهبرد اقتصادی است که با گردشگری سازگارباشد. بنابراین چهار عامل عمده راهبردهای توسعه اقتصادی در فضای ملی را می توان این گونه بیان کرد:
اهداف: توسعه اقتصادی فرایندی است که طی شالودههای اقتصادی و اجتماعی جامعه دگرگون می شوند، به طوری که حاصل چنین تحولی در درجه اول کاهش نابرابریهای اقتصادی و تغییراتی در زمینه تولید و الگوهای مصرف جامعه خواهد بود.
سیاستها: دستیابی به اهداف توسعه با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مستلزم اتخاذ سیاستهای ویژهای است که در مقطع زمانی خاص قابل بازنگری باشد. جلب سرمایهگذاری خارجی و داخلی و توزیع مناسب آن در فضای کشور در زمینه گردشگری یکی از سیاستهای مؤثر در دستیابی به اهداف توسعه محسوب می شود و دولتها باید توجه بیشتری به سرمایهگذاری در این زمینه داشته باشند؛ چرا که مقادیری از سرمایه گذاریها در تاسیسات زیر بنایی این فعالیت اقتصادی، موجب جذب سرمایهگذاری بیشتر در صنایع جانبی و پشتیبانی گردشگری میشود. بهینه سازی رویکرد عرضه و تقاضا و رویکرد درهای باز برای گردشگران از دیگر سیاستهای توسعهای است.
منابع: شناسایی منابع و سپس شناساندن و تبلیغات مناسب در زمینه منابع طبیعی و فرهنگی و بهره برداری از نیروی انسانی کارآمد و فراهم آوردن مهارتهای لازم به همراه مدیریت توانمند از جمله راهکارهای توسعه گردشگری می باشد. سود آوری در گردشگری بیش از هر چیزی به تبلیغات و مسایل امنیت در سرمایه گذاری وابسته است.
سازمانها در اجرای موفقیت آمیز سیاستها و بهرهگیری به موقع از منابع و امکانات موجود در جهت دستیابی به اهداف توسعه نقش کلیدی دارند. در حقیقت گردشگری در چارچوب یک اقتصاد نهادگرا که نوآوری و فناوری های سازمانی را مورد توجه قرار می دهد در راستای انعطاف پذیری و انطباق کامل با چرخه توسعه قرار می گیرد. بنابراین با توجه به گستره گردشگری لازم میآید که در یک فرایند برنامهریزی و طرح جامع ملی زمینه توسعه سرمایهگذاریهای گردشگری را مهیا کرد. در حال حاضر محور تحول مناطق ژئواستراتژیک عامل انسانی و اقتصادی است. و از گردشگری به عنوان یکی از عوامل مهم کسب سرمایه به اهمیت جغرافیای اقتصادی می توان پی برد. این ژئوپلتیک به سیاست گذاریهای گردشگری کلان اقتصادی در سطح جهان فرصت می دهد و گردشگری را به امری جهانی تبدیل می کند. لذا ارزش حقیقی گردشگری بستگی به کیفیت منابع و مدیریتی کارآمد در صحنه ژئو پولتیک دارد.
اما آنچه در این موضوع اهمیت دارد در نظر گرفتن سیاست هایی است که بر پایه آن گردشگری می تواند روند توسعه را در پیش بگیرد. از این رو باید بر سه سطح از اطلاع رسانی، تسهیلات و خدمات و زیرساختها تمرکز کرد. کلام آخر این است؛ سرمایهگذاری در گردشگری راهکارهایی را میطلبد که گرایش به بیرون دارد و فراتر از سه سطح مطرح شده عواملی از گردشگری میل به درون دارد که از یک سو جذب گردشگر و از سویی سودمندی اقتصادی را برای ساکنان محلی به ارمغان می آورد. بنابراین بررسی سه سطح فوق در سیاستهای توسعه گردشگری اهمیت داشته و با وجود این موارد توسعه گردشگری در هر مکان در پیوند بین سه نگرش ضروری، شکل میگیرد که شامل قابلیت ها، آثار و هماهنگی کلی نظام گردشگری است.
انتهای پیام/
نظر شما