بهگزارش میراثآریا بهنقل از روابطعمومی مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، آیین یادبود عبدالله امیدوار، جهانگرد ایرانی و «شهروند جهانی»، عصر روز یکشنبه دوم مردادماه در محوطه بیرونی موزه برادران امیدوار برگزار شد.
برادران امیدوار پیامآوران صلح بودند
مرتضی ادیبزاده مدیرکل موزههای کشور در ادامه این مراسم طی سخنانی گفت: «میزان اثرگذاری سفر برادران امیدوار، علاوه بر اندوختههایشان در موزهای جمع شده است که حدود دو دهه از عمر آن در مجموعه سعدآباد میگذرد.»
او خطاب به عیسی امیدوار گفت: «شما پیامآوران صلح بودید و دانش شما، فراتر از عصر خود بود و شما را به مراحلی برد که قرنها قبلتر، ناصرخسرو رفته بود. امیدواریم راه شما همچنان ادامه پیدا کند. امروز جهانگردانی در ایران داریم که ادامهدهنده راه شما هستند.»
مدیرکل موزههای کشور در پایان سخنان خود بار دیگر فقدان عبدالله امیدوار را تسلیت گفت.
لیلا اژدری، مدیرکل دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی، در سخنانی کوتاه با اشاره به مقوله «گردشگری مسئولانه» پرداخت و گفت: «برادران امیدوار دههها قبل به این موضوع اشراف داشتند و به آداب و رسوم مردمان دیگر کشورها و قبایل احترام میگذاشتند.»
آرش نورآقایی از فعالان عرصه گردشگری در سخنانی به ذکر فضائل زندهیاد امیدوار پرداخت و گفت: «با آقای عیسی امیدوار از سال ۸۷ آشنا شدم که برای گردهمایی راهنمایان گردشگری به یزد رفته بودیم. وقتی دومین بار گردهمایی را برگزار و فیلمهای سفر این دو برادر را پخش کردیم، شاید کمتر کسی فکر میکرد که این بزرگواران در قید حیات باشند و حتی یکی از آنها هم در جمع ما حضور داشته باشد.»
او ادامه داد: «برادران امیدوار، نامهایی بودند که با سفر کردن از قالب اسم به فعل در آمدند. معتقدم برادران امیدوار جزو آخرین نسل جهانگردان ایرانی بودند، چون میان جهانگردی و گردشگری تفاوت وجود دارد و اکنون با نسل گردشگران مواجه هستیم.»
این فعال حوزه گردشگری گفت: «در زمانی که برادران امیدوار سفرشان را مکتوب میکردند، سفرنامهنویسی یک علم نبود و این اقدام یک سنتشکنی محسوب میشد.»
هدف برادران امیدوار از جهانگردی چه بود؟
در ادامه عیسی امیدوار، برادر زندهیاد عبدالله امیدوار پشت تریبون رفت و گفت: «سالی که قصد سفر کردیم، من کوهنورد و مؤسس باشگاه کوهنوردی "نیرو راستی" بودم. در سفرهایمان از کورهراهها میرفتیم تا بتوانیم غارها، قلهها و قصبات را ببینیم و با مردم ارتباط بگیریم.»
او افزود: «داریم از ۷۵ سال قبل صحبت میکنیم. سفر ما ناگهانی نبود. ما سه سال پیش از سفر را به مطالعه و رایزنی با مؤسسات گذراندیم. من به جامعه ورزشی کشور بدهکارم. یک دوچرخه کورسی خریدم و آن را تجهیز کردم و با آن سفرهای داخلی را آغاز کردم. پس از آن سفری را با دوچرخه به ترکیه و سوریه و عراق رفتم و از مرز خسروی، به ایران بازگشتم.»
امیدوار درباره هدفشان از جهانگردی گفت: «با موتورسیکلت سفرمان را شروع کردیم و چند هدف داشتیم؛ نخست شناساندن ایران به جهان بود و ۴۰ عکس از آثار تاریخی ایران را با خود همراه بردیم. همچنین جنبه پژوهشی سفر هم برایمان اهمیت داشت و میخواستیم درباره اقوام و قبایل جهان، مطالعه و مستندسازی کنیم.»
عیسی امیدوار گفت: «بر خلاف همه که از پاریس شروع میکردند، ما سفرمان را از مشرقزمین شروع کردیم. در این شهرها با مراجع فرهنگی از جمله دانشگاهها تماس میگرفتیم و نمایشگاهی از مسائل تاریخی ایران برپا میکردیم. بعد از افغانستان، پاکستان و هند، تا تبت پیش رفتیم که آن زمان بسیار دشوار بود. تمام کشورهای آسیای شرقی را دیدن کردیم و از جاکارتا با کشتی به استرالیا رفتیم که حدود هشت ماه آنجا روی بومیان استرالیایی مطالعه و حتی با آنها زندگی کردیم.»
او ادامه داد: «از استرالیا به قاره آمریکا رفتیم و از کانادا، خودمان را به قطب شمال رساندیم. حدود هفت ماه با اسکیموها زندگی کردیم. در آمریکای جنوبی، حدود یک ماه در کلمبیا توقف داشتیم تا بتوانیم به آمازون سفر کنیم. در آمازون حدود ۶ ماه با اقوام بدوی زندگی کردیم که بسیار خطرناک بودند. تا نزدیکی قطب جنوب هم پیش رفتیم.»
این جهانگرد ایرانی گفت: «بعد از حدود هفت سال، از آمریکای جنوبی با کشتی به غرب فرانسه رفتیم و سپس با موتورسیکلتهایمان به پاریس رفتیم. در آنجا سراغ کمپانی سیتروئن رفتیم تا یک خودرو تهیه کنیم و بتوانیم خودمان را به آفریقا برسانیم. البته با آن خودرو به ایران برگشتیم و سه ماه ایران بودیم و پس از آن، برنامه خودمان را برای سفر به آفریقا شروع کردیم. بدین منظور به کویت و عربستان رفتیم.»
امیدوار خاطرنشان کرد: «ما گردشگر نبودیم و توقفمان در کشورهای بزرگ حدود دو هفته بود. ما با ۹۰ دلار از ایران حرکت کردیم و در کشورهای بزرگ، عکسها و مقالاتمان را میفروختیم تا بتوانیم سفر را ادامه دهیم. الان کتاب ما به سه زبان اسپانیولی، انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده است.»
این جهانگرد ایرانی خاطرنشان کرد: «مردم ایران ما را امیدوار کردند و مردم جهان هم ما را کمک میکردند. مثلا ما هیچوقت پول کشتی ندادیم.»
او در پایان اظهار کرد: «تعدادی اشیا از انسانهای بدوی نزد عبدالله باقی مانده بود که قرار شده است آنها را به ایران بفرستند تا به موزه برادران امیدوار در مجموعه سعدآباد اضافه شود.»
انتهای پیام/