نگرشی بر عناصر هویت‌بخش میراث کشاورزی استان گیلان

اساس صنعت کشاورزی همیشه بر دو بخش استوار بوده است: کشت محصولات گیاهی و پرورش محصولات دامی اما در سال‌های اخیر مفهوم جدیدی با نام میراث کشاورزی به ادبیات کشاورزی افزوده شده است که به طور عمده به ابعادی از شیوه زندگی کشاورزان، تولید و فعالیت‌های کشاورزی اشاره دارد. برخی محققان نیز میراث کشاورزی را میراث‌فرهنگی «سبک زندگی و شیوه معیشت روستاییان» تعریف کرده‌اند.

بنابراین میراث کشاورزی در برگیرنده جنبه‌های ملموس و ناملموس میراث در بخش کشاورزی است. هرچند، تفکیک بین جنبه ملموس و ناملموس دشوار است، ولی در جنبه ملموس میراث کشاورزی می‌توان مناظر، چشم‌انداز‌های طبیعی محیط‌های کشاورزی و روستایی، بناها و سکونت‌گاه‌های بومی، ادوات کشاورزی سنتی مورد استفاده و سیستم‌های آب‌رسانی بومی را در نظر گرفت و در جنبه ناملموس یا معنوی میراث کشاورزی نیز به آداب، رسوم، سنت‌ها و جشن‌های مرتبط با کشاورزی، هنرها، دانش بومی مورد استفاده برای انجام فعالیت‌های کشاورزی و از این قبیل اشاره کرد.

با توجه به تنوع محیط جغرافیایی (جلگه، کوهپایه و کوهستان)، در استان گیلان علاوه بر جاذبه‌های طبیعی، تنوع غذایی و ادبیات شفاهی می‌توان به کشاورزی و میراث معنوی آن که زمینه جذب گردشگر را دارد نیز تکیه کرد؛ بنابراین، ضرورت دارد نقشی را که منابع وسیع میراث کشاورزی می‌توانند در توسعه گردشگری ایفا کنند، مورد بررسی قرار گیرد. امروزه گردشگران به دنبال خلق تجربه غنی و به یادماندنی می‌باشند. در این نوع فعالیت گردشگری، خدمات و تهسیلاتی که به گردشگران ارائه می‌شود توسط کشاورزان و یا خانواده‌های آنان فراهم می‌شود. آنان ممکن است در اقامت‌گاه‌های سنتی روستایی و یا مزرعه‌ای در منزل کشاورز و همراه با خانواده آنها اقامت گزیده و از غذاهای سنتی و محلی و محصولات تولیدی کشاورزان لذت ببرند و یا ممکن است اقامت‌گاه‌های تخت و صبحانه را انتخاب کنند. از حیوانات مزرعه‌ای جهت حمل و نقل استفاده کنند یا به همراهی خانواده کشاورزان در رخدادهای فرهنگی مشارکت کنند، به فعالیت ماهی‌گیری بپردازند و یا اینکه به پیاده‌روی و طبیعت‌گردی مشغول شوند. بنابراین دامنه تنوع این فعالیت گردشگری وسیع بوده و ترکیبی از فعالیت‌های فرهنگی و طبیعی است.

استان گیلان به دلیل دارا بودن شرایط مناسب طبیعی وضعیت مطلوبی را برای ساکنان نواحی روستایی جهت بهره‌برداری از منابع آب و خاک مانند زراعت، دامداری، صیادی، باغداری و گردشگری فراهم آورده است. این روستاها در برخی از محصولات کشاورزی به دلیل این که در مناطق دیگر کشت نمی‌شوند دارای مزیت هستند. نوع محصول کشت بومی، ابزارآلات و امکانات و به طور کلی شیوه‌های کاشت، داشت و برداشت معمولا به عنوان جاذبه برای لذت‌بردن و پرکردن اوقات فراغت، آموزش و پژوهش گردشگران مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب که گردشگر با حضور در مزارع با نحوه کشت و برداشت محصول و حتی فرآیند صنایع جانبی آن آشنا می‌شود. چای، برنج، مرکبات، گل گاوزبان، فندق و انواع محصولات دیگر در تبادل فعالیت‌های تجاری و بازرگانی مردم منطقه، همواره مقوله‌ای تعیین‌کننده برای معیشت مردم است و در عین حال، جریان مناسبات اقتصادی داخلی و خارجی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. پرورش کرم ابریشم و صیادی بخش دیگر محور توسعه در گیلان به شمار می‌رود.

اردیبهشت که از راه می‌رسد، کشاورزان کم‌کم آماده می‌شوند چای‌کاران برای چینش برگ‌های سبز چای، شالیکاران برای نشای شالیزارها و گندم‌کاران برای کشت محصول بهاره، همه این‌ها مناظر زیبا و بی‌بدیلی را در مزارع سراسر استان به تصویر می‌کشد که می‌توان از آن در جهت توسعه گردشگری استفاده کرد. گردشگری چای به عنوان فعالیتی تلفیقی از نظر اقتصادی مناطق روستایی را به درجه‌ای از توسعه می‌رساند. این نوع گردشگری می‌تواند شامل یادگیری علوم مربوط به چای، کمک به کشاورزان در چیدن برگ چای، نحوه خشک‌کردن و تبدیل چای سبز به سیاه در کارخانه‌های چای‌سازی، چشیدن چای، تماشا و قدم‌زدن باشد که می‌توان با فراهم‌کردن شرایط و امکانات سفر به روستاهای چای‌خیز، این نوع گردشگری را امکان‌سنجی کرد.

تعداد برداشت‌های چای (چین چای به زبان محلی) چهارچین است که از اواسط اردیبهشت شروع شده و تا اواسط آبان ادامه دارد و فاصله هر برداشت با مرحله بعد (چین بعدی) بین 40 تا 45 روز است. یعنی می‌توان در این فواصل زمانی گردشگران زیادی را به سمت باغات چای سوق داده شوند. صیادی به روش پره جذابیت‌های زیادی برای گردشگران ورودی به نوار ساحلی دارد. اجرای استانداردسازی در محدوده شرکت‌های پره صیادی و تبدیل واحدهای اقامتی این تعاونی‌ها به خانه‌مسافر می‌تواند گام مهمی در جهت تحقق خدمات گردشگری در نوار ساحلی باشد. بنابراین با توجه به برشمرده‌های فوق، می‌توان به این نتیجه دست یافت که این شکل از گردشگری در این مفهوم، شکل دشوار ولی در عین حال بسیار آرزومندانه به نظر می‌رسد که در مقایسه با گردشگری مرسوم، امکان اقناع نیازهای شناختی انسان در درون فرایند تولید مزرعه یا قوم‌انگار است و امکان اقناع نیاز‌های احساسی انسان از قبیل ارتباط مستقیم با حیوانات اهلی، تولیدات گیاهی و محصولات فرآوری شده و نیاز به تجربه زندگی روستا است. ادبیات این نوع از گردشگری نشان می‌دهد که گردشگری این پتانسیل را دارد که در صورت برنامه‌ریزی صحیح، حفاظت از میراث را به ارمغان آورده و مزایای آن برای مناطق روستایی می‌تواند فراتر از مسائل مربوط به توسعه اقتصادی بوده و می‌تواند با ایجاد تعادل میان ابعاد زیست‌محیطی و اقتصادی، ارزش‌های اجتماعی- فرهنگی را ارتقا داده و توسعه پایدار را در مناطق روستایی نهادینه کند.

انتهای پیام/

کد خبر 14010217709121

برچسب‌ها