از ناغیل دئماق تا بایاتی خوانی در «چلّه گئجه سی» مردم آذربایجان

بلندترین شب سال در میان مردم آذربایجان جایگاه ویژه‌ای دارد که برای آن آداب و رسوم خاصی را اجرا می‌کنند.

شب یلدا یا «چلّه گئجه سی» در آذربایجان مانند تمام مناطق کشورمان آیین و رسوم خاصی دارد که در طولانی‌ترین شب سال اجرا می‌شود. بسیاری از این رسوم اگرچه به مرور زمان تغییر یافته و یا با تجمل گره خورده اما همچنان زیبایی‌های اولیه این رسوم انکارناپذیر است.

آیین‌هایی مانند «خنچا آپاردی»، «ناغیل دئماق» و «ایاتی اوخوماق» از جمله آداب و رسومی است که از دیرباز از رسومات شب چله مردم آذربایجان جدا نمی‌شود. اگرچه رسم‌هایی مانند بردن خنچه برای نوعرؤسان این سال‌ها تبدیل به تجملاتی شده که هزینه‌های زیادی را به زوج‌های جوان تحمیل می‌کند.

چلّه گئجه سی، نوید روز‌های خوب برای مردم آذربایجان

علی فلسفی میاب کارشناس مسئول ثبت آثار حوزه مردم‌شناسی و آثار ناملموس اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی در خصوص آداب و رسوم مردم آذربایجان اظهار داشت: برای مرور این آداب و رسوم باید به گاه‌شمار مردم آذربایجان نگاه کنیم، همانطور که می‌دانید اسم فصل‌ها و ماه‌ها در ترکی متفاوت است و به اولین شب زمستان «چیلله گجسی» به چهل روز اول زمستان «بویوح چیلله»، به بیست روز بعدی «بالا چیلله» و به ماه اسفند هم «بایرام آیی» می‌گویند.

او ادامه داد: در گذشته در آذربایجان از دومین ماه پاییز که هوا سرد و برفی می‌شد، مردم در خانه می‌ماندند و به مرور روز‌ها کوتاه و شب‌ها بلند می‌شد، اما آخرین شب پاییز پیام‌ امیدبخش بود که کم‌کم روز‌های بلند و شب‌های کوتاه فرا می‌رسد.

کارشناس میراث‌فرهنگی آذربایجان‌شرقی با اشاره به اهمیت شب چله در میان مردم آذربایجان گفت: در آذربایجان چون پاییز همیشه سرد و بوران بود، شب چله و فرا رسیدن روز‌های بلند اهمیت زیادی داشت و به همین دلیل جشن‌های بزرگی به این مناسبت برپا می‌شد.

شعرخوانی بالا چلّه و بویوح چلّه

او ادامه داد: اهمیت بلند شدن روز‌ها و گرم شدن زمین در آذربایجان به قدری بود که وقتی مردم وارد چله کوچک می‌شدند از زبان چله بزرگ به چله کوچک می‌گفتند:

«من سرما را آوردم، مردم را مجبور به پوشیدن لباس‌های گرم و بر پایی کرسی و بخاری کردم،
تو چه کار خواهی کرد!؟»

چله کوچک هم جواب می‌داد:

«تو این همه کار کرده‌ای، پس ببین من چه خواهم کرد!»

چله بزرگ هم می‌گفت: تو هیچ کاری نمی‌توانی بکنی، چرا که «دالین یازدی عمرون آزدی»

فلسفی میاب با بیان اینکه به دلیل کوتاه شدن روز‌ها از فردای شب چله این شب عزیز است، ابراز داشت: به باور برخی مردم‌شناسان شب چله شب زایش خورشید است.

او در خصوص مراسمات شب چله در آذربایجان توضیح داد: مردم آذربایجان در شب چله در خانه بزرگ خانواده یا‌ فامیل جمع می‌شدند و اصلی‌ترین خوراکی هم در شب چله هندوانه، گردو، بادام و سنجد بود که امروزه تبدیل به تشریفات برای خانواده‌ها شده است.

قصه حسین کرد شبستری و کوراوغلی در شب یلدا

این کارشناس فرهنگی با اشاره به جمع شدن خانواده‌ها در کنار هم عنوان کرد: آن زمان تلویزیون نبود و بزرگان خانواده قصه‌ها و مثل‌هایی مثل حسین کرد شبستری، اصلی و کرم و کوراوغلی را تعریف می‌کردند.

او ادامه داد: خنچه بردن از دیگر رسوم مردم آذربایجان بود که برای نوعرؤسان خنچه‌ای شامل پلو، لباس و هدایایی می‌بردند که به آن‌ها «چیلله پایی» می‌گفتند.

کارشناس مسئول ثبت آثار حوزه مردم‌شناسی و آثار ناملموس با بیان اینکه شب چله جزو میراث‌فرهنگی ناملموس ماست، یادآور شد: اینکه چه زمانی برای اولین بار این شب جشن گرفته شده معلوم نیست اما جایگاهی دارد که نسل به نسل به ما منتقل شده است.

فلسفی خاطرنشان کرد: در سال‌های گذشته آیین‌های شب چله در کشورمان را مستندسازی و برای ثبت در یونسکو ارسال کردیم که امسال خوشبختانه شاهد ثبت آن در فهرست میراث‌فرهنگی ناملموس جهانی هستیم.

انتهای پیام/

کد خبر 1401092842899

برچسب‌ها