اقتصاد بدون نفت را چگونه تجربه کنیم؟

مشکل یا ناکار آمدی اصلی بیشتر از آنکه ریشه در موقعیت ایران در نظام بین الملل باشد، ناشی از عدم استفاده مطلوب و کارآمد از امکانات و زیر ساخت‌های موجود در حوزه اقتصاد گردشگری است که تا حدود زیادی می‌تواند دغدغه‌های رهبری را با درنظر گرفتن ملاحظات و چارچوب‌های مشخص برطرف و گام های اساسی به سمت اقتصاد بدون نفت را با اقتصاد گردشگری جایگزین کرد.

رهبر فرزانه انقلاب صبح روز 20 بهمن‌ماه 1398 در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش، عامل عمده و مهم مشکلات اقتصادی ما را وابستگی به نفت دانستند که موجب شده است برای درآمد کشور به نیروی داخل و جوشش داخلی به استعدادها و ظرفیت‌های گوناگون داخلی توجه چندانی نشود. خاطرمان جمع باشد که نفت می‌فروشیم، درآمد کشور تامین خواهد شد؛ عامل عمده مشکلات کشور این است. اگر چنانچه بتوانیم ما این کار را انجام بدهیم بهترین فرصت را از تهدید دشمن- یعنی از همین تحریم- توانسته ایم برای خودمان به دست بیاوریم

توجه و دغدغه رهبری نظام به این مسئله و توجه خاص ایشان به اقتصاد گردشگری – که به طور مفصل توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی به آن پرداخته شده است- از یک سو و اجماع نظر کلیه مسئولین و روسای سه قوا ضرورت گام برداشتن و پرداختن به این موضوعات را در کشور الزامی می‌سازد.

شاید قبلاً این گونه تحلیل می‌شد که جمهوری اسلامی ایران و رهبرانش با صنعت گردشگری و اقتصاد گردشگری و به تعبیری جذب گردشگر و گردشگر خارجی مشکلات بنیادین دارد و این مسئله به یک ذهنیت رایج و کلیشه ای در سالهای اخیر تبدیل شده است؛ در این راستا این گونه بیان می‌شد که انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی و برای مقابله با افول ارزش‌های فرهنگی اسلامی بوده است. در حالیکه اقتصادی کردن گردشگری و داشتن نگاه اقتصادی به گردشگری و جذب گردشگران خارجی خواسته یا ناخواسته باعث افول نگاه ارزش و هویتی به فرهنگ می‌شود.

اکنون نه تنها این باور و ذهنیت محل پرسش و تأمل است، تحولات عینی در جهان بیرون و به‌خصوص در حوزه اقتصاد بین المللی نفت هم بازنگری در چنین برداشتی را ضروری می‌کند.

حرف اصلی این یادداشت آن است که حتی با در نظر گرفتن محدودیت‌های ناشی از ارزش‎های فرهنگی نظام سیاسی، وضعیت و درآمد حاصل از اقتصاد گردشگری در ایران می‎تواند بسیار بیشتر از میزانی باشد که در حال حاضر هست. به‎عبارتی مشکل یا ناکارآمدی اصلی بیشتر از آنکه ریشه در موقعیت ایران در نظام بین الملل باشد، ناشی از عدم استفاده مطلوب و کارآمد از امکانات و زیر ساخت‌های موجود در حوزه اقتصاد گردشگری است که تا حدود زیادی می‌تواند دغدغه‌های رهبری را با درنظر گرفتن ملاحظات و چارچوب‌های مشخص برطرف و گام های اساسی به سمت اقتصاد بدون نفت را با اقتصاد گردشگری جایگزین کرد.

اینکه چگونه می‌توان اقتصاد گردشگری را جایگزین اقتصاد نفتی کرد سوالی است که در این یادداشت قصد پرداختن به آن را داریم؛

اغلب کشورهای دنیا برای حفظ و تقویت و باز تولید برخی ارزش‌های فرهنگی، نمادهای هویتی ملی و به تعبیری میراث فرهنگی خود، هزینه هایی را خرج می‌کنند و در حوزه فرهنگ از سیاست‌های حمایتی پشتیبانی می‌کنند.

رویکرد اقتصاد گردشگری می‌گوید: ضمن حفظ ارزش‌های فرهنگی، عقیدتی و اسلامی و حمایت کلان اقتصادی از حوزه فرهنگ و تولیدات فرهنگی می‌توان در این حوزه هم درآمدزایی کرد. درست است که کشش بازارهای جهانی و داخلی در مورد صنایع دستی ایران محدود بوده و مثلاً قابل قیاس با کشش نفت نیست اما نکته این است که ما حتی نتوانسته‌ایم به تقاضاهای موجود هم پاسخ دهیم. از دست دادن موقعیت گذشته فرش ایرانی در بازارهای جهانی نمونه‌ای از این امر است. در قیاس با نوسانات قیمت نفت، از دست رفتن بازارهای گذشته فرش ایرانی به‌ندرت به دغدغه‌ای جدی برای مسئولان، مطبوعات و جامعه مدنی تبدیل شده است. البته بخشی از این اتفاق طبیعی است. در اقتصاد صنعتی سرمایه داری جهانی نفت صرفاً یک کالای اقتصادی نیست بلکه تابع معادلات اقتصاد سیاسی است. گویا اینکه نیازها در بخش انرژی خیلی بیشتر از نیازها و تقاضا در بخش صنایع دستی است. ما به دنبال بخشی نگری و بزرگنمایی اهمیت بخش صنایع دستی یا گردشگری نیستیم اما برای کشوری که می‌خواهد خود را از قید وابستگی به اقتصاد نفت برهاند سرمایه‌گذاری در بخش اقتصاد گردشگری اهمیت ویژه‌ای دارد و تجربه برخی از کشورها اثبات کرده است اقتصاد گردشگری می‌تواند درآمدهای قابل توجهی را نصیب یک کشور بکند و حتی در صورت برنامه‌ریزی درست به موتور محرکه توسعه اقتصادی تبدیل شود.

از این منظر اقتصاد گردشگری به‌دنبال وانهادن فرهنگ به حال خود و سپردن آن بدست بازار آزاد نیست، بلکه می‌خواهد اقتصاد و مبادلات اقتصادی موجود در حوزه فرهنگ را سرو‌سامان داده از آن برای توسعه ملی بهره گیرد. در گام بعد می‌توان ظرفیت‌سازی درآمدهای حاصل از این حوزه را افزایش داد. گام اول بیشتر در حوزه داخلی و گام دوم بیشتر در حوزه و سطح خارجی است. این امر گویای درهم تنیدگی دو سطح داخلی و خارجی در اقتصاد گردشگری است. میراث‌فرهنگی حوزه‌ای است که با ارزش‌ها و هویت و گذشته ما ارتباط دارد و باید مورد حمایت دولت قرار گیرد. اما این امر نافی درآمدزایی از میراث فرهنگی از طریق جذب گردشگر بدست آورند، باز هم اتفاق مهمی است و از تصدی‌گری دولت و هزینه‌های آن می‌کاهد .

امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم از گردشگری به‌عنوان قلب تپنده اقتصاد کشور نام برده می‌شود و در هر نوع برنامه ریزی برای آن باید و لاجرم جایگاه ویژه‌ای داشته باشد. بدون رونق صنعت گردشگری، هم صنایع دستی آسیب می‌بیند و هم میراث‌فرهنگی مادی و معنوی شناخته نشده به بخش هزینه بر برای دولت تبدیل می‌شود.

امروز صنعت گردشگری از وسیع‌ترین و پیچیده‌ترین صنایع خدماتی است که گروه‌ها و صنایع مختلف را درگیر کرده باعث رونق آنها می‌شود. صنایع‌غذایی، حمل‌و‌نقل، ساخت‌و‌ساز، تاسیسات، محیط زیست، بهداشت و فناوری اطلاعات و صنعت هوانوردی نمونه‌هایی از صنایعی هستند که با صنعت گردشگری و مسافرت ارتباط مستقیم داشته باشد رونق پیدا می‌کنند. با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت: اگر ایران بتواند در سال 1404 یعنی 6 سال بعد نزدیک به 15 میلیون نفر گردشگر جذب کند (که رقم خیلی نیست) و هر یک از آنها به‌طور متوسط هزار دلار در ایران خارج کنند (بنابر آمار اعلام شده هر گردشگر خارجی وارد شده به ایران حدود 1300 دلار خرج کرده است) در آن‌صورت درآمد حاصله برابر 15 میلیارد دلار خواهد بود و اگر هم‌زمان صادرات صنایع دستی نیز رونق بگیرد حداقل 20 میلیارد دلار درآمد اقتصاد گردشگری خواهد بود (بافرض صادرات 5 میلیارد دلار صنایع دستی) اگر ایران بتواند در 1414 یعنی 16 سال دیگر 30 میلیون گردشگر خارجی جذب کند با محاسبه فوق درآمد آن از صنعت گردشگری حدود 30 میلیارد دلار خواهد بود که می‌توان این رقم را با کمک صنایع دستی به حدود 40 میلیارد دلار رساند .

تجربه سایر کشورهای موفق نشان می‌دهد: جذب گردشگر یک فرایند بلند مدت است و لذا در برنامه‌ریزی‌ها باید به این امر توجه لازم را داشت اعتماد ،گردشگران ؛آژانس‌های مسافرتی، بخش‌های تبلیغاتی و امنیتی چیزی نیست که بتوان در کوتاه مدت بدان دست یافت. از منظر سیاستگذاری صنعت گردشگری در ایران باید سوددهی لازم را داشته باشد؛ طوری که عده‌ای در گسترش آن منافع داشته و به لابی توسعه صنعت گردشگری تبدیل شوند.

برای فهم گستردگی صنعت گردشگری کافیست توجه کنیم در کشوری مثل ژاپن یک آژانس مسافرتی 34 نوع خدمات ارائه می‌دهد و به عبارت دیگر هیج نیازی بی‌پاسخ نمی‌ماند. تازه این همه خدمات در کشوری مثل ژاپن است که در دنیا به داشتن فرهنگ منحصر به‌فرد و عجیب و غریب برای دیگران مشهور است و پایتخت آن یکی از پرجمعیت‌ترین و شلوغ ترین شهرهای دنیاست.

*مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گیلان

انتهای پیام/

کد خبر 1398112352

برچسب‌ها