از زمان نخستین دستافزارهای انسانها، شکلگیری روستاها، آغاز شهرنشینی، برآمدن عیلامیان به عنوان نخستین حکمرانان تاریخ ایران، فروغ هخامنشیان، پارتیان، ساسانیان و در نهایت ورود اسلام به ایران، شاهد رویدادها و اتفاقات گوناگونی در تاریخ و جغرافیای مناطق مختلف ایران بزرگ هستیم که هرکدام از این رویدادهای تاریخی بارها بررسی وکنکاش شدهاند؛ اما در این میان هستند مناطقی که در شرح رویدادهای تاریخ و جغرافیای غنی ایران بزرگ از قلم افتادهاند و آنگونه که باید به موضوعات و حوادث سرزمینی آنها پرداخته نشده است.
یکی از این مناطق، شهرستان ایذه در کانون تمدنی خوزستان است؛ سرزمینی در قلب زاگرس میانی که در همه ادوار گذشته تاریخ ایران دارای جایگاه ویژهای بوده است.
یکی از نمونههای بارز هویت فرهنگی – تاریخی موجود در شهر ایذه، نگارکند خونگاژدر است؛ یادگاری که در آن اوج شکوه و بزرگی پارتیان و پشتوانه قدرتمند آنها یعنی سرزمینهای بختیاری را به طور ویژه و سرزمین الیماییس را بهطور عام را نشان میدهد.
در نقشبرجسته خونگاژدر، تصویر یک مقام سیاسی سوار بر اسب، مردی در میان، سه مرد ایستاده و دو کبوتر دیده میشوند که چهار مرد در مقابل آنها ایستادهاند و گویی او را درود میفرستند.
درباره این نقش گمانههای بسیاری وجود دارد؛ برخی میگویند که این نقشبرجسته شامل دو بخش است و در در دو زمان مختلف ایجاد شده است. اما مطالعاتی که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۷ توسط هیأت مشترک ایران و ایتالیا و دانشگاه تورینوو براساس اسکن لیزر هوشمند سهبعدی که برای اولین بار در خونگاژدر روی این نقشبرجسته انجام شد، این گمانه را مردود میداند و هیچگونه برآمدگی و فرورفتگی در نقش که دال بر چند زمانی بودن باشد وجود ندارد، کمااینکه در جریان تحقیقات این هیأت مشترک وجود خط و نوشتهای تایید نشد ولی امکان آن را محتمل دانستهاند که خطی هم اگر بوده در طول زمان و فرسایش تاریخی محو شده است.
برخی نیز بر این اعتقاد هستند که چهره و مشخصات ظاهری مقام سوار بر اسب، شباهتهای بسیاری به چهره چند تن از پادشاهان اشکانی از جمله مهرداد اول، اردوان اول، مهرداد دوم و فرهاد دوم دارد؛ اما هر چه که هست، سربند حاکم سوار بر اسب نشان میدهد که او یک حاکم یا مقام سیاسی است.
برخی از پژوهشگران نیز باتوجه به شواهد ظاهری اسب در نگارکند، اعتقاد دارند که تزئینات دهنه اسب، یونانی است و هیچ شباهتی به دهنه اسبهای همدوره خود ندارد. شباهتهای موجود در تزئییات و قواره اسب نیز ما را به سمت نگارکند سرپلذهاب و اسبچههای خزری نیز سوق میدهد، کمااینکه یک اثر مهر از نسا که خواستگاه اشکانیان است نیز وجود دارد که به این مبحث بسیار میتواند کمک کند.
اما آنچه در این میان پیداست، بررسی وقایع تاریخی و مطالعات سکهشناسی و چهرهنگاری که بر شخصیت سوار بر اسب صورت گرفته، نشان میدهد که او مهرداد اول اشکانی است و برای بیرون راندن بقایا و بازماندگان سلوکی از ایران از راه خوزستان و سرزمین الیماییس به سمت میانرودان میرود.
مهرداد یکم (به پهلوی: اشک پنجم)، مشهور به مهرداد بزرگ، شاهنشاه پارتی ایرانزمین «۱۷۱تا ۱۳۲ پ. م» و به عبارتی بنیانگذار پادشاهی اشکانیان بود که کشورگشاییهای او باعث شکوه دولت اشکانی شد؛ اقتداری چشمگیر در دوران پادشاهی یکی از شناختهشدهترین پادشاهان پارتی در مقابل روم باستان. این پادشاه مقتدر، نخستین پادشاه اشکانی است که مانند پادشاهان هخامنشی، عنوان شاهنشاه را در کنار نام خویش برگزید. او در اقدامی هوشمندانه برای یکپارچهسازی شاهنشاهی پارتیان و برچیدن بساط بازماندگان دودمان سلوکی، از پایتخت خود (نسا) واقع در عشقآباد کنونی حرکت کرد و از آنجا به سرزمین الیماییس رسید.
نبرد میان مهرداد بزرگ (اول) با مردمان سرزمینی که پیش از این آنتیکوس سوم سلوکی را تدبیر کرده بودند، به شدت سخت و دشوار بود؛ آن هم مردمی که به شجاعت شهره بودند و در نبرد با آنتیکوس سوم که برای چپاول نیایشگاههای آنها به این سوی لشکر کشیده بود، او را سخت خسته، سپاه او را کوچک و ناتوان و سرانجام خود او را از میان برداشته بودند کار آسانی نبود.
در این میان، تدبیر مهرداد بزرگ (اول)، مذاکره با «کامناسگیرس دوم»، حاکم محلی سرزمین الیماییس بود؛ سرزمینی که شامل خوزستان، بخشهایی از چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد میشد. در این رویارویی، مهرداد بزرگ توانست با تدبیر و اعطای خودمختاری به سرزمین الیماییس به جای رودررویی با آنها، به جای تکرار اشتباهات افرادی مانند آنتیکوس سوم، نیروهای خود را تقویت و با آمادگی بیشتری به سوی میانرودان حرکت کند.
این رویداد بزرگ و مهم تاریخی توسط الیماییان، بر سینه سنگی بزرگ و تکافتاده در دوهزار و ۱۶۰ سال پیش برای ثبت در تاریخ حجاری شد. در سند موجود و بهجامانده از این واقعه تاریخی، کامناس گیرس دوم حاکم سرزمین الیماییس به همراه کاهن بزرگ و بزرگزادگان به حضور مهرداد اول میرسند و ضمن ابراز ارادت و تمکین نسبت به شاه بزرگ اشکانی سوار بر اسب، به صورت نمادین آیین اهدای خودمختاری به وسیله کبوتران حامل حلقه فرمانروایی به نمایش در میآید.
این نگارکند مهم که یکی از آثار ارزشمند موجود در پهنه دشت خوزستان محسوب میشود در پانزده کیلومتری شمال شهر ایذه کنونی و در روستایی با نام خونگاژدر قرار دارد و هر سال هزاران گردشگر داخلی و خارجی را برای تماشای هنر الیماییان و روایت یکی از وقایع مهم تاریخ ایران به خوزستان میکشاند.
* گزارش از بهنام رضائی، کارشناسارشد تاریخ ایران
انتهای پیام/