بر اساس یکی از نسخ خطی موجود، مردم روستای برغان به ویژه خانوادههای بکایی، برغانی، شهیدی و کرمی سالیان درازی است که مراسم «نذر ریشه» را برگزار میکنند. مردم برغان براین باورند که این مراسم پیش از ساخت حسینیه اعظم یعنی حدود بیش از ۴۰۰ سال پیش برگزار میشده است. این مراسم همچنان در روستای برغان و حتی برغانیهای ساکن شهرهای دیگری مثل کرج، قزوین و… اجرا میشود.
مراسم «نذر ریشه» یک کار گروهی است که زنان نقش اصلی را در آن دارند و مردها فقط برای حمل کیسههای گندم و آرد و دیگها و برافروختن آتش کمک میکنند. هر کس از اهالی روستا که نذر خاصی مثل شفای بیمار دارد نیت میکند و معمولا چند خانواده از اهالی روستا کمک میکنند تا این مراسم برپا شود. برای پختن سمنو آب باران نیسان یا آب پاک، آرد گندم و شیره جوانه گندم، دیگ مسین و یک پاروک لازم است. گندم و آرد ممکن است به وسیله چند خانواده تهیه شود.
در حین بررسی میدانی، عباس خاوری یکی از اهالی برغان به نکتهای اشاره کرد که بسیار حائز اهمیت است. او به یاد دارد که در کودکی پدربزرگش ابتدا کیسههای گندم را به مسجد اعظم برغان برده و برای مدت یک شب در داخل درخت چنار کهنسال شمالی مسجد اعظم برغان میگذاشته و هرکسی که نذر داشته پارچه سبزی را در همان شب به بخشی از داخل تنه درخت میبسته و اعتقاد داشتهاند که موجب تبرک گندم و برآورده شدن قطعی نذر میشده است. عباس خاوری همچنین به یاد دارد که آرد مورد استفاده در سمنو از گندمهای بوده که در داخل تنه درخت نگهداری میشده است.
زنان گندم و آرد را به وسیله دستاس در حسینیه اعظم تهیه کرده و به خانه صاحب نذر میبرند. گندمها را بر روی سبدهای چوبی پهن میریزند و پنج روز تا یک هفته در زیرزمین، جای خشک و خنک نگهداری میکنند تا جوانه بزند و مدام به آن سرکشی میکنند. در این مراسم از آنجاکه جوانه گندم در تهیه سمنوی برغان بیشتر از نقاط دیگر استفاده شده از همینرو بهنام «نذر ریشه» نامگذاری شده است. زنان هنگامیکه جوانه را برای تهیه شیره آماده میکنند آیات قرآن را میخوانند.
تا به اینجای پژوهش ارتباط مستقیم و همزمان این آیین با میراث طبیعی، درخت چنار کهنسال شمالی برغان و میراث تاریخی فرهنگی حسینیه اعظم برغان و ترکیب این میراثناملموس با میراثطبیعی و تاریخی فرهنگی از بارزترین شاخصهها و ویژگیهای این مراث ناملموس است که تاکنون در هیچ یک از پروندههای ثبت میراث ناملموس مشاهده نشده است. همکاری چند خانواده نیز برای تهیه مقدمات و مواد نذر دومین ویژگی این آئین است که دانش مدیرت سنتی در قالب تقسیم وظایفی چون پاککردن گندم، آمادهسازی گندم، تهیه آرد، آمادهسازی آرد، تهیه و آماده کردن جوانه گندم، تهیه سوخت و… و همبستگی بین جماعت روستا با ایجاد حس تعاون، وحدت و یکپارچگی را سبب میشود.
ساعت هشت تا 9 شب همه زنها دور دیگ نذری گرد هم میآیند و یکی از آنها کبریتی به دست میگیرد و با گفتن «بسم الله» اجاق را روشن میکند و صیغه نذر خوانده میشود. در این هنگام همه حاضران، دعای زیارتنامه دوازده امام را زیر لب میخوانند. پس از آنکه دیگ گرم شد، صاحبخانه که نذردار اصلی و همچنین پزنده سمنو است پاروک را با دو دست میگیرد و چند دور با آن سمنو را بههم میزند. پس از او زنهای دیگر یکایک همین کار را میکنند. وقتی که سمنو به قلقل افتاد زنهایی که نذر ریختن پسته یا بادام در دیگ سمنو دارند نذری خود را مشت مشت در آن میریزند. پختن سمنو تا نزدیک سحر به درازا میکشد، پس از آن پاروک را کنار میگذارند و سمنو را دم میکنند.
آنگاه پس از گرفتن وضو به نماز میایستند و پیش از آنکه سمنو سرخ شود و نماز صبح بخوانند دو رکعت نماز حاجت میگذارند. پس از پایان نماز حاجت، نشسته میمانند و دستها را گشاده در برابر صورت خود نگاه میدارند و آرزوی خویش را با توسل به حضرت فاطمه از خداوند خواستار میشوند و شرط میکنند که اگر نیازشان برآورده شود سال دیگر در سمنوپزان دیگری دو یا چند برابر آرد یا پسته یا بادام خواهیم آورد و یا خود، سمنوی نذری خواهیم پخت.
برخی از نذرداران سمنو، عقیده دارند که پس از دم کردن دیگ، حضرت فاطمه مانند دیگر گروه زنان به محل سمنوپزان میآید و در پای دیگ نماز میگذارد، از اینرو جانماز خاصی در گوشهای از آن محل میگسترند که کسی حق نماز خواندن در آن ندارد. پس از اینکه نماز و دعا به پایان رسید چند ساعتی میآسایند و سپس دوباره دور دیگ گردهم میآیند و زن نذردار اصلی، در آن را برمیدارد و به سمنوی پخته نگاه میکند که آیا جای سرانگشت یا پنجه حضرت فاطمه در آن مانده است یا نه؟ و اگر ببیند بسیار شادمان خواهد شد. آنگاه خود او نخستین ملاقه سمنو را در کاسهای میریزد و حاضران نیز شادی میکنند و کف میزنند و به کشیدن سمنو از دیگ و ریختن آن در کاسهها میپردازند، هر کاسه را در سینی کوچکی میگذارند و بر روی آن حولهای میکشند و به خانه یکی از خویشان، دوستان یا همسایگان میفرستند، هرکسیکه سمنوی نذری برای او فرستاده میشود، پس از دعا برای نذردار و خالی کردن کاسه، مقداری شیرینی، قند و نبات در آن میگذارند و به خانه صاحبش پس میفرستند که به اصطلاح کاسه همسایه نیز نامیده میشود.
در تمام مدت روند تهیه نذری، دختران و پسران جوان در کنار پیران کسب تجربه میکنند و چگونگی کار را میآموزند. انتقال سینه به سینه این دانش سنتی یعنی حضور فعال جوانان با نظارت بزرگان و پیران، میزان ریشه جوانه گندم، شیوه استفاده از دستاس، دستورالعمل پخت، میزان شعله آتش و… از دیگر شاخصههای این میراث ناملموس است که در بین پروندههای ثبتی کشور، نخستین پروندهای است که آموزش نیز در آن وجود دارد.
مراسم «نذر ریشه» همچنان در میان روستانشینان برغان زنده مانده و در حال برگزاری است اما در سالهای اخیر قراردادن گندم در داخل درخت کهنسال چنار شمالی برغان و تهیه آرد در بنای تاریخی حسینیه اعظم برغان کمرنگ شده که ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان البرز با همکاری شورای روستای برغان در حال تهیه برنامهای برای باز زندهسازی این آیین اصیل عاشورایی فاطمی به شکل نخستین خود است.
* گزارش از فرزان احمدنژاد، کارشناس ارشد باستانشناسی
انتهای پیام/